English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter march U تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
march U راه پیمایی
march U پیش روی گام به گام شمشیرباز
march U راهپیمایی کردن قدم رو کردن موزیک نظامی راهپیمایی
march U راه رفتن
march U تاختن بر
march U نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march U قدم روکردن
march U ماه مارس راه پیمایی کردن
march U قدم رو
to march forth U پیش رفتن
march U قدم برداری
march U گام نظامی
march U موسیقی نظامی یا مارش
march U پیشروی
march U سیر روش
march of events U جریان یا سیر حوادث
march order U ف__رمان ح__اضر به راه
march order U حاضر براه کردن
march order U دستورحرکت
march order U ترتیب حرکت دستورراهپیمایی
march order U ترتیب راهپیمایی
march outpost U نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی
march past U رژه رفتن
march unit U یکان راهپیمایی
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
march past U رژه
march column U ستون راهپیمایی
close march U راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
advance march U پیشروی حرکت به جلو
advance march U فرمان پیش
admirals' march U سلام تیمساری
administrative march U راهپیمایی اداری
dead march U اهنگ عزا
route march U راهپیمایی در روی جاده راهپیمایی پیاده فرمان قدم راه
dead march U موزیک عزا
dead march U مارش عزا
forward march U قدم رو
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
motor march U راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
tactical march U نقل
frog-march U غوک واربردن
funeral march U راه پیمایی درمراسم جنازه
to steal a march on any one U بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
to march past U رژه رفتن
tactical march U انتقال جنگی
tactical march U حرکت جنگی
right oblique march U میل به راست رو
rate of march U نواخت راهپیمایی
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
rate of march U نواخت حرکت
quick march U قدم رو
quick march U مارش تند
quick march U گام برداری تند
quick march U راهپیمایی تند
frog march U غوک واربردن
Aries the Ram (March 21 ) U برجحمل
to try to stop the march of time U تلاش به جلوگیری از گذشت زمان کردن
left flank march U فرمان سمت چپ رو
double times march U بدو رو
double times march U قدم دو
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
left flank march U سمت چپ رو
left oblique march U میل به چپ رو
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
under the counter <idiom> U مخفیانه فروخته شدن
outside counter U روریهمعکوس
under the counter U قاچاقی
up/down counter U شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
counter U بساط
counter U ضربت زدن ضد
counter U مقابل دستگاه شمارنده
counter U عقربه شمارش
counter U پیشخان
counter U پیشخوان
counter U باجه
counter U گیشه
counter U ضد
counter U مقابله کردن
counter U شمارشگر
counter U جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter U پیشخوان باجه
counter U شمارنده
counter U ضربت متقابل
counter U درجهت مخالف
counter U درروبرو
counter U معکوس
counter U بالعکس
counter U مقابله کردن تلافی کردن
counter U متقابل
counter U حمله
counter U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter- U پیشوندی به معنای مخالف یاضد
counter U شمارگر
counter U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter U برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter U کنتور
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U باجه تلاقی کردن
counter U ضربت متقابله معامله به مثل
step counter U گام شمار
speed counter U کنتورسرعت
speed counter U شمارشگر عده دور
instruction counter U شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل
sequence counter U ترتیب شمار
ring counter U شمارنده حلقهای
counter-measure U پیشگیری
pulse counter U ضربه شمار
magnetic counter U کنتور مغناطیسی
loop counter U شمارنده حلقه
location counter U مکان شمار
line counter U شمارنده سطر
modulo n counter U شمارنده به پیمانه
photon counter U شمارگر فوتونی
program counter U شمارنده برنامه
program counter U شمارشگربرنامه
pulse counter U پالس شمار
repeat counter U شمارنده تکرار
counter-apse U [محرابی مخالف محراب دیگر]
counter shed U پودکشی [عمل رد کردن پود بین تارها که در آن با ضربی کردن تارها، فضای خالی ایجاد می شود.]
counter attack U حمله متقابله
counter attack U پاتک
counter-attack U حمله متقابله
counter-revolutions U جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolutionary U ضدرژیم
ticket counter U جایگاهبلیط
tape counter U شمارشگرنوار
row counter U رجشمار
counter-arch U [قوسی مخالف قوس دیگر]
counter-brace U تیر تقویت عرضی
counter-change U نقش شطرنجی
over-the-counter market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
Geiger counter U شمارگر گایگر- مولر
Geiger counter U شمارشگر مولر
counter-vault U قوس کفبند
counter-scrap U دیوار
counter-poise U پل متحرک باسکولی
counter-mure U موج شکن
counter-lath U توفال
counter-lath U تخته سقف
counter-fort U [شمع پشتیبان دیوار]
counter-attack U پاتک
information counter U جایگاهاطلاعات
counter-measure U اقدام جبران کننده
counter-measure U چارهجویی
counter-measure U اقدام متقابل
counter-attacks U حمله متقابله
counter-attacks U پاتک
turns counter U دور شمار
counter espionage U ضد جاسوسی
to nails to counter U رسوا کردن
counter espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter-espionage U ضد جاسوسی
counter-measure U پادکار
counter-measures U اقدام متقابل
counter-measures U چارهجویی
counter-revolutions U ضد انقلاب
counter-revolution U جنبش برای سرکوبی انقلاب
counter-revolution U ضد انقلاب
counter-productive U پادفرآور
counter-productive U آسیبآور
counter-productive U گزندآور
counter-productive U زیانبخش
counter-measures U پیشگیری
counter-measures U پادکار
counter-measures U اقدام جبران کننده
counter-espionage U عملیات ضدجاسوسی
counter memorial U جواب یادداشت
counter fire U اتش ضد اتشباربر علیه دشمن
counter fire U اتش متقابل
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
counter e.m.f. cell U پیلهای برق وارانی
counter disengagement U حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
counter current U جریان متقابل
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
counter credit U اعتبار متقابل
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
counter flood U اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
counter force U نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
counter gambit U گامبی متقابل
counter mechanism U مکانیسم شمارشگر
B line counter U ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
counter jumper U شاگرد دکان
counter jumper U فروشنده دکان
counter jump U پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
counter ion U یون مخالف
counter intelligence U ضداطلاعات
counter insurgency U ضد شورش
counter guerilla U ضد گریلایی
counter guerilla U ضد چریکی
counter claim U دعوی متقابل
counter circuit U کنتور رادار
counter check U چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
counter air U ضد هواپیمایی
counter agent U عامل خنثی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com