Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
divided warrant
U
حواله پرداخت سود سهام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
divided
U
تقسیم شده
divided
<adj.>
U
ناموافق
divided
<adj.>
U
در اختلاف
divided
<adj.>
U
در مخالفت
Six
[divided]
by three is two.
U
شیش تقسیم بر سه می شود دو.
We divided the money among ourselves .
U
پول را بین خودمان قسمت
divided fire
U
زیر اتش گرفتن چند هدف به طور همزمان تیر پراکنده اتش پراکنده
divided highway
[American E]
U
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
divided magnetic circuit
U
مدار مغناطیسی چند شاخه
warrant
U
تضمین حکم
i warrant
U
قول میدهم
i'll warrant
U
اطمینان میدهم
i'll warrant
U
بدون شک
warrant
U
حواله
warrant
U
اختیار
warrant
U
مجوز
warrant
U
اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
warrant
U
سند عندالمطالبه
warrant
U
گواهی کردن
warrant
U
تضمین کردن
warrant
U
گواهی حکم
warrant
U
اجازه قانونی
warrant
U
ضمانت
warrant
U
ضمانت کردن مجوز
warrant
U
گواهی
treasury warrant
U
گواهی خزانه
warehouse warrant
U
قبض انبار
warrant to bearer
U
به حواله کرد حامل
extradition warrant
U
درخواستبرایدستگیریفردمتهمازکشوریدیگر
warrant as arrest
U
حکم بازداشت
warrant as arrest
U
حکم توقیف
warrant of attorney
U
اجازه نامه
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
warrant of attorney
U
اختیار نامه
warrant of attorney
U
وکالت نامه
share warrant
U
گواهینامه سهام
searcher warrant
U
اجازه تفتیش
searcher warrant
U
اجازه بازرسی
death warrant
U
حکم اعدام
warrant officers
U
افسریار
warrant officers
U
ناوبانیار ستوانیار
warrant officers
U
افسر یار
warrant officer
U
افسریار
warrant officer
U
ناوبانیار ستوانیار
warrant officer
U
افسر یار
search warrant
U
اجازه تفتیش
search warrant
U
حکم تفتیش
search warrant
U
حکم تفتیش منزل
arrest warrant
U
قرار توقیف
bench warrant
U
حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
rigging warrant
U
فهرست وسایل
warrant of attorney
U
وکالت نامه
dock warrant
U
رسید انبار بارانداز
search warrant
U
حکم بازرسی و ورود
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
dock warrant
U
رسید لنگرگاه
dividend warrant
U
چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
chief warrant officer
U
استوار یکم
warrant of presumed death
U
حکم موت فرضی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com