English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cream separator U خامه گیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
separator U جداساز
separator U میان گیر باتری
separator U جداگر
separator U تفکیک کننده
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
separator U جداکن
separator U جدا ساز
separator U فارق
separator U دستگاه تجزیه
separator U الت خامه گیری
separator U جداکننده
glass separator U میان گیر شیشهای باتری
group separator U جداساز گروه
impluse separator U جداکننده ایمپولز
field separator U جدا ساز میدان
water separator U جداگرآب
wood separator U میانگیر چوبی
rubber separator U میان گیر لاستیکی
record separator U جداکننده رکوردها
synchronizing separator U جداکننده همزمان سازی
argument separator U جداکننده شناسه
celluloid separator U میان گیر سلولئیدی
oil/gas separator U دستگاهتجزیهروغن
liquid/gas separator U مایع
thread rubber separator U میانگیر نخدار
liquid/gas separator U دستگاهتجزیهایگاز
cream U کرم رنگ سرشیر بستن
cream U ضربه محکم به توپ
cream U زبده
cream U میله پرش
cream U هر چیزی شبیه سرشیر
cream U کرم، خامه، سرشیر
with cream U با خامه
cream U کرم
cream U سرشیر
Cream <adj.> <noun> U رنگ کرم
cream cracker U نوعیبیسکوئیت
clotted cream U نوعیخامهکهدرجنوبغربیانگلیستولیدمیشود
face cream U کرم صورت
cream tea U مرباو...
double cream U خامهزیاد
sour cream U خامه ترش
with single cream U با کرم یا خامه کم
with double cream U با کرم یا خامه زیاد
cream caramel U کرم کارامل
cream of the crop <idiom> U انتخاب عانی
single cream U خامهپرچرب
cream tea U نوعیعصرانهمتشکلازچای
cream of lime U دوغاب اهک غلیظ
cream of tartar U کرم تارتر
cream of tarter U طرطیر
cream cheese U پنیری که با شیر خامه دارتهیه شود
cream coloured U خامهای رنگ شکری
cream coloured U خامهای
raw cream U خامه
cold cream U یکجور مرهم
scalded cream U سر شیری که بوسیله گرم کردن شیر بگیرند
ice cream U بستنی
vanishing cream U کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
whipping cream U خامهی پر چربی
cream jug U جایخامه
cream-colored wool U پشم شکری [این نوع پشم مخلوطی از پشم سفید درجه یک با پشم های رنگی نیز بوده و جداسازی آن یا غیرممکن و یا دشوار می باشد. این اصطلاح به پشم زرد رنگ نیز اطلاق می شود.]
ice cream bar U بستنی چوبی [غذا و آشپزخانه]
ice cream scoop U ملاقهبستنی
ice cream freezer U فرف بستنی سازی
The ice-cream has not set yet. U بستنی هنوز سفت نشده
The cream wont keep tI'll tomorrow . U خامه تا فردا خراب می شود
ice-cream soda U یکنوعدسر
ice cream container U مخزن
ice cream container U بستنیساز
ice cream maker U بستنیساز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com