English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 154 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cycles of loading U دورههای بار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cycles per second U دور در ثانیه
cycles U تناوب پریود سیکل
cycles U تاکت
cycles U عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycles U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycles per second U حلقه درثانیه
cycles per second U چرخه در ثانیه
cycles per second U هرتز
cycles U حلقه
cycles U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycles U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycles U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycles U زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycles U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycles U سیکل مدار
cycles U دوره عملیات یابازی
cycles U سیکل
cycles U : دور
cycles U دوره گردش
cycles U چرخ چرخه
cycles U چرخه زدن
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycles U بصورت متناوب فاهر شدن
cycles U سواردوچرخه شدن
cycles U دور
cycles U چرخه
cycles U دوره
cycles U دوران
cycles U زمانه
cycles U گردش
life-cycles U چرخه زندگی
loading U بارگذاری
loading U امیختن موادخارجی به شراب
self loading U پرشونده خودکار
loading U بار
loading U بار محموله
loading U بارگیری
self loading U فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
loading U بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
loading U بارکنش
loading U فرفیت بارگیری
loading U عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
loading U فرفیت
loading U بار گذاری
loading U پر کردن سلاح
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
loading U خرج گذاری کردن سلاح
loading facilities U وسایل بارگیری
loading site U محل بارگیری
loading chart U جدول بارگیری
loading space U فضای قابل بارگیری
loading speed U سرعت بار گذاری
loading station U ایستگاه بارگیری
loading table U جدول بارگیری
loading time U زمان بارگیری
loading coil U پیچک بار افزای
loading site U سکوی بارگیری
loading for contingencies U کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading list U لیست بارگیری خودرو
loading plan U طرح بارگیری خودرو
loading point U نقطه بارگیری
loading point U نقطه سوارشدن
loading duration U مدت بار گذاری
loading rack U سکوی بارگیری
loading diagram U دیاگرام بارگیری
loading routine U روال بارکننده
loading scale U مقیاس بارگیری
loading tray U سینی پر کن گلوله
magnetic loading U بارگیری مغناطیسی
muzzle loading U سر پر
unit loading U بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
up line loading U انتقال یک کپی از یک برنامه
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
loading area U قسمتلودینگ
loading bunker U بارگیریانبارزغال
loading dock U بارگیریبارانداز
loading door U فشاردر
The ship is loading. U کشتی درحال بارگیری است
transverse loading U بارگذاری روی پایه
tactical loading U بارگیری رزمی یا جنگی
point of loading U نقطه بارگیری
pre loading U بارگیری اولیه
rate of loading U میزان بارگذاری
preload loading U بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
truck loading U سربار کامیون
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
loading ramp U راهروی شیب دار بارگیری
separate loading U مجزا پرشونده
separate loading U مهمات مجزا
Loading and unloading. U بارگیری وتخلیه
loading chart U طرح بارگیری هواپیما
base loading U بارگیری انجام شده در پایگاه
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
cross loading U سر شکن کردن بارها
cross loading U تقسیم بارهای هواپیما
cross loading U مخلوط کردن بارها
horizontal loading U کولاس افقی
density of loading U تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
diffraction loading U منتجه فشار
commercial loading U بارگیری تجارتی
combat loading U بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
base loading U بار اولیه
bill of loading U بارنامه کشتی
bill of loading U جواز کشتی
breech loading U ته پر
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
bulk loading U بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading U بارگیری در مخازن
cease loading U پر نکنید
cease loading U گلوله را پرنکنید
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
disc loading U نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
drag loading U فشار کششی
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
factor loading U وزن عاملی
indirect loading U بارگذاری غیرمستقیم
lane loading U سربار خط عبوری
loading apron U نوار بارگیری
loading bridge U پل بارگیری
loading bucket U سطل بارگیری
loading capacity U بار گیری
loading capacity U فرفیت
frequency loading U بارگیری فرکانسی
frequency loading U بارکنش فرکانسی
drag loading U نتیجه کشش بادیا موج انفجار
drift loading U دهانه
dynamic loading U بارگذاری جنبشی
emergency loading U بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
emergency loading U بارگذاری فوق العاده
endurance loading U بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
loading participation in profits U هزینههای مشارکت در سود
loading on alternate spans U حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
muzzle-loading cannon U بارگیریلولهتوپ
manpower loading chart U نمودار تخصیص نیروی انسانی
strength under tangential loading U مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
container-loading bridge U پلورودبستههابهکشتی
bow loading door U درخمشدهمخصوصبار
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com