Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
data transmission
U
مخابره داده ها
data transmission
U
ارسال داده
data transmission
U
مخابره داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
digital data transmission
U
ارسال دیجیتالی داده
Other Matches
transmission
U
مخابرات ارسال
transmission
U
جعبه دنده
transmission
U
گیربکس
transmission
U
فرافرستی
transmission
U
مخابره کردن
transmission
U
مخابره
transmission
U
ارسال پیام
transmission
U
سخن پراکنی
transmission
U
فرافرستادن
transmission
U
فرا فرستی
transmission
U
سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
transmission
U
ارسال سیگنال ها از یک وسیله به دیگری
transmission
U
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmission
U
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
transmission
U
ارسال داده یک بیت در هر زمان
transmission
U
خطای ناشی از اختلال در خط
transmission
U
وسایل ارسال داده مثل رادیو , نور ,..
transmission
U
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission
U
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
U
تراگسیل
transmission
U
ارسال
transmission
U
مخابره مخابرات
transmission
U
ارسال کردن
transmission
U
ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
transmission
U
انتقال
transmission
U
عبور
asynchronous transmission
U
مخابره غیرهمزمان
transmission limit
U
محدوده فرافرستی
transmission line
U
خط مخابرهای
transmission line
U
خط انتقال
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
transmission line
U
سیم انتقال
transmission of sound
U
انتقال یاعبورصدا
transmission oil
U
روغن جعبه دنده
transmission grease
U
گریس جعبه دنده
transmission grating
U
شبکه عبور
synchronous transmission
U
مخابره همگام
social transmission
U
انتقال اجتماعی
synchronous transmission
U
انتقال همزمان
synchronous transmission
U
مخابره همزمان
transmission case
U
جعبه دنده
transmission case
U
گیربکس
transmission dynamometer
U
توان سنج انتقالی
transmission error
U
خطای مخابره
transmission facility
U
وسیله انتقال
simplex transmission
U
مخابره ساده
transmission factor
U
ضریب عبور
transmission gear
U
چرخ دنده انتقال
serial transmission
U
مخابره سری مخابره نوبتی
serial transmission
U
ارسال سری
power transmission
U
انتقال قدرت
image transmission
U
انتقال تصویر
heat transmission
U
انتقال گرما
four speed transmission
U
گیربکس چهاردور
error transmission
U
ارسال خطا
epicyclic transmission
U
یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
epicyclic transmission
U
جعبه دنده اپی سیکلیک
end of transmission
U
انتهای مخابره
duplex transmission
U
مخابره دو رشتهای
duplex transmission
U
مخابره دورشتهای
digital transmission
U
انتقال رقمی
digital transmission
U
مخابره دیجیتال
information transmission
U
انتقال اطلاعات
isochronous transmission
U
ارسال داده آسنکرون روی خط سنکرون
energy transmission
U
انتقال انرژی
power transmission
U
انتقال انرژی
positive transmission
U
پخش مثبت
polar transmission
U
مخابره قطبی
parallel transmission
U
ارسال موازی
parallel transmission
U
انتقال موازی
parallel transmission
U
مخابره موازی
neutral transmission
U
مخابره خنثی
negative transmission
U
پخش منفی
light transmission
U
انتقال نور
digital transmission
U
انتقال دیجیتالی
transmission tower
U
برج انتقال
transmission security
U
تامین ارسال پیام
transmission security
U
تامین ارسال
transmission security
U
تامین مخابره
transmission shaft
U
محور انتقال
worm transmission
U
گیربکس با چرخ دنده حلزونی
transmission shaft
U
شفت گیربکس
transmission system
U
سیستم انتقالی
electricity transmission
U
انتقالالکتریسیته
wireless transmission
U
انتقال بی سیم
transmission system
U
شبکه انتقال
video transmission
U
ارسال ویدئویی
transmission system
U
دستگاه انتقالی
afferent transmission
U
هدایت اورانی
transmission ratio
U
نسبت تبدیل جعبه دنده
asynchronous transmission
U
انتقال غیرهمزمان
transmission cable
U
کابلانتقال
asynchronous transmission
U
مخابره ناهمگام
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
analog transmission
U
انتقال یا مخابره قیاسی مخابره انالوگ
asymmetric transmission
U
روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
transmission rate
U
سرعت مخابره
analog transmission
U
مخابره قیاسی
transmission rate
U
نرخ مخابره
high frequency transmission
U
انتقال فرکانس بالا
velocity of energy transmission
U
سرعت انتقال انرژی
integrate transmission line
U
خط انتقال مجتمع
transmission/reception of messages
U
دریافت
gear transmission ratio
U
نسبت دنده گیربکس
transmission/reception of messages
U
انتقالپیام
integrate transmission system
U
سیستم انتقال مجتمع
internal transmission factor
U
ضریب انتقال داخلی
oil hydraulic transmission
U
گیربکس هیدرولیکی
main transmission shaft
U
محور انتقال اصلی
maximum light transmission
U
انتقال نور حداکثر
overhead transmission line
U
خط انتقال هوایی
transmission of the electric current
U
انتقالفوریالکتریکی
microwave transmission lines
U
خطوط انتقال ریزموج
line transmission error
U
خطای انتقال
Hertzian wave transmission
U
انتقالموجافقی
variable speed transmission
U
گیربکس پلهای
tubular transmission shaft
U
محور انتقال لولهای
tubular transmission shaft
U
لوله کاردان
end of transmission block
U
انتهای بلاک مخابره
transmission electron micrograph
U
ریزنگار انتقال الکترون
transmission level meter
U
دستگاه اندازه گیری سطح انتقال پگل مسر
balanced transmission line
U
سیم انتقال متقارن
end of transmission block
U
خاتمه ارسال بلاک
automobile gear transmission
U
گیربکس اتومبیل
start stop transmission
U
مخابره قطع و وصلی
asymmetrical sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
vestigial sideband transmission
U
پخش باند جانبی مانده
transmission oil pump
U
پمپ روغن جعبه دنده
half duplex transmission
U
مخابره دو نیم رشتهای
transmission of the rotary motion to the rotor
U
ناقلحرکتدواریبهقسمتگردندهماشین
piv variable speed transmission
U
جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
high-tension electricity transmission
U
امتدادبلندناقلالکتریسیته
d.c. high tension power transmission
U
انتقال فشار قوی دی . سی .
high tension transmission tower
U
دکل انتقال فشار قوی
high voltage transmission line
U
خط انتقال فشار قوی
high tension transmission line
U
خط انتقال فشار قوی
data
U
ارقام
data
U
سوابق عناصر داده ها
data value
U
مقدار داده
data
U
مختصات
data
U
داده
known data
U
عناصر تیرمعلوم
known data
U
عناصر معلوم
data
U
سوابق دانسته ها
data
U
اطلاعات
data
U
دادههای اماری
data
U
داده ها
data name
U
نام داده
t data
U
دادههای ازمون
data
U
مفروضات
data terminal
U
ترمینال داده
data type
U
نوع داده ها
data termianl
U
پایانه دادهای
data preparation
U
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data tablet
U
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data table
U
جدول داده ها
data structures
U
ساختارهای داده
data structure
U
ساختمان داده ها
data structure
U
ساختار داده ها
data privacy
U
محرمانه بودن داده ها
data processor
U
داده پرداز
data structure
U
ساخت داده ها
data processor
U
پردازنده داده ها
data redundancy
U
حشو داده ها
data unit
U
واحدداده ها
data unit
U
واحد داده
data origination
U
سر منشاء داده ها
data packet
U
منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet
U
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter
U
رسام داده ها
data plotter
U
رسم کننده داده ها
data transfer
U
انتقال داده ها
data transducer
U
مبدل داده ها
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
data point
U
نقطه داده
data preparation
U
داده امایی
data preparation
U
امایش داده ها
data protection
U
حفافت داده ها
data sheet
U
برگ داده ها
data reduction
U
تقلیل داده ها کاهش داده ها
data sharing
U
اشتراک داده
data set name
U
نام مجموعه داده ها
data set
U
ترتیب داده
data set
U
مجموعه داده ها
data set
U
دادگان
data security
U
امنیت داده ها
data section
U
بخش داده ها
data redundancy
U
زائد بودن داده ها
data register
U
ثبات داده ها
data retrieval
U
بازیابی داده ها
data sheet
U
ورق داده ها صفحه داده ها
data reduction
U
تقلیل داده ها
data pulse
U
ضربان داده
data rate
U
نرخ
data rate
U
میزان داده
data strike
U
چاهک داده ها
data stream
U
مسیل یا نهر داده
data stream
U
سیر داده
data statement
U
حکم دادهای
data record
U
رکورد داده ها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com