English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
double acting cylinder U سیلندر دوطرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
single acting cylinder U سیلندر یک طرفه
double acting U دوطرفه
double acting fuse U فیوز دوبل
double acting hammer U چکش دوطرفه
double acting pump U شمش مکش و پمپ فشار پمپ دوکاره
acting out U برون ریزی
acting U بازیگری جدیت
self acting U خودکار
acting U فعالیت
acting U کنشی
acting U کفالت کننده
acting U فعال کاری
acting U جدی
self acting U خودکار عمل کننده
self acting U خود کار
acting U کفیل متصدی
acting U عامل
self acting U عامل در نفس خود خود عمل
acting U ایفای نمایش
acting on behalf of U به نمایندگی
play-acting U بازی کردن
play-acting U ادا در آوردن
acting sublieutenant U ناوبان دوم موقت
play-acting U تو بازی رفتن
play-acting U وانمود کردن
To be acting. To put it on . U رل بازی کردن
single acting U یکطرفه
play-acting U نقش داشتن
acting company U شرکت عامل
acting manager U کفیل
acting minister U کفیل وزارتخانه
acting minister of war U کفیل وزیر جنگ
single acting pump U پمپ یکطرفه
cylinder U غلطک
cylinder U استوانه
cylinder U سیلندر
cylinder U لوله
cylinder U 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder U بطری گاز
cylinder U فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder case U جعبهسیلندر
cylinder jacket U استری داخل سیلندر
cylinder liner U بوش سیلندر
cylinder lock U قفل میلهای
cylinder pad U پایه سیلندر
cylinder flange U فلانج یا لبه سیلندر
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
cylinder head U سرسیلندر
cylinder gas U گاز داخل سیلندر
hydraulic cylinder U سیلندرهیدرولیکی
pickup cylinder U سیلندرلندشو
actuating cylinder U سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
revolving cylinder U سیلندردورانی
ripper cylinder U سیلندرچاکدهنده
steering cylinder U سیلندرفرمان
recuperator cylinder U سیلندرتجدیدنیرو
top cylinder U سرسلیندر
wheel cylinder U سیلندرچرخدنده
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
cylinder block U بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder block U بلوک سیلندر
cylinder capacity U حجم سیلندر
cylinder capacity U فضای سیلندر
cylinder fins U تیغههای سیلندر
elevating cylinder U استوانهبالارونده
bucket cylinder U زبانهسیلندر
gas from cylinder U گاز کپسول
cylinder liner U رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
pump cylinder U سیلندر پمپ
recoil cylinder U استوانه دافع
gas from cylinder U گاز سیلندر
wehnelt cylinder U استوانه ونلت
two cylinder engine U موتور دو سیلندر
guide cylinder U استوانه راهنما
ruffini cylinder U استوانه روفینی
six cylinder engine U موتور شش سیلندر
gas cylinder U بطری گاز
gas cylinder U سیلندر گاز
eight cylinder engine U موتور هشت سیلندر
bottom cylinder U نقطهسیلندر
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
oxygen cylinder U سیلندراکسیژن
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
boom cylinder U سیلندرهیدرولیک
induction cylinder U استوانه القائی
graduated cylinder U استوانه مدرج
arm cylinder U دستهاستوانه
acetylene cylinder لوله استیلن
induction cylinder U اهنربای استوانهای
high pressure cylinder U کپسول فشار قوی
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
gas cylinder valve U شیر سیلندر گاز
counter recoil cylinder U استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
propane gas cylinder U سلندرگازپروپان
lift-arm cylinder U سیلندردستهیبالابر
critical infinte cylinder U قطر بحرانی استوانه
backward bucket cylinder U سیلندرسطلوارونه
blade lift cylinder U سیلندربالابرندهتیغه
disposable gas cylinder U سیلندرگازمصرفی
cylinder vacuum cleaner U سیلندرجاروبرقی
cylinder pressure gauge U فشارسنجسیلندر
cylinder head gasket واشر سرسیلندر
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
single cylinder engine U موتور یک سیلندر
compressed-air cylinder U سیلندرکمپراسهوا
cylinder roller thrust bearing U یاطاقان غلطکی محوری
recuperator cylinder front head U سرجلوییسیلندرتجدیدنیرو
diesel engine cylinder head U سرسیلندر موتور دیزلی
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
double p U پاروی دوسر
double out U درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
on the double U فرمان بدو رو
double out U 081 خارج
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double in U درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double zero U صفر2برابر
double three U دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double up U دولاکردن
it is useful for a double p U برای دوکارسودمنداست
on the double U بدو رو
double-take U یکه خوردن
double-take U واکنش دوگانه
double U دویدن
double a U زنای مردزن داربازن شوهردار
double a U زنای محصن بامحصنه
double in U 081 تو
double up U مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up U در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up U دولا شدن
double U دو نفره
double U بازی دوبل
double U بازی دونفره خطای دبل
double U توپزن 0001امتیازی فصل
double U دواسترایک متوالی
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double U دوبار چرخش کامل ژیمناست
double U دو برابر
double U مضاعف نمودن
double U تصویر قرینه
double U دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double U مضاعف
double U : دو برابر دوتا
double U جفت
double U دولا
double U دوسر المثنی
double U همزاد
double U :دوبرابر کردن
double U مضاعف کردن دولا کردن
double U تاکردن
double U دو برابر کردن
do a double take <idiom> U با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double U دو برابرشدن یا کردن
double U دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double U مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double U دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double U دوبار
double U دو برابر بزرگتر
double U اندازه دو برابر
double up <idiom> U اتاق خود را باکسی شریک بودن
double-six U دوطرفشش
double U درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double U ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double U سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double U دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double U صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double punch U منگنه مضاعف
double refraction U انکسار دوبل
double sampling U نمونه گیری چندگانه
double salt U ملح مضاعف
double refraction U انکسار مضاعف
double reverse U شوت برگردان به دروازه
double refraction U شکست دوبل
double salt U نمک مضاعف
double refraction U شکست مضاعف
double row U دوطرفه
double row U موتور
double rhyme U شعر دو قافیهای
double seam U درز دوبل
double tongued U دارای دوقول
double time U پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
double the edge U لب گردانیدن
double tent U چادر دو نفره
double team U تیم دونفره
double taxation U مالیات مضاعف
double taxation U مالیات بندی مضاعف
double tape U نوار مساحی مضاعف
double star U دوگانه
double star U دوتایی
double space U یک خط درمیان نوشتن
double space U یک سطر در میان
double sixes U دو شش
double sixes U جفت شش
double star U ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double tongued U دوزبانه تزویرامیز
double precision U دقت مضاعف
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com