English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
data carrier U داده بر
data carrier U حامل داده ها
data carrier U حامل داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carrier U موسسه حمل و نقل
carrier U ترک بند
carrier U مکاری
carrier U متصدی حمل و نقل
carrier U وسیله حمل و نقل
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U مشابه 1595
carrier U ارسال داده ساده
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier U حمل کننده
carrier U carrier aircraft
carrier U داده ارسالی موج مانند
carrier U دستگاه کاریر
T carrier U استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier U حامل
carrier U موج حام-ل
carrier U برنامه حامل میکرب
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U ناو هواپیمابر
carrier U باربر
carrier U نامه بر
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
ammunition carrier U مهمات بیار
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
color carrier U حامل رنگ
oxygen carrier U اکسیژن بر
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
carrier's risk U خطرات به عهده حمل کننده
carrier's risk U ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
air carrier U شرکت ترابری هوایی
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier U متصدی حمل ونقل
common carrier U مکاری
sound carrier U حامل صوت
carrier's lien U در گرو شرکت حمل
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
personnel carrier U نفربر
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier detect U کشف حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier gas U گاز حامل
personnel carrier U خودرو نفربر
carrier frequency U بسامد حامل
carrier wave U موج حامل
ball carrier U بازیگری که با توپ میدود
carrier system U سیستم حامل
battery carrier U شاسی باتری
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
fuse carrier U نگهدارنده فیوز
carrier handle U دسته حمل
puck carrier U گوی دار
carrier handle U دستگیره حمل
lumber carrier U کشتی تیر بر
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
carrier pigeon U کبوتر قاصد
carrier pigeons U کبوتر نامه بر
carrier pigeons U کبوتر قاصد
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
image carrier U حامل تصویر
suit carrier U پوششکتوشلوار
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
fuse carrier U فیوزگیر
helicopter carrier U ناو هلیکوپتر بر
hod carrier U ناوه کش
common carrier U گاراژ دار
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
piton-carrier U میخحامل
video carrier U حامل ویدئو
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
water carrier U دلو
weapon carrier U حامل جنگ افزار
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
letter carrier U نامه رسان پستچی
log carrier U حاملچوبگرد
negative carrier U محلقرارگیرینگاتیو
luggage carrier U ترک بند موتورسیکلت
letter carrier U چاپار
troop carrier U نیرو بر
aircraft carrier U carrier : syn
carrier color signal U پیام رنگی حامل
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
breech block carrier U الات متحرک
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
carrier color signal U پیام رنگ تابی
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
three-tier car carrier U حملماشینسهطبقه
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
breech block carrier U حامل کولاس
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
data value U مقدار داده
data U مفروضات
known data U عناصر معلوم
known data U عناصر تیرمعلوم
data name U نام داده
t data U دادههای ازمون
data U مختصات
data U سوابق دانسته ها
data U ارقام
data U داده
data U داده ها
data U اطلاعات
data U دادههای اماری
data U سوابق عناصر داده ها
data record U رکورد داده ها
data redundancy U زائد بودن داده ها
data redundancy U حشو داده ها
data recorder U داده نگار
data recorder U ضباط داده ها
data reduction U تقلیل داده ها کاهش داده ها
data recording U داده نگاری
data recording U ضبط داده ها
data reduction U تقلیل داده ها
data reduction U داده کاهی
data statement U حکم دادهای
data point U نقطه داده
data register U ثبات داده ها
data retrieval U بازیابی داده ها
data structure U ساخت داده ها
data strike U چاهک داده ها
data stream U مسیل یا نهر داده
data stream U سیر داده
data source U منبع داده
data sheet U ورق داده ها صفحه داده ها
data sheet U برگ داده ها
data sharing U اشتراک داده
data set name U نام مجموعه داده ها
data set U ترتیب داده
data set U مجموعه داده ها
data set U دادگان
data security U امنیت داده ها
data scope U یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
data section U بخش داده ها
data structure U ساختار داده ها
data rate U میزان داده
data leakage U جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data management U مدیریت داده ها
data manipulation U دستکاری داده ها
data mask U نقاب داده ها
data medium U داده رسان
data medium U رسانه داده ها
data mile U میل دریایی
data logging U ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data link U اتصال داده
data level U سطح داده
data librarian U بایگان داده
data line U خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data link U پیوند دادهای
data link U محور مخابرات
data link U ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link U راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link U تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link U پیوند داده
data mile U میل
data model U مدل داده
data modem U modem
data preparation U امایش داده ها
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy U محرمانه بودن داده ها
data processor U داده پرداز
data processor U پردازنده داده ها
data protection U حفافت داده ها
data pulse U ضربان داده
data preparation U داده امایی
data plotter U رسم کننده داده ها
data modification U اصلاح داده ها
data organization U سازمان داده ها
data origination U اساس داده
data origination U سرچشمه داده ها
data origination U سر منشاء داده ها
data packet U منبع ارسال سری داده در یک بسته
data packet U نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data plotter U رسام داده ها
data rate U نرخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com