Perdic | date tree | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	date tree U	درخت خرما

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	tree bench [bench encircling a tree trunk] U	نیمکت [دور تنه ] درخت
	up-to-date U	امروزی تازه مطابق روز
	up-to-date U	تجدید نظر کردن
	the date was not specified U	تاریخ ان معلوم
	the date was not specified U	نشده بود
	of even date U	دارای همان تاریخ
	up-to-date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up-to-date U	تصحیح شده
	up-to-date U	مطابق روز
	up-to-date U	متداول
	up-to-date U	مطابق اخرین طرز
	up-to-date U	جدید
	no date U	بی تاریخ
	value date U	تاریخ ارزش
	out-of-date <idiom> U	از مد افتاده (دمد)
	to date U	باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
	She will only date you if you ... U	او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
	value date U	تاریخ اجرا والور
	best-by date U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	out of date U	از تاریخ گذشته
	out of date U	منقضی شده
	out of date U	قدیمی
	out of date U	منسوخه
	up-to-date U	بهنگام
	up-to-date U	تازه
	date U	درخت خرما
	date U	قرار دادن داده در یک متن
	date U	تاریخ روز و ماه و سال
	date U	قدیمی
	date U	در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
	date U	افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
	date U	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
	out of date U	از مد افتاده
	date U	موعد
	date U	تاریخ
	date U	خرما
	date U	سنه
	date U	مدت معین کردن
	date U	زمان
	date U	نخل تاریخ
	date U	فرمان DATE
	up to date U	تجدید نظر کردن
	up to date U	تصحیح شده
	up to date U	بهنگام
	up to date U	حاوی اخرین اطلاعات
	up to date U	جدید
	up to date U	مطابق روز
	up to date U	مطابق اخرین طرز
	up to date U	تازه
	up to date U	امروزی تازه مطابق روز
	date U	افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
	up to date U	متداول
	date of grace U	مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
	date of maturity U	تاریخ سررسید
	date of maturity U	موعد
	date of maturity U	تاریخ انقضاء
	date of maturity U	موعد پرداخت
	critical date U	مدت زمان بحرانی
	I have a date with my fiandee. U	با نامزدم قرار ملاقات دارم
	current date U	تاریخ جاری
	date in issuing U	تاریخ صدور
	date of issuance U	تاریخ صدور
	date labour U	کار روز مزد
	date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
	date labourer U	معادل daysman
	date of acquisition U	تاریخ خریداری
	date of acquisition U	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
	date of payment U	موعد پرداخت
	date of shipment U	تاریخ حمل
	expiry date U	تاریخ انقضاء
	expiration date U	تاریخ انقضا
	due date U	تاریخ تادیه
	effective date U	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
	due date U	موعدمقرر
	due date U	سررسید
	due date U	تاریخ سررسید
	effective date U	تاریخ اجرا
	due date U	سر رسید
	delivery date U	تاریخ تحویل
	expiry date U	سررسید
	date of birth U	تاریخ تولد
	from the date on wards U	از این تاریخ به بعد
	date palm U	درخت خرما
	date plum U	خرماندو
	date labourer U	کارگر روزمزد
	due date U	موعد مقرر
	termination date U	تاریخ پایان
	best-before date [BBD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	maturity date U	موعد
	maturity date U	تاریخ سررسید
	date stamp U	مهرتاریخ
	sell-by date U	فروشبراساستاریخمصرف
	letter of even date U	نامه همین تاریخ
	julain date U	تاریخ ژولین
	date [appointment] U	قرار ملاقات
	date [appointment] U	وعده ملاقات
	schedule date U	موعد طبق برنامه
	sailing date U	تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
	post date U	پیش تاریخ کردن
	post date U	تاریخ اینده گذاشتن
	date [appointment] U	تاریخ
	blind date U	قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
	target date U	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
	julain date U	تقویم ژولین
	basic date U	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
	closing date U	تاریخ انقضاء
