English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 56 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
disciplinary regulation U مقررات انضباطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
disciplinary U انضباطی
disciplinary U تنبیه انضباطی
disciplinary U اهل انضباط
disciplinary U نظم دهنده انضباطی
disciplinary U انتظامی
disciplinary U تادیبی وابسته به تربیت
disciplinary action U تنبیه انضباطی
disciplinary barracks U زندان انضباطی
disciplinary barracks U ندامتگاه بازداشتگاه نظامی
disciplinary barracks U زندان دژبان
disciplinary segregation U بازداشت دربازداشتگاه
disciplinary punishment U مجازات انضباطی
disciplinary court U دادگاه انتظامی محکمه اداری
disciplinary punishment U کیفر انضباطی
disciplinary court U محمکه انتظامی
disciplinary segregation U زندان انضباطی
disciplinary tribunal U دادگاه انتظامی
disciplinary control board U کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
disciplinary training center U دارالتادیب
disciplinary training center U مرکز اموزش زندانیان نظامی
hight disciplinary court of judges U دادگاه عالی انتظامی قضات
regulation U مقررات
regulation U نظامنامه
regulation U مقرره
regulation U ایین نامه
regulation U پهنه تنظیم
regulation U دستور قانون
regulation U قاعده
regulation U تعدیل
regulation U تنظیم
regulation U نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
regulation U قانون
regulation U دستور
self regulation U خودگردانی
voltage regulation U تنظیم ولتاژ
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
thermostatic regulation U تنظیم با دماپای
regulation clothing U لباس رسمی نظامی
regulation clothing U لباس فرم دریایی
on board regulation U تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
hand regulation U تنظیم با دست
government regulation U مقررات دولتی
draft regulation U طرح ایین نامه
army regulation U نظام نامه ارتشی
rheostat regulation U تنظیم با رئوستا
army regulation U مقررات ارتشی
automatic regulation U تنظیم خودکار
vibrating relay regulation U تنظیم با رله لرزنده
stop charge regulation U تنظیم با قطع جریان
cam type regulation U تنظیم بادامکی
constant speed regulation U تنظیم با سرعت ثابت
constant amperage regulation U تنظیم با امپر ثابت
magnetic furnace regulation U تنظیم کوره مغناطیسی
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
ampere hour meter regulation U تنظیم امپر- ساعت سنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com