Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cross section of a hydroelectric power station
U
قسمتعبورایستگاهقدرتانرژیآبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cross section of a power plant
U
قسمتعرضینیروگاه
hydroelectric station
U
نیروگاه ابی
hydroelectric power
U
نیروی برقابی
cross section
U
سطح مقطع عرضی
cross section
U
مقطع
cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section
U
سطح مقطع
cross section
U
سطح مقطع موثر
cross section
U
برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section
U
مقطع عرضی
cross-section
U
سطح متقاطع
cross section
U
نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section
U
برش عرضی
cross section
U
رویه برش
cross section of a road
U
بخشعرضیجاده
cross section of an airbrush
U
بخشعرضیرنگپاش
circular cross section
U
مقطع گرد
valley cross section
U
نیمرخ عرضی دره
inelastic cross section
U
مقطع برخورد ناکشسان
shape of cross section
U
نیمرخ عرضی
cross section area
U
سطح مقطع
cross section of a molar
U
قسمتهایمختلفدندانآسیا
absorption cross section
U
مقطع جذب
cross section of a trunk
U
بخشعرضیتنهدرخت
cross section of an embankment dam
U
گودالکنندهشده
cross section of a refracting telescope
U
بخشعرضیبازتابتلسکوب
cross section of a reflex camera
U
قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
cross section of a reflecting telescope
U
قسمتمورببازتابتلسکوپ
cross section of a liquid compass
U
قسمتموربقطبنمایمایع
cross section of a gravity dam
U
قسمت
cross section of an arch dam
U
بخشعرضیهلالیسر
cross section of an electron microscope
U
بخشعرضیالکترودمغناطیسیمیکروسکوپ
cross section of a buttress dam
U
قسمتحایلموربسر
effective collision cross section
U
سطح مقطع برخورد موثر
total effective collision cross section
U
سطح مقطع موثر کل
cross section of a muzzle-loading cannon
U
قسمتموربدهانهتوپ
power station
U
کارخانه برق
power station
U
ایستگاه مولدنیرو
power station
U
نیروگاه
power converter station
U
پست تبدیل
nuclear power station
U
نیروگاه هستهای
nuclear power station
U
نیروگاه هسته ای
power converter station
U
پست تبدیل قدرت
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
atomic power station
[plant]
U
نیروگاه هسته ای
low voltage power station
U
نیروگاه فشار ضعیف
hydroelectric
U
هیدروالکتریک
hydroelectric
U
وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
hydroelectric complex
U
اجزایتبدیلآببهالکتریسیته
hunger for power
[craving for power]
U
میل شدید به قدرت
cross way=cross road
U
چهارراه
section
U
نیمرخ
section
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
U
قبضه توپ
section
U
بره
section out
U
شکستن موج بطور ناهموار
section
U
جوخه
section
U
رسد
section
U
بخش
section
U
رسددریایی یا هوایی
section
U
قسمت
section
U
گروه دایره
section
U
دسته
section
U
قطعه
section
U
بخش قسمت
section
U
برشگاه
section
U
رسدتوپخانه
section
U
شعبه
section
U
برش
section
U
مقطع
z section
U
پروفیل "زد"
t section
U
پروفیل " T "
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
t section
U
عضو " T "
phantom section
U
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
rolled section
U
مقاطع نوردشده
oblique section
U
مقطع مایل
overflow section
U
قسمت سر ریز سد
oblique section
U
برش اریب
personnel section
U
کارگزینی
black section
U
گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
personnel section
U
قسمت پرسنلی
program section
U
بخش برنامه ها
honeycomb section
U
شانهعسل
flotation section
U
بخششناور
dining section
U
قسمتغذاخوری
rectangular section
U
مقطع مستطیلی
regular section
U
پروفیل نرمال
range section
U
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
radial section
U
برش شعاعی
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
project section
U
بخش تهیه طرحها
project section
U
بخش تهیه پروژه ها
program section
U
بخش تهیه برنامه ها
oblique section
U
مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section
U
مقطع اریب
section of a log
U
قسمتهایمختلفکندهدرخت
section charge
U
خرج جزء جزء
section of a raspberry
U
قسمتهایمختلفتمشک
longitudinal section
U
برش طولی
tip section
U
قسمتنوک
longitudinal section
U
