English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cuckoo U صدای فاخته دراوردن
cuckoo U دیوانه
cuckoo U تهی مغز
cuckoo U فاخته
cuckoo flower U رشاد
cuckoo flower U تره کوهی
cuckoo flower U بولاغ اوتی
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cloud-cuckoo-land U سرزمین اوهام
cloud-cuckoo-land U سرزمین خواب و خیال
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
clocks U ساعت
clocks U زمان ها
clocks U ساعت ها
clocks U مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks U زمان سنج
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
clocks U سنجیدن باساعت
clocks U ساعت ورزشگاه
clocks U زمانگیری
clocks U سیگنال هایی که هم سان با باس ساعت هستند
clocks U ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clocks U دوره زمانی بین دو باس ساعت متناوب
clocks U وسیلهای که سرعت ساعت اصل سیستم را دو برابر میکند
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
clocks U تعداد باس هایی که ساعت هر ثانیه ایجاد میکند
clocks U خط علامت روی دیسک یا نوار که حاوی داده درباره محل نوک خواندن است
clocks U سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
clocks U مداری که فرکانس آن توسط کاربر تنظیم میشود. برای یکسان کردن سیگنالها و مدار ها با یک باس ساعت
alarm clocks U ساعت شماطهای
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com