Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
curled leaf border
U
حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curled
U
پیچیدن
curled
U
حلقه شدن
curled
U
بولینگ روی یخ
curled
U
پاس با جلو دویدن و سپس تغییر مسیر دادن
curled
U
فردادن
curled
U
حلقه بردار
curled
U
فر
curled
U
پیچاندن حلقه
curled
U
حلقه کردن
curled
U
کرلینگ
curled
U
تاب برداشتن فردادن
curled
U
خم منحنی
curled
U
کرل
curled
U
طره
curled
U
حلقه
curled letter
U
کاهوی پیچ
leaf
U
جوانه زدن
d. leaf
U
برگ سه گوش
leaf
برگ
leaf
U
ورق
leaf
U
لایه
leaf
U
صفحه
leaf
U
لنگه ورقه
leaf
U
دندانه
leaf
U
ورق زدن
leaf
U
گره آخر در ساختار درختی
leaf
U
برگی شکل برگ دادن
border
U
سرحد
border
U
حاشیه فرش
at the border to
U
دم مرز به
S-border
U
حاشیه های اس
[در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
border
U
فضای اطراف متن نمایش داده شده یا چاپ گرفته شده
border
U
مرز
border
U
پشته خاکی
border
U
مجاور بودن
border
U
لبه
border
U
حاشیه
border
U
کناره مرز
border
U
حاشیه گذاشتن
border
U
سجاف کردن
border
U
لبه گذاشتن
border
U
خط مرزی
border
U
پشته
border
U
دوره
border
U
حاشیه زه
border
U
کناره
border
U
لبه دارکردن
border
U
حاشیه دار کردن
border
U
کنار
border
U
کران
border
U
زه
border
U
حریم
seed leaf
U
لپه
seed leaf
U
برگچه
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
to turn over a new leaf
U
راه ورفتار خود را عوض کردن
rose leaf
U
برگ گل
leaf spring
U
فنر تیغهای
leaf mould
U
خاک برگ دار
leaf fat
U
لایه پیه دور گرده خوک
leaf bud
U
غنچه برگ
leaf brass
U
فوفه
leaf brass
U
برنج ورقه
leaf brass
U
تنکه برنج
leaf brake
U
خم کن
window leaf
U
لنگه پنجره
acanthus leaf
معماری بصورت دندانه برگ کنگری
drop-leaf
U
لایهلولاییمیز
bay-leaf
U
[تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
tea leaf
U
برگ چای
[از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
sickle leaf
U
برگ های داسی شکل
[این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
turn over a new leaf
<idiom>
U
شروعی تازه
tea leaf
U
تفالهچای
vine leaf
برگ مو
scale leaf
U
برگقطعهای
nose leaf
U
لایهبینی
leaf vegetables
U
سبزیجاتبرگی
leaf node
U
گوشوارک
leaf margin
U
مهرهشکلتدافعیچپ
leaf axil
U
رگبرگ
fleshy leaf
U
لایهگوشتی
grape leaf
U
برگ مو
gold leaf
U
زرورق نازک
fall of the leaf
U
پائیز
drop leaf
U
رومیزی اویخته از اطراف میز
leaf of door
U
لنگه در
door leaf
U
لنگه در
loose-leaf
U
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
fig leaf
U
برگ درخت انجیر
an acute leaf
U
برگ نوک تیز
bay leaf
U
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
opening leaf
U
لنگه واشو
fig leaf
U
لاپوش مخفی کننده
entire leaf
U
برگ درست
fall of the leaf
U
برگ ریزان
loose leaf
U
دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
gold leaf
U
ورقه طلای نازک
golden leaf
U
زرورق
gate leaf
U
بدنه دریچه سد
foliage leaf
U
برگ سبز
foliage leaf
U
برگ درخت
fly leaf
U
برگ سفید دراول واخرکتاب
floral leaf
U
کاسبرگ
border break
U
ادامه دادن اطلاعات نقشه تا حاشیه ان
cartouche border
U
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
carnation border
U
حاشیه گل میخکی که در فرش های آسیایی خصوصا هندی دیده می شود
border line
U
خط راهبر
baberpole border
U
شیرازه بافته شده از دو رنگ
crab border
U
حاشیه خرچنگی
[فرش]
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
border installations
U
تاسیسات مرزی
turtle border
U
حاشیه سماوری
[در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
reciprocal border
U
حاشیه قرینه
[گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
minor border
U
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
meander border
U
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
Kufic border
U
حاشیه کوفی
[این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
border line
U
خط حاشیه
purple border
U
حاشیهارغوانی
border line
U
خط کنار
border line
U
خط راهنما
border method
U
روش نواری
border stone
U
جدول
border stone
U
سنگ مرزی
cathode border
U
مرز کاتد
Herati border
U
طرح حاشیه هراتی
[این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
border post
U
ساختمانمرزبانی
herbaceous border
U
محوطهگیاهی
border guard
U
پلیس مرزبانی
border land
U
زمین مرزی
border crosser
U
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
border police
U
پلیس مرزبانی
gold oak leaf
U
برگ خرما
crumpled rose leaf
U
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
gold leaf electroscope
U
الکتروسکپ با برگههای طلا
bramble leaf fender
U
دفرای لاستیکی
bramble leaf fender
U
دفرای تایری
clover-leaf design
U
طرح برگ شبدر
border check irrigation
U
ابیاری نواری
border ditch irrigation
U
ابیاری نواری
smuggler
[of people across a border]
U
قاچاقچی آدم
[در سر مرز]
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
single-leaf bascule bridge
U
اهرم پلمتحرک
double-leaf bascule bridge
U
اهرم دولایهپل
A green leaf is the gift of a dervish .
<proverb>
U
برگ سبزى است تیفه درویش .
He crossed the frontier(border-line).
U
ازمرز رد شد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com