نیمرخ طولی
section chief
U
رئیس قبضه
section chief
U
فرمانده رسد فرمانده قبضه
section of a walnut
U
قسمتهایمختلفگردو
section crew
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang
U
دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section of a bulb
U
قسمتهایمختلفپیاز
main section
U
قسمتاصلی
pipe section
U
قسمتلوله
radio section
U
بخشرادیو
rail section
U
بخشریل
sagittal section
U
قسمتهایزیرشکم
root section
U
مقطع ریشه
section charge
U
خرج چند قسمتی
section hand
U
کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section of a hazelnut
U
قسمتهایمختلففندوق
section of a strawberry
U
قسمتهایمختلفتوتفرنگی
crown section
U
برش در کلید قوس
transverse section
U
مقطع عرضی
axial section
U
برش محوری
auxiliary section
U
برش کومکی
transverse section
U
برش متقاطع
full section
U
برش کامل
gauging section
U
برش اندازه گیری
conic section
U
مقطع مخروطی
trenched section
U
زیرگاه صندوقهای
trenched section
U
فرم صندوقهای تو گود
trough section
U
مقطع ناودانی
control section
U
بخش کنترل
control section
U
قسمت کنترل
aircraft section
U
قسمت هواپیمایی
structural section
U
مقطع سازهای
air section
U
رسد هوایی
transversal section
U
برش عرضی
compact section
U
مقطع فشرده
data section
U
بخش داده ها
built up section
U
مقاطع مرکب
economic section
U
انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
box section
U
مقطع قوسی سکل
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
longitudinal section
U
برش طولی
transition section
U
مقطع تبدیل
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
beaded section
U
شیار برجسته روی گچ وچوب
coil section
U
مقطع بوبین
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section
U
بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
extruded section
U
پروفیل اشترانق پرس
build up section
U
مقاطع مرکب
aircraft section
U
رسدهواپیمایی
advance section
U
قسمت جلویی
advance section
U
قسمت مقدم در منطقه مواصلات
working section
U
قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
staff section
U
قطعات سمبه
staff section
U
قسمت ستادی دسته سمبه
staff section
U
بخش ستادی
golden section
U
برش زرین
center section
U
بال میانی
gun section
U
یک قبضه توپ با نفرات
in the non-smoking section
U
در قسمت غیر سیگاری ها
gun section
U
رسدتوپ
half section
U
نیم مقطع
butt section
U
قسمتهدف
horizontal section
U
برش افقی
section of valley
U
نیمرخ عرضی دره
section of dike
U
نیمرخ راه
section leader
U
فرمانده رسد یا جوخه
half section
U
نیم برش
weaving section
U
منطقه همبری
weaving section
U
منطقه تقاطع
gauging section
U
مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
wallet section
U
قسمتکیفپول
accessory of section
U
قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
standard section
U
پروفیل استاندارد
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
horseshoe shaped section
U
مقطع نعل اسبی
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
egg shaped section
U
مقطع تخم مرغی
air ground section
U
قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
section of a capsule: poppy
U
قسمتهایمختلفکیسه
box section bed
U
جعبه ماشینهای ابزار
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
intermediate frequency section
U
مقطع فرکانس میانی
data control section
U
بخش کنترل داده
wall stack section
U
بخشدودکشدیواری
air traffic section
U
قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
section of a silique: mustard
U
قسمتهایمختلفخردل
section of a grain of wheat
U
قسمتهایتخممرغ
winding crodd section
U
سطح مقطع سیم پیچی
section of a berry: grape
U
قسمتهایمختلفانگورحبهای
Could we have a table in the non-smoking section?
U
آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
section of a legume: pea
U
قسمتهایمختلفبتولات
standard egg section
U
مقطع تخم مرغی شکل معمولی
He works in the production section .
U
درقسمت تولید کار می کند
formwork at cirved section
U
قالب بندی در سطوح منحنی
way station
U
ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station
U
ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
sub station
U
پست فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com