	closing date U	اخرین روز اخرین فرصت
	date-stone U	[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
	What is todays date ? U	تاریخ امروز چیست ؟
	completion date U	تاریخ تکمیل
	completion date U	تاریخ انجام کار
	system date U	تاریخ سیستم
	creation date U	تاریخ افرینش
	creation date U	تاریخ ایجاد
	date of birth U	تاریختولد
	backdating date U	پیش تاریخ
	basic date U	تاریخ ترفیع
	acceptance date U	تاریخ قبولی
	Date of departure . Departure date. U	تاریخ عزیمت (روز حرکت )
	accommodation date U	تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
	The date of the meeting has been advanced. U	تاریخ جلسه جلو افتاده است
	international date line U	خط بین المللی تغییر تاریخ
	international date line U	خط موافقتنامه بین المللی
	expiry date of the credit U	تاریخ انقضای اعتبار
	Date and place of departure. U	تاریخ ؟ محل حرکت
	to date a letter forward U	کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
	date time group U	گروه تاریخ و زمان
	date time group U	گروه ساعت و زمان
	automatic release date U	تاریخ انقضای عمر قانونی وسایل سررسید عمر قانونی
	date of change of acountability U	تاریخ تسویه حساب
	international date line U	خط تقسیم نیروهای بین المللی
	due at a specified date after sight U	مدت دار
	due at a specified date after sight U	وعده دار
	due at a specified date after sight U	موجل
	tree U	بدرخت پناه بردن
	tree U	شاخسار
	tree U	سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
	tree U	درتنگنا قرا ردادن
	tree U	بشکل درخت شدن
	before the tree U	جلو درخت
	tree U	شجر
	tree U	فرمان TREE
	tree U	مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
	tree U	روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
	the f. of a tree U	برگهای درخت
	tree U	شجره النسب درخت کاشتن
	tree U	قالب کفش چوبه دار
	tree U	سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
	tree U	درخت
	tree U	مین میکند
	minimum durability date [MDD] U	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
	date on which a bill falls due U	موعد پرداخت برات یا سفته
	tree surgeon U	ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
	tree structure U	ساختاردرختی
	tree structure U	ساختار درخت
	tree sort U	مرتب کردن درختی
	tree structure U	ساخت درختی
	tree planting U	درختکاری
	tree of heaven U	درخت عرعر
	tree network U	شبکه درختی
	the root of a tree U	ریشه درخت
	threaded tree U	درخت پیچ دار
	to girdle a tree U	پوست درخت راحلقهای بریدن
	to shin up a tree U	از درختی بالارفتن
	to spray a tree U	داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
	to girt a tree U	دوردرختی راپیمودن
	to truncate a tree U	شاخههای درختی را زدن
	tree diagram U	نمودار درخت
	tree farm U	محوطه درخت کاری جنگل
	tree farm U	خزانه درخت
	tree house U	خانه بالای درخت
	the pith of a tree U	مغز درخت
	tree traversal U	تقاطع درختی
	tree of life U	درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
	The tree wI'll die . U	درخت خشک خواهد شد
	He uprooted the tree . U	درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
	the foot of the tree U	پای درخت
	A tree is known by its fruit . <proverb> U	درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
	A tree is known by its fruit. <proverb> U	درخت از میوه اش شناخته مى شود.
	tree surgery U	تشریح علمی درخت
	lemon tree U	درخت لیمو
	Coniferous tree U	درخت جوزدار [ از فامیل کاج ]
	Deciduous tree U	درخت برگریز
	oak tree U	درخت بلوط
	walnut tree U	درخت گردو
	cross-tree U	[رابط عرضی دکلها]
	unordered tree U	درخت نامرتب
	gum tree U	درخت صمغ
	ornamental tree U	درختتزئینی
	tree frog U	قورباغهدرختی
	tree pruner U	درختآرا
	to prune a tree U	درختی را آراستن
	to lop a tree U	درختی را آراستن
	to prune a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	tree trunk U	ساقهاصلیدرخت
	tree-lined U	درختکارینشده
	to lop a tree U	سرشاخه درختی را زدن
	pulm tree U	درخت نارگیل
	in the green tree U	خوشبخت
	fir tree U	درخت صنوبر