Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
daylight traffic line
U
خط منع ایاب ذهاب روزانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
broken traffic line
U
خط گسسته برای امد و شد
continuous traffic line
U
خط پیوسته امد و شد
broken traffic line
U
خط چین برای امد و شد
continuous traffic line
U
خط پر امد و شد
daylight
U
روشنی روز
daylight
U
نفوذ در دفاع
daylight
U
روز روشن روشن کردن
daylight vision
U
دید روزگاهی
artificial daylight
U
سپیده دم مصنوعی
artificial daylight
U
فلق فاهری
In broad daylight.
U
درروز روشن
daylight robbery
U
دندانگرد-گرانفروش
daylight saving time
U
افزودن یک ساعت بر ساعات روز
daylight saving time
U
ساعت تابستانی
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight.
U
مثل روز روشن است ( پرواضح است )
traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه
traffic
U
امد و شد
traffic
U
رفت و امد
traffic
U
عبور و مرور
traffic
U
امد و رفت
traffic
U
ترافیک
traffic
U
تردد کردن
traffic
U
امد وشدکردن
traffic
U
مخابره
traffic
U
کالا
traffic
U
داد وستدارتباط کسب
traffic
U
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
U
امد وشد رفت وامد
traffic
U
شد وامد
traffic
U
تجارت غیرقانونی
traffic
U
تجمع مدافعان
two-way traffic
U
محلعبوردوطرفه
traffic
U
اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
traffic
U
تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic
U
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic
U
داده پیام دریافتی
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
U
امد و شد حمل و نقل
traffic
U
تجارت هدایت شده
traffic
U
انتقال دریانوردی
traffic
U
نقل
traffic
U
گذشتن
traffic
U
حرکت سیر
traffic
U
مبادله کالا
one-way traffic
U
عبوریکطرفه
traffic
U
تجارت
through traffic
U
شد امد ترانزیتی
through traffic
U
عبور یکسره
through traffic
U
امد و رفت ترانزیتی
through traffic
U
ترافیک ترانزیتی
line to line voltage
U
ولتاژ زنجیر شده
line by line milling
U
فرز کردن سطر به سطر
line by line milling
U
فرز کردن سطری
line to line voltage
U
ولتاژ بین دو خط
line by line analysis
U
تجزیه سطر به سطر
line to line spacing
U
فاصله سطور
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
line to line fault
U
تماس خطوط
line to line fault
U
اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault
U
اتصال کوتاه دوقطبی
The traffic is heavy.
U
ترافیک سنگین است.
container traffic
U
تراکم حمل و نقل کانتینرها
traffic lanes
U
خطترافیک
There is heavy traffic.
U
ترافیک سنگین است.
traffic jam
U
ترافیکوراهبندانسنگین
traffic warden
U
فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
motor traffic
U
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
traffic circle
U
دایرهی یک طرفه
to be closed to
[all]
traffic
U
برای
[همه نوع]
ترافیک بسته بودن
to open something to
[the]
traffic
U
چیزی را برای
[دسترسی به]
ترافیک باز کردن
local traffic
U
رفت و امد محلی
traffic circles
U
دایرهی یک طرفه
bus traffic
U
رفت و امد اتوبوسها
merging traffic
U
ترافیکخیابانفرعیاتوبان
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
bus traffic
U
عبور و مرور اتوبوسها
traffic congestion
U
راهبندان سنگین
stop-and-go traffic
U
ترافیک سپر به سپر
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
dense traffic
U
ترافیک سنگین
heavy traffic
U
ترافیک سنگین
air traffic
U
رفت و آمد هواپیمایی
outgoing traffic
U
جاده به راستای بیرونی
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
Is there a road with little traffic?
