English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cross section of an embankment dam U گودالکنندهشده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross-section U سطح متقاطع
cross section U سطح مقطع عرضی
cross section U رویه برش
cross section U مقطع
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U سطح مقطع
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U برش عرضی
cross section U مقطع عرضی
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section area U سطح مقطع
cross section of a road U بخشعرضیجاده
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an airbrush U بخشعرضیرنگپاش
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
circular cross section U مقطع گرد
absorption cross section U مقطع جذب
shape of cross section U نیمرخ عرضی
cross section of a liquid compass U قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a gravity dam U قسمت
cross section of a power plant U قسمتعرضینیروگاه
cross section of a reflecting telescope U قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a reflex camera U قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of an arch dam U بخشعرضیهلالیسر
cross section of an electron microscope U بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
effective collision cross section U سطح مقطع برخورد موثر
cross section of a buttress dam U قسمتحایلموربسر
cross section of a refracting telescope U بخشعرضیبازتابتلسکوب
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
cross section of a muzzle-loading cannon U قسمتموربدهانهتوپ
cross section of a hydroelectric power station U قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
embankment U خاکریزی
embankment U اکند
embankment U سد خاکی
embankment U دیوار خاکی
embankment U پشته
embankment U گوره
embankment U خاکریز
embankment U دیواره
embankment dam U سد خاکی
road embankment U خاک ریزی جاده
embankment condition U حالت یا شرائط خاکریزی
slope of embankment U شیروانی کند
slope of embankment U شیروانی خاکریزی
railway embankment U پشت خاک در دو طرف ریلهای راه اهن
drain embankment of dam U خاکریزی زهکش سد
cross way=cross road U چهارراه
section U قطعه
z section U پروفیل "زد"
t section U عضو " T "
section out U شکستن موج بطور ناهموار
t section U پروفیل " T "
section U رسددریایی یا هوایی
section U گروه دایره
section U دسته
section U بره
section U برشگاه
section U مقطع
section U برش
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U نیمرخ
section U رسدتوپخانه
section U شعبه
section U رسد
section U جوخه
section U بخش
section U قسمت
section U بخش قسمت
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U قبضه توپ
built up section U مقاطع مرکب
section chief U رئیس قبضه
conic section U مقطع مخروطی
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
box section U مقطع قوسی سکل
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
section charge U خرج جزء جزء
center section U بال میانی
control section U بخش کنترل
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
rolled section U مقاطع نوردشده
control section U قسمت کنترل
compact section U مقطع فشرده
section charge U خرج چند قسمتی
root section U مقطع ریشه
regular section U پروفیل نرمال
longitudinal section U نیمرخ طولی
longitudinal section U برش طولی
crown section U برش در کلید قوس
data section U بخش داده ها
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
full section U برش کامل
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
gauging section U برش اندازه گیری
golden section U برش زرین
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
gun section U رسدتوپ
half section U نیم برش
horizontal section U برش افقی
oblique section U مقطع اریب
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
rectangular section U مقطع مستطیلی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
radial section U برش شعاعی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
project section U بخش تهیه طرحها
project section U بخش تهیه پروژه ها
program section U بخش تهیه برنامه ها
program section U بخش برنامه ها
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel section U کارگزینی
overflow section U قسمت سر ریز سد
oblique section U مقطع مایل
oblique section U برش اریب
half section U نیم مقطع
longitudinal section U برش طولی
pipe section U قسمتلوله
main section U قسمتاصلی
honeycomb section U شانهعسل
flotation section U بخششناور
dining section U قسمتغذاخوری
butt section U قسمتهدف
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
weaving section U منطقه تقاطع
trough section U مقطع ناودانی
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trenched section U زیرگاه صندوقهای
transverse section U برش متقاطع
radio section U بخشرادیو
rail section U بخشریل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
build up section U مقاطع مرکب
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
wallet section U قسمتکیفپول
coil section U مقطع بوبین
tip section U قسمتنوک
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
transverse section U مقطع عرضی
transversal section U برش عرضی
transition section U مقطع تبدیل
weaving section U منطقه همبری
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
air section U رسد هوایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
staff section U بخش ستادی
axial section U برش محوری
structural section U مقطع سازهای
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
standard section U پروفیل استاندارد
auxiliary section U برش کومکی
staff section U قطعات سمبه
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
aircraft section U رسدهواپیمایی
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
data control section U بخش کنترل داده
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
wall stack section U بخشدودکشدیواری
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
air movement section U قسمت حرکات هوایی
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
section of a berry: grape U قسمتهایمختلفانگورحبهای
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
section of a pome fruit: apple U قسمتهایمختلفمیوههایکرویشکل
section of a follicle: star anise U قسمتهایمختلفبرگه
section of a stone fruit: peach U قسمتهایمختلفمیوههایهستهدار
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com