English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
covering troops U یکانهای پوششی
covering troops U یکانهای پوشش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
troops U عده ها
to a troops U صف ارایی کردن
troops U افراد قسمتها سربازان
troops U یکانها
covering U سرپوش
covering U جلد
covering U پوشه دربرگیرنده
covering U شامل
covering U روکش سیم
covering U پوشش
covering U پوشش سرپوش
shock troops U گروه حمله
shock troops U گروه تهاجمی
seasoned troops U ارتش ورزیده و جنگ دیده
mountain troops U یکانهای کوهستانی
household troops U هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
duty with troops U در یکان رزمی خدمت کردن شغل رزمی گرفتن
shock troops U یکان ضربت
shock troops U واحد مخصوص حمله غافلگیرانه
weapon troops U یکانها ادوات
weapon troops U قسمتهای ادوات
the troops were scattered U عده متفرق شد
the troops were scattered U سپاهیان متفرق شدند
tactical troops U یکانهای تاکتیکی
tactical troops U عدههای تاکتیکی
special troops U یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special troops U یکانهای مخصوص
household troops U دسته محافظین
chalk troops U سری افراد یا یکانهایی که بایستی با یک سریال هوایی حرکت کنند
army troops U عدههای ارتشی یکانهای نیروی زمینی
combat troops U عدههای رزمی
army troops U یکانهای رده ارتش
corps troops U یکانهای سپاه
short covering U پیش خرید
short covering U خرید سهم برای تامین فروشهای سلف
covering letters U نامه توضیحی
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه پوششی
covering letter U نامه توضیحی
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter U نامه پوششی
covering disc U صفحهپوشیدهشده
covering grille U شبکهسرپوش
covering materials U موادپوشاننده
covering fire U اتش پوشش کننده
covering barrier U مانع پوششی
covering tile U اجر روکش
covering barrier U مانع پوشاننده
covering a man U حمایت فوروارد
floor covering U کف پوش
covering fire U اتش پوشاننده
covering slab U تاوه یا صفحه روکش
covering note U بیمه نامه موقت
covering force U نیروی پوششی
covering tile U اجر یا تایل پوشاننده
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to recall the troops from Mali U دستور تجمع قوا را از کشورمالی دادن
ammunition in hands of troops U مهمات موجود در دست یگانها
combat support troops U عدههای پشتیبانی رزمی
combat support troops U یکانهای پشتیبانی رزمی
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
covering: bookbinding leather U جلوچرمیصحافیشده
close covering group U ناو گروه پشتیبانی نزدیک
close covering group U ناو گروه مامور پوشش نزدیک
Enemy troops poured into the city. U سربا زان دشمن ریختند داخل شهر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com