Perdic | cradle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 24 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	cradle U	گهواره
	cradle U	مهد
	cradle U	درگهواره قراردادن
	cradle U	درچهارچوب یاکلاف قرار دادن
	cradle U	زین قایق
	cradle U	گهواره توپ
	cradle U	کلاف سر ستون
	cradle U	زین
	cradle U	حفظ گوی در تور چوب لاکراس
	cradle U	نیم پشتک بجلو نیم چرخش و برگشتن روی پشت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	generator cradle U	پایه مولد
	cat's cradle U	نخبازی
	cat's cradle U	ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
	cradle-snatcher U	ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
	rob the cradle <idiom> U	دوست شدن یا ازدواج با کسی که از خودت جوانتر است
	from the cradle to the grave U	ازگهواره تاگور
	cradle scythe U	داسی که درچهارچوب کارگذاشته باشند
	cradle roof U	اهنگ
	cradle roof U	طاق گهوارهای
	cradle dynamometer U	توان سنج جعبهای
	cats cradle U	بربازی شست بازی
	cats cradle U	نخ بازی سرانگشت
	battery cradle U	کلاف باتری
	cradle-roof U	طاق گهواره ای

Recent search history

Forum search