Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
direct memory access
U
دستیابی مستقیم به حافظه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
direct memory access channel
U
کانال دستیابی مستقیم به حافظه
Other Matches
direct access
U
دستیابی مسقیم
direct access
U
دسترسی مستقیم
direct access
U
دسترسی مستقیم به اطلاعات
direct access
U
دستیابی مستقیم
direct access method
U
روش دستیابی مستقیم
direct access processing
U
پردازش به روش دستیابی مستقیم
basic direct access method
U
روش دستیابی مستقیم اساسی
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
Random-access memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
serial access memory
U
حافظه با دستیابی پیاپی
memory access time
U
مدت دستیابی به حافظه
Random-access memory
U
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
random access memory
U
حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
Random-access memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
Random-access memory
U
رم
[علوم کامپیوتر]
quick access memory
U
حافظه دستیابی سریع
static random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم ایستا
RAM
[random access memory]
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
U
رم
[علوم کامپیوتر]
dynamic random access memory
U
حافظه دستیابی مستقیم پویا
casrd random access memory
U
حافظه دستیابی تصادفی کارت
RAM
[random access memory]
U
رم کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
RAM
[random access memory]
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
random access memory
[RAM]
module
گذاره حافظ انتخابی
multibank dynamic random access memory
U
حافظه با کارایی بالا که در کارت آداپتور ویدیو برای تامین نمایش گرافیک سریع به کار می رود
access
مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
I have no access to anywhere .
U
دستم از همه جا کوتاه است
immediate access
U
دستیابی صریح
access
U
دسترسی
access
U
درگاه
access
U
ورودی
access well
U
چاه دستیابی
access
U
اضافی
access
U
دستیابی
access
U
دسترس
access
U
بروز مرض حمله
access
U
اصابت
access
U
دسترسی راه
access
U
تقریب
access
U
اجازه دخول
access
U
دسترسی یا مجال مقاربت
access
U
وسیله حصول
access
U
تقرب به خدا
non access
U
عدم دسترسی
access
U
الحاق اضافه
access
U
کومکی
access
U
در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
access
U
دسترسی
access
U
مدخل
access
U
راه دسترس
access
U
دست یابی
access
U
افزایش
direct
<adj.>
U
بدون واسطه
direct
<adj.>
U
دست اول
direct
U
امرکردن
direct
<adj.>
U
بلافاصله
direct
U
مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct
U
دستور دادن دستورالعمل دادن
direct
U
اداره کردن هدایت کردن
direct
U
اداره کردن
direct
U
مستقیم راست راهنمایی کردن
direct
U
نظارت کردن
direct
U
هدایت کردن
direct
U
رهبری کردن
direct
<adj.>
U
مستقیم
direct
U
قراول رفتن
direct
U
متوجه ساختن
direct
U
راسته
direct
U
: مستقیم معطوف داشتن
direct
U
مستقیم یابدون شریک سوم
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
direct
U
دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
direct
U
: دستور دادن
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
sequential access
U
روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
sequential access
U
و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
serial access
U
دستیابی نوبتی
deny access
U
جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
access road
U
راه اتصالی
access structures
U
ساختمانهای عبور و مرور
access time
U
زمان دستیابی
access road
U
راه دستیابی راه کمکی
access time
U
زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
access time
U
زمان لازم برای یافتن فایل یا برنامه در حافظه اصلی یا حافظه جانبی
sequential access
U
صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
serial access
U
دستیابی سری
serial access
U
دستیابی پیاپی
random access
U
دستیابی تصادفی
random access
U
دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
random access
U
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
access arm
U
بازوی دسترسی
random access
U
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
random access
U
حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
random access
U
توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
quick access
U
با دست یابی تند
parallel access
U
دستیابی موازی
semirandom access
U
دستیابی نیمه تصادفی
selective access
U
دستیابی گزیده
remote access
U
دستیابی از راه دور
channel access
U
دستیابی کانال
multiple access
U
دستیابی چندگانه
random access
U
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
remote access
U
دستیلبی از دور
control of access
ایین ورودی ها
parallel access
U
با دست یابی موازی
random access
U
دستیابی مستقیم
access road
U
راه دسترسی
To deprive someone of access.
