Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
double acting cylinder
U
سیلندر دوطرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
single acting cylinder
U
سیلندر یک طرفه
double acting
U
دوطرفه
double acting fuse
U
فیوز دوبل
double acting hammer
U
چکش دوطرفه
double acting pump
U
شمش مکش و پمپ فشار پمپ دوکاره
acting out
U
برون ریزی
acting
U
بازیگری جدیت
self acting
U
خودکار
acting
U
فعالیت
acting
U
کنشی
acting
U
کفالت کننده
acting
U
فعال کاری
acting
U
جدی
self acting
U
خودکار عمل کننده
self acting
U
خود کار
acting
U
کفیل متصدی
acting
U
عامل
self acting
U
عامل در نفس خود خود عمل
acting
U
ایفای نمایش
acting on behalf of
U
به نمایندگی
play-acting
U
بازی کردن
play-acting
U
ادا در آوردن
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
play-acting
U
تو بازی رفتن
play-acting
U
وانمود کردن
To be acting. To put it on .
U
رل بازی کردن
single acting
U
یکطرفه
play-acting
U
نقش داشتن
acting company
U
شرکت عامل
acting manager
U
کفیل
acting minister
U
کفیل وزارتخانه
acting minister of war
U
کفیل وزیر جنگ
single acting pump
U
پمپ یکطرفه
cylinder
U
غلطک
cylinder
U
استوانه
cylinder
U
سیلندر
cylinder
U
لوله
cylinder
U
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder
U
بطری گاز
cylinder
U
فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder case
U
جعبهسیلندر
cylinder jacket
U
استری داخل سیلندر
cylinder liner
U
بوش سیلندر
cylinder lock
U
قفل میلهای
cylinder pad
U
پایه سیلندر
cylinder flange
U
فلانج یا لبه سیلندر
cylinder skirt
U
حاشیه یا دامنه سیلندر
cylinder head
U
سرسیلندر
cylinder gas
U
گاز داخل سیلندر
hydraulic cylinder
U
سیلندرهیدرولیکی
pickup cylinder
U
سیلندرلندشو
actuating cylinder
U
سیلندر پیستون عمل کننده سیلندر محرک
revolving cylinder
U
سیلندردورانی
ripper cylinder
U
سیلندرچاکدهنده
steering cylinder
U
سیلندرفرمان
recuperator cylinder
U
سیلندرتجدیدنیرو
top cylinder
U
سرسلیندر
wheel cylinder
U
سیلندرچرخدنده
cylinder baffles
U
صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
cylinder block
U
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cylinder block
U
بلوک سیلندر
cylinder capacity
U
حجم سیلندر
cylinder capacity
U
فضای سیلندر
cylinder fins
U
تیغههای سیلندر
elevating cylinder
U
استوانهبالارونده
bucket cylinder
U
زبانهسیلندر
gas from cylinder
U
گاز کپسول
cylinder liner
U
رگکش سخت و مقاوم در برابرسایش در جدار داخلی سیلندراز جنس الیاژهای سبک یامواد نرم دیگر
pump cylinder
U
سیلندر پمپ
recoil cylinder
U
استوانه دافع
gas from cylinder
U
گاز سیلندر
wehnelt cylinder
U
استوانه ونلت
two cylinder engine
U
موتور دو سیلندر
guide cylinder
U
استوانه راهنما
ruffini cylinder
U
استوانه روفینی
six cylinder engine
U
موتور شش سیلندر
gas cylinder
U
بطری گاز
gas cylinder
U
سیلندر گاز
eight cylinder engine
U
موتور هشت سیلندر
bottom cylinder
U
نقطهسیلندر
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
oxygen cylinder
U
سیلندراکسیژن
oxygen cylinder
U
سیلندر اکسیژن
boom cylinder
U
سیلندرهیدرولیک
induction cylinder
U
استوانه القائی
graduated cylinder
U
استوانه مدرج
arm cylinder
U
دستهاستوانه
acetylene cylinder
لوله استیلن
induction cylinder
U
اهنربای استوانهای
high pressure cylinder
U
کپسول فشار قوی
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
gas cylinder valve
U
شیر سیلندر گاز
counter recoil cylinder
U
استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
propane gas cylinder
U
سلندرگازپروپان
lift-arm cylinder
U
سیلندردستهیبالابر
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
backward bucket cylinder
U
سیلندرسطلوارونه
blade lift cylinder
U
سیلندربالابرندهتیغه
disposable gas cylinder
U
سیلندرگازمصرفی
cylinder vacuum cleaner
U
سیلندرجاروبرقی
cylinder pressure gauge
