Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 111 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
covalent crystal
U
بلور کووالانسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
covalent
U
کووالانسی
covalent radius
U
شعاع کووالانسی
covalent bond
U
قید هم فرفیت
covalent bond
U
پیوند کووالانسی
coordinat covalent bond
U
پیوند کووالانسی کوئوردینانسی
polar covalent bond
U
پیوند کووالانسی قطبی
crystal
U
بلور کوارتز
crystal
U
قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal
U
صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal
U
ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal
U
شفاف
crystal
U
بلور
crystal
U
کریستال
crystal
U
زلال بلوری کردن
crystal
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal transducer
U
مبدل
crystal transducer
U
کریستالی
host crystal
U
بلور میزبان
host crystal
U
بلور زمینه
crystal water
U
اب تبلور
filter crystal
U
کریستال صافی
crystal pulling
U
بلور پردازی
distorted crystal
U
بلور واپیچیده
crystal system
U
دستگاه بلور
crystal pickup
U
پیکاپ بلورین
crystal pickup
U
پیک اپ کریستالی
crystal plane
U
سطح کریستالی
crystal plane
U
سطح بلوری
crystal plane
U
صفحه بلور
crystal rectifier
U
دیود
crystal rectifier
U
دو قطبی بلورین
crystal set
U
رادیوی ترانزیستوری
crystal set
U
گیرنده اشکارساز
crystal structure
U
ساختار بلور
detecting crystal
U
بلور اشکارساز
ideal crystal
U
کریستال ایده ال
quasi crystal
U
شبه بلور
single crystal
U
تک بلور
x cut crystal
U
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button
U
ریسهکریستالی
crystal drop
U
اشککریستالی
crystal clear
U
واضح-مبرهن
I cant do any crystal – gazing .
U
علم غیب که ندارم
quartz crystal
U
بلور کوارتز
iceland crystal
U
بلور ایسلند
ionic crystal
U
بلور یونی
metal crystal
U
بلور فلز
mixed crystal
U
کریستال مخلوط
mixed crystal
U
کریستال امیخته
molecular crystal
U
بلور مولکولی
monovalent crystal
U
بلور تک والانسی
rock crystal
U
سنگ بلور
pizoelectric crystal
U
کریستال پیزوالکتریک
as clear as crystal
<idiom>
U
مثل اشک چشم
[زلال]
crystal pendant
U
اویز
crystal ball
U
انتن رادار
crystal energy
U
انرژی بلور
crystal diode
U
دیود
crystal diode
U
دیود بلوری
crystal detector
U
اشکارساز بلورین
crystal defect
U
نقص بلور
crystal control
U
تنظیم با بلور
crystal axis
U
محور کریستال
crystal allotropy
U
چند شکلی بلور
valence crystal
U
بلور کووالانسی
colored crystal
U
بلور سنگین
cast crystal
U
بلور ریخته
atomic crystal
U
بلور اتمی
liquid crystal
U
کریستال مایع
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls
U
انتن رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal set
U
اشکارساز کریستالی
crystal filter
U
صافی بلورین
crystal oscillator
U
نوسان ساز کریستالی
crystal growth
U
رشد بلور
crystal lattice
U
شبکه بلورین
crystal grain
U
دانه بلوری
crystal lattice
U
شبکه بلوری
crystal glass
U
بلور
crystal lattice
U
شبکه کریستالی
crystal lattic
U
شبکه کریستالی
crystal gazing
U
بلور بینی
crystal gazer
U
ساحر یا جادوگر
crystal mixer
U
ترکیب کننده دیودی
crystal microphone
U
میکروفون بلوری
crystal lattice
U
شبکه بلور
liquid-crystal display
U
نمایشکریستالمایع
burnout of a crystal rectifier
U
سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal display
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal display
U
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
U
صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal displays
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
crystal field theory
U
نظریه میدان بلور
hexagonal crystal system
U
سیستم کریستال شش گوش
crystal video rectifier
U
یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal
U
بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing
U
فاصله بین صفحهای
crystal ball stopper
U
گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal
U
بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory
U
نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball.
مگر کف دستم را بو کرده بودم.
current sensitivity of a crystal rectifi
U
حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field stabilization energy
U
انرژی پایداری میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented
U
صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight.
U
مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com