English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
diesel driven generation set U دستگاه محرکه دیزلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diesel U دیزل
diesel U موتور دیزل
diesel U گازوییل
driven U رانده شده
driven U انجام شده توسط چیزی
driven U معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
self driven U خودرو
driven U رانده
self driven U خود کار
driven well U چاهی که بوسیله فروبردن لوله کنده وبا اب رسانده باشند
driven U گردنده
semi diesel U نیم دیزل
diesel engines U موتورهایدیزل
diesel oil U روغندیزل
marine diesel U سوختکشتیها
diesel ramjet U موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
diesel engine U موتور دیزل
gasoline driven U محرکه بنزینی
interrupt driven U وقفه گرا
even driven program U برنامه رویدادی
driven pile U شمع کوبیده
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
menu driven U فهرستی
menu driven U گزینشی
diesel engine shed U الونکموتوردیزل
diesel engine oil U روغن موتور دیزل
diesel propulsion engine U نیرومحرکهموتوردیزل
diesel lift engine U موتوردیزلچپ
diesel engine ventilator U دستگاهتهویهموتوردیزل
diesel engined tractor U تراکتور دیزلی
menu driven program U برنامه منودار
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
menu driven program U برنامه بافهرست انتخاب تنظیم شده
command driven software U نرم افزار فرمان گرا
menu driven software U نرم افزارهای فهرست گرا
power driven vessel U یگان شناور موتوری
diesel engine cylinder head U سرسیلندر موتور دیزلی
diesel fuel oil filter U صافی سوخت موتور دیزل
diesel engined pumping set U دستگاه پمپ دیزلی
diesel engined motive unit U تراکتور دیزلی
weight-driven clock mechanism U مکانیزم ساعتپانولدار
patron-driven acquisition [PDA] [library] U کسب بر طبق [درخواست] مشتری [کتابخانه]
fifth generation U نسلپنجمکامپیوتر - نسلهوشمصنوعی
third generation U نسل سوم
first generation U اولیه
first generation U اولین سری
from generation to generation U نسلا" بعد نسل
first generation U سری اول
generation U کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation U افرینش گسترش
generation U ساخت
generation U جدیدترین نوع فناوری
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation U زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation U کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation U کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation U تولید کردن
generation U چاپ کردن عکس
generation U تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
generation U تولید نیرو
generation U زایش
generation U نسل
generation U تولید
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation U ایجاد
generation U مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
spontaneous generation U بی اختیار
succeeding generation U نسل بعدی
system generation U ایجاد سیستم
system generation U تولید سیستم
the rising generation U دوره جوانان اینده
they muliplied by generation U با زاد و ولدزیاد شدند
first generation computers U کامپیوترهای نسل اول
third generation computers U کامپیوترهای نسل سوم
spontaneous generation U بطیب خاطر
spontaneous generation U پیدایش خودبخود
spontaneous generation U خلق الساعه
fifth generation computers U کامپیوترهای نسل پنجم
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
gas generation U تولید گاز
generation of current U تولید جریان
generation of oscillations U تولید نوسان
generation gap U شکاف نسلها
fifth generation computers U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
second generation computers U کامپیوترهای نسل دوم
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
report generation U گهارش زایی
report generation U تولید گزارش
fourth generation computer U کامپیوتر نسل چهارم
fourth generation computers U زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
generation data set U مجموعه دادههای تولیدی
photo pattern generation U تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
high tension generation U تولید فشار قوی
impluse voltage generation U تولید فشار ضربهای
magnetic field generation U تولید میدان مغناطیسی
grid bias voltage generation U تولید ولتاژ بایاس شبکه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com