U
فشارسنجسیلندر
cylinder head gasket
واشر سرسیلندر
thin walled cylinder
U
استوانه جدار نازک
single cylinder engine
U
موتور یک سیلندر
compressed-air cylinder
U
سیلندرکمپراسهوا
cylinder roller thrust bearing
U
یاطاقان غلطکی محوری
recuperator cylinder front head
U
سرجلوییسیلندرتجدیدنیرو
diesel engine cylinder head
U
سرسیلندر موتور دیزلی
cylinder block boring machine
U
دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
double p
U
پاروی دوسر
double out
U
درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
on the double
U
فرمان بدو رو
double out
U
081 خارج
double hi
U
ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double in
U
درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
double zero
U
صفر2برابر
double three
U
دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
double up
U
دولاکردن
it is useful for a double p
U
برای دوکارسودمنداست
on the double
U
بدو رو
double-take
U
یکه خوردن
double-take
U
واکنش دوگانه
double
U
دویدن
double a
U
زنای مردزن داربازن شوهردار
double a
U
زنای محصن بامحصنه
double in
U
081 تو
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
double up
U
در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
double up
U
دولا شدن
double
U
دو نفره
double
U
بازی دوبل
double
U
بازی دونفره خطای دبل
double
U
توپزن 0001امتیازی فصل
double
U
دواسترایک متوالی
double
U
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
U
گرفتن همزمان دو ماهی تفنگ دولول
double
U
دوبار چرخش کامل ژیمناست
double
U
دو برابر
double
U
مضاعف نمودن
double
U
تصویر قرینه
double
U
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
double
U
مضاعف
double
U
: دو برابر دوتا
double
U
جفت
double
U
دولا
double
U
دوسر المثنی
double
U
همزاد
double
U
:دوبرابر کردن
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
تاکردن
double
U
دو برابر کردن
do a double take
<idiom>
U
با تعجب نگاه به کسی یا چیزی
double
U
دو برابرشدن یا کردن
double
U
دیسکی که میتواند اطلاعات را در هر دو سو ذخیره کند
double
U
تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
double
U
مربوط به درایو ROM-CD که دیسک را با دو برابر سرعت درایو معمولی می چرخاند
double
U
دو بایت داده به عنوان یک کلمه برای داده آدرس
double
U
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
double
U
دوبار
double
U
دو برابر بزرگتر
double
U
اندازه دو برابر
double up
<idiom>
U
اتاق خود را باکسی شریک بودن
double-six
U
دوطرفشش
double
U
درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double
U
ضربه زدن دوبار و سریع به دکمه mouse برای آغاز عمل
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
U
صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
double punch
U
منگنه مضاعف
double refraction
U
انکسار دوبل
double sampling
U
نمونه گیری چندگانه
double salt
U
ملح مضاعف
double refraction
U
انکسار مضاعف
double reverse
U
شوت برگردان به دروازه
double refraction
U
شکست دوبل
double salt
U
نمک مضاعف
double refraction
U
شکست مضاعف
double row
U
دوطرفه
double row
U
موتور
double rhyme
U
شعر دو قافیهای
double seam
U
درز دوبل
double tongued
U
دارای دوقول
double time
U
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
double vault
U
[دو طاق با فضای خالی بین آنها]
double the edge
U
لب گردانیدن
double tent
U
چادر دو نفره
double team
U
تیم دونفره
double taxation
U
مالیات مضاعف
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
double star
U
دوگانه
double star
U
دوتایی
double space
U
یک خط درمیان نوشتن
double space
U
یک سطر در میان
double sixes
U
دو شش
double sixes
U
جفت شش
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
double tongued
U
دوزبانه تزویرامیز
double precision
U
دقت مضاعف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com