U
دست کسی را کوتاه کردن
access code
U
رمز دستیابی
sequential access
U
دستیابی ترتیبی
access code
U
کد دستیابی
access code
کد دسترسی
access code
U
رمز دسترسی
access arm
U
بازوی دستیابی
access control
U
کنترل دستیابی
no access for wheelchairs
U
عبورویلچیرممنوع
keyed access
U
دستیابی کلیدی
access balcony
U
ایوان
limited access
U
دراری محدودیت مدارک محدود
limited access
U
محدود
instantaneous access
U
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
access structures
U
ساختمان های قابل عبور و مرور
access duct
U
مجرای دسترسی
immediate access storage
U
storage main
rapid access
U
با دستیابی سریع
fast access
U
با دستیابی سریع
access control
U
بایت اولیه Token که حق دستیابی ایستگاه را به شبکه نشان میدهد
access road
U
جاده دسترسی
sequential access
U
رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
access method
U
روش دستیابی
access mode
U
باب دستیابی
access point
U
نقطه فرود
access panel
U
پانل یا قابی که برای اسانترکردن تعمیرات وبازرسی براحتی برداشته و یانصب میشود
access point
U
نقطه اتصال خط به قوس
access point
U
نقطه دستیابی
access point
U
نقطه دسترس
access procedures
U
روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
access mechanism
U
دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
access window
U
مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
access control
U
وسیله امنیتی
access control
U
که فقط به کاربران خاص اجازه میدهد از سیستم کامپیوتر استفاده کنند یا فایلها را بخوانند
access shaft
مدخل استوانه ای
access hole
U
شکاف دستیابی
access gallery
U
راه رو دستیابی
access door
U
درورودی
access gallery
U
دالان دستیابی
direct aggression
U
پرخاشگری مستقیم
direct support
U
پشتیبانی مستقیم کردن
direct addressing
U
نشان دهی مستقیم
direct coupling
U
کوپلینگ مستقیم
direct command
U
فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
direct damage
U
ضرر مستقیم
direct dye
U
رنگینه مستقیم
direct rule
U
حکومتایالتیومحلی
direct coupling
U
جفتگری مستقیم
direct coupled
U
مستقیما جفت شده
direct cost
U
هزینه مستقیم
direct analysis
U
تحلیل رهنمودی
direct casting
U
ریخته گری مستقیم
direct address
آدرس مستقیم
direct connected
U
ماشینهای بهم پیوسته
direct control
U
کنترل مستقیم
direct conversion
U
تبدیل مستقیم
direct debit
U
سفته-وجهالزمان
direct admission
U
مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
direct address
U
نشانی مستقیم
direct addressing
U
ادرس دهی مستقیم
direct exchange
U
تعویض باداغی
direct killing
U
قتل به مباشرت
Is it a direct flight?
U
آیا پرواز مستقیم است؟
direct laying
U
روانه کردن مستقیم
direct lighting
U
روشن سازی غیرمستقیم
direct lighting
U
روشنایی مستقیم
direct load
U
بارگذاری مستقیم
direct loading
U
مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
direct material
U
مواد مستقیم
direct selection
U
انتخاب مستقیم
direct selling
U
فروش مستقیم
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
direct support
U
پشتیبانی مستقیم
direct therapy
U
درمان رهنمودی
draw direct
U
مستقیماگ روی صحنه ونه روی بافر حافظه
direct exchange
U
تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct file
U
فایل مستقیم
direct file
U
پرونده مستقیم
direct labour
U
دستمزد مستقیم
direct dyes
U
رنگینه های مستقیم
[که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
direct fire
U
اتش مستقیم
direct fire
U
تیر مستقیم
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
direct fire
U
هدایت کردن اتش روانه کردن اتش
direct involvement
U
offence an committing in مباشرت
direct involvement
U
مباشرت در جرم
direct support
U
کمک مستقیم
direct objects
U
چیز
direct action
U
مکانیسم عمل مستقیم درماسوره ها
direct objects
U
OPERAND
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com