U
آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic designer
U
نقشه کش رفت و امد
incoming traffic
U
جاده وسایل که می آیند
airfield traffic
U
عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic
U
عبورو مرور در فرودگاه
motor traffic
U
رفت و امداتومبیلها
road traffic
U
امد وشد خیابان
traffic control
U
کنترل ترافیک
freight traffic
U
رفت و امد بار
traffic control
U
کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic court
U
دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court
U
دادگاه عبور و مرور
traffic court
U
دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic cut
U
تقاطع دو جریان عبور و مرور
traffic cut
U
گره شد امد
traffic density
U
تکاشف عبور و مرور
traffic density
U
تراکم عبور و مرور
traffic density
U
شدت عبور و مرور
traffic density
U
تراکم امد و شد
traffic density
U
فشار امد وشد
traffic control
U
کنترل عبور و مرور
generated traffic
U
شد امد ایجادی
gyratory traffic
U
امد و شد چرخنده
road traffic
U
ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic
U
رفت و امد خیابان
induced traffic
U
ترافیک القایی
inbound traffic
U
مسیر خارج از کشور
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
railway traffic
U
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
railway traffic
U
امد و شد راه اهن
public traffic
U
رفت و امد همگانی
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک مخابرات
telephone traffic
U
ترافیک تلفنی
tidal traffic
U
امد و شد ناقرینه
tidal traffic
U
شد امدنابرابر
gyratory traffic
U
شد امدچرخشی
traffic density
U
سنگینی شد امد
traffic density
U
پرپشتی شد امد
traffic flow
U
کشش ترافیک
traffic signal
U
چراغ راهنمایی
traffic signal
U
نشانه روشن
traffic stream
U
جریان امد و شد
traffic stream
U
جریان رفت و امد
traffic stud
U
سنگ راه
traffic stud
U
گلمیخ چهارگوش
traffic volume
U
حجم امد و شد
traffic volume
U
بار شد و امد
transit traffic
U
عبور ترانزیتی
eligible traffic
U
حد عبورمجاز مسیرها
eligible traffic
U
عبور و مرور مجاز
density of traffic
U
پر پشتی امد و شد
density of traffic
U
تراکم ترافیک
traffic signal
U
علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic sign
U
علامت عبور و مرور
traffic sign
U
تابلو نشانه گذاری
traffic flow
U
کشش عبور ومرور
traffic induit
U
ترافیک القایی
traffic induit
U
شد امد القایی
traffic intensity
U
شدت عبور و مرور
traffic island
U
بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic lane
U
مسیر عبور و مرور
traffic lane
U
خط شد امد
traffic paint
U
خط کشی راه
traffic peak
U
حداکثر عبور و مرور
traffic peak
U
تیزه شد امد
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic release
U
ساعت عبور ازاد خودروها
traffic sign
U
تابلو علایم
traffic sign
U
لوحه نشانه گذاری
density of traffic
U
تراکم رفت و امد
to regulate the traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
street traffic
U
ترافیک
[جاده]
street traffic
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
turning traffic
U
ترافیک پیچ دار
moving traffic
U
ترافیک در حال حرکت
traffic lights
U
چراغ راهنمایی
to direct traffic through
U
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic light
U
چراغ راهنمایی
high speed traffic
U
ترافیک سریع
high speed traffic
U
رفت و امدسریع
high speed traffic
U
امد شد سریع
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
goods traffic
[British E]
U
رفت و آمد بار
rush-hour traffic
U
ساعت شلوغی ترافیک
goods traffic
[British E]
U
حمل و نقل بار
traffic on public roads
U
رفت و آمد
[مثال در جاده یا خیابان]
traffic on public roads
U
ترافیک
[جاده]
domestic air traffic
U
رفت وامد هواپیماهای داخلی
domestic air traffic
U
خطوط هوایی داخلی
traffic signals ahead
U
چراغراهنمایپیشرواست
piggy back traffic
U
حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
rush-hour traffic
U
وقت شلوغ رفت و آمد
road traffic offences
U
جرائم راهنمایی و رانندگی
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
to regulate the flow of traffic
U
[جریان]
ترافیک را کنترل کرن
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
telephone traffic recorder
U
ثبات ترافیک
a low-traffic road
U
خیابان کم رفت و آمد
to bring traffic to a standstill
U
ترافیک را متوقف کردن
to block
[hold up]
(the) traffic
U
ترافیک را نگه داشتن
airport traffic area
U
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
رفت و آمد را سد کردن
commercial road traffic
U
ترافیک جاده تجاری
to obstruct
[tie up]
(the) traffic
U
مانع ترافیک شدن
to block
[hold up]
(the) traffic
U
جلوی رفت و آمد را گرفتن
Turn left at the traffic lights.
از چراغ راهنمایی به دست چپ بپیچید.
air traffic control clearance
U
اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
domestic intercity freight traffic
U
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
in the case of traffic jam
[congestion]
U
هنگام راهبندان سنگین
average daily traffic
[ADT]
U
متوسط ترافیک روزانه
single lane
[file]
traffic
U
ترافیک تک خطی
to shift freight traffic from road to rail
U
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
air traffic control radar system
U
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com