Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double column machine
U
دستگاه دو ستونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
machine column
U
پایه یا ستون دستگاه
double column miller
U
دستگاه فرز دو ستونی
double staggered column
U
ستون راهپیمایی دوبله
double staggered column
U
ستون دو خطه زیگزاگ
knee and column milling machine
U
دستگاه فرز زانویی و ستونی
double column planner miller
U
دستگاه فرز با صفحه تراش دروازهای
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
double v machine
U
دستگاه ورق خم کن
double v machine
U
دستگاه دولا کننده ورق
double four spindle machine
U
دستگاه چهار هرزگردی دوبل
double ended machine
U
دستگاه برشکاری و منگنه کاری
double three spindle machine
U
دستگاه سه هرزگردی دوبل
double frame hobbing machine
U
دستگاه فرز غلطکی با قاب دوبل
column
U
ستون نظامی
column
U
ستون
column
U
ستون
column by column
U
ستون به ستون
column
U
صف ستون راهپیمایی یاموتوری
column
U
ردیف
column
U
رکن
column
U
پایه
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
column
U
ستون در کاغذ شطرنجی نقشه کشی
column
U
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
column
U
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
column
U
خط عمودی که محل و پهنای ستون را مشخص میکند
column
U
خط ی از اطلاعات چاپ شده درباره یک حرف موازی با کوتاهترین قسمت کارت
column
U
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
column
U
در نرم افزار پردازش کلمه میله وضعیت که در پایین صفحه است که بیان کننده موقعیت نشانه گر نسبت به ستون ها در صفحه است
column
U
استاتور
column
U
برج
column
U
ستون روزنامه
fifth column
U
ستون پنجم
fractionating column
U
برج تقطیروتجزیه
cased column
U
ستون پوشش دار
vertebral column
U
ستون مهره
card column
U
ستون کارت
column capital
U
سرستون
vertebral column
U
ستون فقرات
reflux column
U
ستون باز روانی
fractionating column
U
ستون تجزیه
guide column
U
ستون راهنما
half column
U
نیم ستون
half column
U
شبه ستون
hempel column
U
ستون همپل
laced column
U
ستون مشبک با بستهای چپ وراست
length of column
U
طول ستون
main column
U
ستون اصلی
march column
U
ستون راهپیمایی
vertebral column
U
تیره پشت
an engaged column
U
نیم ستون
agony column
U
ستونیدر روزنامهکهدر آن پاسخ مشکلاتو سوالهای خوانندگانمطرح میشود
personal column
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
gossip column
U
gooseflesh
gossip column
U
ستونغیبت
hull column
پایه بدنه
column of mercury
U
ستونجیوه
column lock
U
قفلپایه
column crank
U
دستهپایه
central column
U
ستونمرکزی
alcohol column
U
ستونالکل
engaged column
U
نیم ستون
engaged column
U
ستون درون جرزیا دیوار
absorbing column
U
ستون جذب
absorption column
U
ستون جذب
engaged column
U
ستون مقید
airmobile column
U
ستون هوارو
airmobile column
U
ستون متحرک هوایی
mercury column
U
ستون جیوه
opem column
U
ستون باز
column binary
U
دودویی ستونی
column binary
U
دودوئی ستونی
composite column
U
ستون مرکب
column cover
U
پوشش ستون
column formation
آرایش ستون
column gap
U
شکاف بین ستون
column gap
U
شکاف ستون
column graph
U
نمودار ستونی
comment column
U
ستون توضیحی
column ways
U
راهنمای ستون
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
column head
U
بار ستون
column head
U
سرستون
column head
U
عناصر سرستون
column indicator
U
نشانگر ستونی
column of riflemen
U
ستون تفنگداران
column base
U
پایه ستون
column base
U
ته ستون
packed column
U
ستون پر شده
parallel column
U
ستونهای موازی
positive column
U
ستون مثبت
route column
U
ستون راهپیمایی
route column
U
ستون راه
storming column
U
ستون حمله
column rule
U
خط برنج
storming column
U
واحد مامورحمله
streeing column
U
ستون فرمان
chromatographic column
U
ستون کروماتوگرافی
streeing column
U
میل فرمان
control column
U
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
transformer column
U
ساق ترانسفورماتور
close column
U
ستون جمع
close column
U
ستون بسته
column action
U
عمل ستونی
column base
U
زیرستون
column splice
U
وصله ستونها
advertising column
U
ستون آگهی
isoculculating column
U
دسته ستون
spinal column
U
ستون مهره ها
half-column
U
نیمه ستون
cassed column
U
ستون پوشش دار
Antonine column
U
[یادبودی از ستون دوریکی توسکان در روم]
column caelata
U
[ستون با تیرهای مزین شده]
column chromatography
U
کروماتوگرافی ستونی
spinal column
U
ستون فقرات
semi-column
U
نیم ستون
column cochlis
U
[ستون های یادبود بزرگ شبیه طاق نصرت]
hex-column
U
طرح ستونی شش وجهی
[طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
spinal column
U
تیره پشت ستون مهره
column caelata
U
[ستون های شاخ و برگی]
air movement column
U
ستون حرکت هوایی
column wise recalculation
U
محاسبه مجدد ستونی
air movement column
U
ستون هوایی
continuous packing column
U
ستون پر شده پیوسته
column research council
U
شورای تحقیق بر ستونها
column text chart
U
جدول متن ستونی
column screw press
U
پرس پیچی ستونی
cadre strength column
U
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر
eighty column screen
U
صفحه تصویری که میتواند هشت حرف را به صورت افق نمایش دهد
steering column lock
U
قفل فرمان اتومبیل
stacked column graph
U
نمودار ستونی انباشته
steering column tube
U
لوله فرمان
column bases plates
U
صفحات تقسیم فشارپای ستونها
beam column framing
U
ساختمان با قابهای متشکل ازتیر و ستون
bubble tray column
U
ستون تقطیر بشقابک دار ستون تقطیر با بشقابک حباب
column major order
U
بترتیب ستونی
stacked column chart
U
جدول ستونی انباشته
spinning band column
U
ستون نوار چرخان
eighty column card
U
کارت هشتاد ستونی
bubble cap plate column
U
ستون تقطیر بشقابک فنجانک دار ستون تقطیر با بشقابک وفنجانک حباب
linked pie/column chart
U
graph column/pie linked
linked pie/column graph
U
نمودار گرد و ستونی پیوسته
mixed column line chart
U
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line graph
U
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
one hyndred percent column graph
U
نمودار یکصد درصد ستونی
steering column gear change
U
اتصال چرخ دنده فرمان
four column friction screw press
U
پرس اصطکاکی چهار ستونی
machine
U
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine
U
که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine
U
عمل پردازش دستورات در برنامه توسط کامپیوتر
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine
U
بیت اجرا میشود
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
U
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است
machine
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
U
زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
two way machine
U
ماشین دو راهه
machine
U
دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machine
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machine
U
بایت تشکیل شده است برای عملوند و داده و آدرس
machine
U
دستوری که توسط ماشین تشخیص داده میشود و بخشی از مجموعه دستورات محدود آن است
machine
U
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
machine
U
تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machine
U
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
U
ماشین
machine
U
دستگاه
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین شبیه سایز شده و عملیات آن
machine
U
شیارانداختن روی فلز
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
machine
U
تراشیدن ماشین
machine
U
خطای ناشی خرابی سخت افزار
machine
U
براده برداشتن
machine
U
کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machine sensible
U
قابل درک توسط کامپیوتر
machine
U
ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
machine
U
فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
machine
U
تراشکاری کردن صیقل کردن
machine
U
خطای ناشی از خرابی قطعه
machine
U
تعداد قط عات متحرک جدا یا بخشها که با هم کار می کنند تا فرآیندی را انجام دهند
machine
U
شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
sowing machine
U
بذر افشان
scouring machine
U
ماشین سایش
machine word
U
کلمه ماشین
machine welding
U
جوشکاری ماشینی
sanding machine
U
ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
sandblast machine
U
ماشین ماسه پاش
mowing machine
U
علف چین
reeling machine
U
چرخک
planer machine
U
ماشین صفحه تراش
machine recognization
U
بازشناختی توسط ماشین
machine translation
U
ترجمه ماشینی
machine run
U
رانش ماشین
machine run
U
اجرای ماشین
scouring machine
U
ماشین سمباده
spininning machine
U
ماشین یا دستگاه ریسندگی
punching machine
U
دستگاه پانچ
machine ringing
U
زنگ ماشینی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com