Perdic | desk checking | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 68 (6 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	desk checking U	فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
	desk checking U	بررسی دستی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	the desk U	کار دفتری یا ادبی یاروحانی
	help desk U	میز کمک [اطلاعاتی]
	desk U	میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
	desk U	اجرای خشک برنامه
	desk U	میز تحریر
	desk pad U	روکشرومیزی
	reading desk U	بعدا پرسیده شود
	chart desk U	میز نقشه
	rolltop desk U	میز تحریر دارای رویه کشودار
	desk calculator U	حسابگر رومیزی
	control desk U	میز کنترل
	desk accessories U	وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
	desk accessory U	در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
	desk tray U	جاکاغذیرومیزی
	executive desk U	میزمدیر
	desk lamp U	چراغمطالعهرومیزی
	writing desk U	میز تحریر
	My desk is by the window. U	میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
	cash desk U	صندوقپرداختپولدر یکمغازه
	Where is the information desk? U	میز اطلاعات کجاست؟
	information desk U	میز اطلاعات
	steward's desk U	میزمهماندار
	sound desk U	میزصدا
	secretarial desk U	میزمنشی
	production desk U	میزمحصولات
	desk accessory U	لوازم رومیزی یا روزمره
	checking out U	تسویه حساب
	checking U	کد تصحیح خطا
	self checking U	خود رس
	checking U	بررسی
	checking U	نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
	checking U	ازمایش
	checking U	مقابله
	checking U	تحقیق
	checking U	وارسی
	checking U	امتحان
	hotel reservation desk U	میزرزرودرهتل
	the desk is piled with books U	کتابهادر روی میزانبوه شده اند
	the desk is piled with books U	میز از کتاب انباشته شده است
	central control desk U	اطاق فرمان اصلی
	central control desk U	میزفرمان مرکزی
	cargo checking U	بازرسی بار
	cargo checking U	بازرسی کردن محمولات
	error checking U	بررسی خطا
	We will be checking out around noon.	ما حدود ظهر تسویه حساب میکنیم.
	character checking U	تست کاراکتری
	checking program U	برنامه مقابله کننده
	jab checking U	فروبردن غیرمجاز مستقیم چوب لاکراس به بدن حریف
	checking accounts U	حساب جاری بانکی
	checking account U	حساب جاری
	checking account U	حساب جاری بانکی
	cross-checking U	بررسی متقابل
	loop checking U	مقابله حلقه
	marginal checking U	بررسی مرزی
	self checking code U	رمز خودرس
	checking of goods U	بررسی امتعه
	self checking number U	عدد خودرس
	sequence checking U	مقابله ترتیبی
	sequence checking U	کنترل متوالی
	board checking U	تنه
	parity checking U	بازبینی مقایسه
	parity checking U	بررسی توازن
	parity checking U	توازن سنج
	parity checking U	مقابله توازن
	checking accounts U	حساب جاری
	double-checking U	کیش دوبل

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy