English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data plotter U رسام داده ها
data plotter U رسم کننده داده ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plotter U رسام که از قلمهای متحرک برای رسم تصویر روی کاغذ استفاده میکند
plotter U وسیهل خروجی کامپیوتری شامل قلم متحرک و یک قطعه کاغذ اطراف وسیلهای که می چرخد و الگوها و متن هایی ایجاد میکند
plotter U وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotter U نرم افزار مخصوص که دستورات ساده را به دستورات پیچیده کنترلی تبدیل میکند تا رسام را هدایت کند
plotter U رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotter U توطیه چیننده
plotter U توط ئه گر
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter U اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotter U با حرکت داده قلم به دو جهت و کاغذ ثابت
plotter U اسامی که مختصات را دریافت میکند تا به صورت دیجیتالی رسم کند
plotter U وسیله جانبی کامپیوتر که بین دو مختصات خط مستقیم رسم میکند
plotter U رسم کننده
plotter U پلاتر
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ترسیم مسیر
plotter U توط ئه گر نقشه کش
plotter U کشنده
plotter U رسام
x y plotter U رسام مختصاتی
attack plotter U ردنگار هدف
curve plotter U منحنی کش
curve plotter U منحنی رسم کن
drum plotter U کشنده طبله
pen plotter U قلم رسام
attack plotter U وسیله ردنگار
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
aircraft plotter U وسیله ناوبر هواپیما
ink plotter U رسام مرکبی
drum plotter U رسام طبله
incremental plotter U رسام نموی
digital plotter U رسام دیجیتالی
flatbed plotter U رسام مسطح
drum plotter U رسام استوانهای
photo plotter U رسام نوری
plotter repeatability U قابلیت برگشت رسام
electrostatic plotter U رسام الکترواستاتیکی
flat bed plotter U رسام با بستر تخت مسطح
known data U عناصر تیرمعلوم
t data U دادههای ازمون
data U ارقام
data U مختصات
data U دادههای اماری
data name U نام داده
known data U عناصر معلوم
data U داده
data U داده ها
data U سوابق دانسته ها
data value U مقدار داده
data U اطلاعات
data U سوابق عناصر داده ها
data U مفروضات
numeric data U داده عددی
data mile U میل
master data U دادههای اصلی
data mile U میل دریایی
data medium U رسانه داده ها
mechanized data U دادههای ماشینی
numeric data U دادههای عددی
data medium U داده رسان
data mask U نقاب داده ها
nominal data U داده اسمی
data manipulation U دستکاری داده ها
data model U مدل داده
data modem U modem
data packet U نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data point U نقطه داده
data preparation U داده امایی
data origination U سر منشاء داده ها
data origination U سرچشمه داده ها
data origination U اساس داده
data preparation U امایش داده ها
data privacy U محرمانه بودن داده ها
data organization U سازمان داده ها
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
meteorological data U عناصر هواسنجی
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
meteorological data U اطلاعات هواسنجی
data modification U اصلاح داده ها
objective data U دادههای عینی
objective data U دادههای واقعی
data input U داده ها
data insertion U درج داده ها
data insertion U ورود داده ها
data integrety U تمامیت داده ها
data integrety U صحت
data integrety U ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data integrety U جامعیت داده
output data U داده خروجی
data input U اطلاعات ورودی
data independence U ناوابستگی داده ها
data gathering U گرد اوری داده ها
data gathering U جمع اوری داده ها
data gathering U جمع اوری داده
data handling U داده گردانی
data hierarchy U سلسه مراتب داده ها
data hierarchy U سلسله مراتب داده ها
data import U ورود داده
data independence U استقلال داده ها
original data U داده اصلی
data item U قلم داده
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link U پیوند داده
data link U اتصال داده
ordinal data U داده ترتیبی یا وصفی
data logging U ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management U مدیریت داده ها
data link U محور مخابرات
data link U پیوند دادهای
data item U جزئیات اطلاعات
data item U موارد ذکرشده در اطلاعات
data item U واحد داده
data item U قلم داده ها
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data level U سطح داده
data librarian U بایگان داده
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data format U قالب داده ها
master data U شاه دادهها
experimental data U دادههای تجربی
input data U معطیات ورودی
input data U دادههای اولیه
data transfer U انتقال داده ها
data transducer U مبدل داده ها
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
input data U داده ورودی
data terminal U ترمینال داده
data termianl U پایانه دادهای
data tablet U یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
data table U جدول داده ها
data structures U ساختارهای داده
data structure U ساختمان داده ها
data structure U ساختار داده ها
data structure U ساخت داده ها
data strike U چاهک داده ها
data stream U مسیل یا نهر داده
data stream U سیر داده
input data U معلومات یا دادههای ورودی
data transmission U مخابره داده ها
data transmission U ارسال داده
experimental data U دادههای ازمایشی
financial data U اطلاعات مربوط به امور مالی
financial data U اطلاعات مالی
firing data U عناصر تیر
firing data U عناصر مربوط به تیراندازی
ordnance data U اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
discrete data U داده گسسته
digutal data U داده رقمی
digital data U داده دیجیتالی
digital data U داده رقمی
data word U کلمه داده
data verification U بازبینی داده
data validation U معتبرسازی داده
data unit U واحدداده ها
data unit U واحد داده
data type U نوع داده ها
data transmission U مخابره داده
intelligence data U عناصر اطلاعات
data statement U حکم دادهای
data reduction U تقلیل داده ها
data reduction U داده کاهی
data recording U ضبط داده ها
data recording U داده نگاری
data recorder U ضباط داده ها
data recorder U داده نگار
data record U رکورد داده ها
data rate U میزان داده
data rate U نرخ
data pulse U ضربان داده
data protection U حفافت داده ها
data processor U پردازنده داده ها
data processor U داده پرداز
logistical data U اطلاعات لجستیکی
marginal data U اطلاعات حاشیهای نقشه
mass data U دادههای انبوه
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data source U منبع داده
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet U برگ داده ها
data sharing U اشتراک داده
data set name U نام مجموعه داده ها
live data U داده موثر
data set U ترتیب داده
data set U مجموعه داده ها
data set U دادگان
data security U امنیت داده ها
data section U بخش داده ها
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data retrieval U بازیابی داده ها
data register U ثبات داده ها
data redundancy U زائد بودن داده ها
master data U شاه داده
data flow U روند داده ها
data card U کارت ثبت اطلاعات
control data U داده کنترلی
conversion of data U تبدیل عناصر
test data U دادههای ازماینده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com