English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data link escape U گریز اتصال دادهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
data link U محور مخابرات
data link U پیوند دادهای
data link U اتصال داده
data link U پیوند داده
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
radio data link U ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
data link control U کنترل اتصال داده
synchronous data link control U کنترل پیوند دادهای همگام
high level data link control U کنترل پیوند دادههای سطح بالا
escape U فرار کردن
escape U فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
escape U گریز
escape U فرار
escape U جان بدربردن گریز
escape U رهایی جستن خلاصی جستن
escape U دررفتن فرارکردن
escape U گریختن
escape U رستن
escape U گلویی
escape U خلاصی
escape U گریز فرار
escape U ستون
escape U فرار از خاک
to escape [with something] U گریختن [با چیزی]
he had a near escape U جان مفت بدر برد
escape U رهایی
in an a to escape he U چون خواست بگریزد
to escape [with something] U رهایی یافتن [با چیزی]
I had a narrow escape. U خطر از سرم ( بغل گوشم ) پرید
escape charaoter U دخشه گریز
escape clause U شرط گریز
escape key U کلید انصراف
escape character U کاراکتر گریز
escape chit U امان نامه
escape clause U شرط تعلل
escape wheel U دندهخلاص
escape hatch U دهلیز فرار دهلیز نجات
escape hatch U دریچه فرار
escape convention U قرارداد گریز
escape code U اسکیپ کد
escape code U رمز گریز
bridge escape U فرار از پل
escape training U گریزاموزی
to escape one's lips U از دهان کسی در رفتن
to escape by a squeak U جان مفت بدر بردن
escape trunk U تونل فراراضطراری
escape velocity U سرعت فرار
escape velocity U سرعت گریز
tail escape U نهر تخلیه انتهائی
he had the luck to escape U بختش یاری کرد که گریخت
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to have a narrow escape U جان مفت بدربردن
negligent escape U فرار از زندان بدون اطلاع ورضایت مامور محافظش
escape line U خط نجات
velocity of escape U سرعت گریز
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
escape mechanism U تجاهل
escape mechanism U طفره وتعلل
escape mechanism U وسیله فرار
escape trunk U دهلیز فرار
region of escape U فراسپهر
to escape with nothing more than/just a fright U از دست چیزی فقط با وحشت فرار کردن
fire escape U خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
fire escape U نردبان نجات
escape channel U مجرای تخلیه اب
fire escape U پلکان اطمینان
escape character U کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
escape character U ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character U حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
narrow escape <idiom> U بدون هیچ خطایی فرارکردن
escape chit U اتیکت امان نامه
fire escape U پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
they schemed a mode of escape U راه گریزی اندیشیدند
to escape an assassination attempt U از قصد آدمکشی گریختن
to escape with life and limb U سختی رهایی جستن
to escape with life and limb U جان مفت بدر بردن
to escape with life and limb U بی اسیب
I made good my escape . U موفق به فرار شد
launch escape system U سیستمفرارلانچ
To block the escape routes. U راههای فرار را مسدود کردن
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
link U رابط
link U متصل کردن
link U رکابی
link U تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد
link U شاخه رابط
link U نوار
link U حلقه
link U پیونددادن
link U حلقه زنجیر
T link U اتصال سریع و طولانی داده
link U دانه زنجیر پیوند
link U بند
link U میدان گلف
link U زنجیر قلاب
T link U که میتواند داده تا چند مگابیت در ثانیه منتقل کند
link U بهم پیوستن
link U جفت کردن
link U حلقه زنجیر نوار فشنگ
link U اتصال
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
link U پیوند
link-up U عمل الحاق
link U ارتباط
link U به هم پیوستن
link U پیوند دادن
link up U پیوستن
link up U عمل الحاق
link-up U پیوستن
link U مسیر ارتباطی یا کانال بین دو قطعه یا وسیله
link U تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
link U دادهای که در فایل یا برنامه کاربردی دیگری به آن مراجعه شده است
link U الحاق ملحق
link U نقطه الحاق
link U ملحق شدن دو یکان
link U عضو اتصال
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link U طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
link U قوانین بیان ارسال داده روی کانال
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
link U دستور ترکیب یک لیست از فایلهای جداگانه با هم
link fuse U فیوز باز
drag link U عضو کشش
link belt U نوار فشنگ
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
link belt U تسمه رابط
link belt U تسمه اتصال
link boy U مشعل دار
link chain U زنجیر رابط
link chain U زنجیر اتصال
drag link U اتصال کششی
link trainer U دستگاه پروازاموز
radio link U پیوند رادیویی
link encryption U خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
cutter link U اتصال
link bar U میله اتصال
link attached U راه دور
fuse link U رابط فیوز
fuse link U فشنگ فیوز
fusible link U عضو ذوب شونده
fusible link U اتصال کوچک در یک PLA که میتواند وسیله را موقتا به برنامه وصل کند
fusible link U اتصال گداختنی
end link U حلقه پایانی
end link U حلقه انتهایی
dynamic link U پیوند پویا
intermediate link U حلقه میانی
line link U خط اصلی
link register U ثبات پیوند
link road U راه فرعی
link attached U دور
link attached U دور دست
fuse link U فیوز باز
communication link U اتثال ارتباطی
causal link U رابطه سببیت
cold link U پیوند سرد
cold link U پیوند دستی
common link U حلقه معمولی
communication link U پیوند ارتباطی
communication link U تسلسل مخابراتی
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
sleeve link U دکمه زنجیری
saddle link U حلقه زین دار
coupler link U لینک اتصال
the connecting link U علت
to link hands U دست بهم دادن
acetylenic link U پیوند استیلنی
link-ups U عمل الحاق
link-ups U پیوستن
link verb U افعالربطیمثلAppear,Be,Seem
track link U اتصالشیار
split link U چاکشاخهایرابط
lifting link U اتصالدنده
coupler link U عضو اتصال
cuff link U دکمهسرآستین
compression link U حلقهاتصال
warm link U پیوند گرم
acetylene link U پیوند استیلنی
missing link U حلقه مفقوده
dynamic link library U در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
permissive action link U ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
link route segments U راههای مورد استفاده برای حمل بار یکپارچه
link lift vehicle U حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
infra red link U سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
open link fuse U فیوز باز
micro to mainframe link U اتصال ریزکامپیوتر به کامپیوتر اصلی
data U داده
data U ارقام
data value U مقدار داده
t data U دادههای ازمون
data name U نام داده
known data U عناصر معلوم
data U مفروضات
data U سوابق دانسته ها
known data U عناصر تیرمعلوم
data U سوابق عناصر داده ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com