English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter e.m.f. cell U پیلهای برق وارانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
tr cell U کلید فرگیر
cell U در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
cell U ثباتی که حاوی محل مرجع یک خانه مخصوص برای انجام عمل است
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U پیل سلول
cell U محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell U تابع یا عدد مجزا در برنامه صفحه گسترده
cell U در یک سیستم ارسال داده مثل ATM بستههای داده با طول ثابت مثلاگ یک خانه در سیستم ATM شامل دادههای هشت تایی است
cell U سل
cell U خانه
cell U اتاقک
cell U حجره
cell U فرف نمونه
cell U المان
cell U باطری
cell U پیل
cell U زندان تکی
cell U سلول یکنفری
cell U حفره
cell U سلول
cell U یاخته
cell U خانه جدول
cell U جزء اصلی باطری
cell U خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cell U پیل خانه باطری
cell U زندان انفرادی
cell format U قالب سل
cell format U فرمت سل
cell definition U تعریف سل
cell cover U درپوش باتری
cell body U جسم یاخته
cell pointer U اشاره گر سل
cell protection U حفافت سل
cell receptor U گیرنده سلولی
cell reference U ارجاع سل
cell relay U روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
cell tester U ولت سنج باتری
cell tester U ازمایشگر باطری
cell tester U تسترباطری
cell vent U نفس کش پیل
cell assembly U مجتمع یاختهای
cell animation U تحرک سلولی
cell address U نشانی سل
betz's cell U یاخته بتس
bias cell U پیل ولت شبکه
reference cell U پیل مرجع
sample cell U فرف نمونه
binary cell U یاخته دودویی
binary cell U سلول دودویی
selenium cell U سلول سلنیومی
blank cell U سل خالی
body cell U یاخته غیر تناسلی
bunsen cell U پیل بونزن
carbon cell U پیل کربنی
standard cell U پیل استاندارد
cell address آدرس سل
cell connector U رابط پیل باتری
cham cell or of the e. U وزیر دارایی
unbalanced cell U سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
sealed cell U حفرهممهور
queen cell U حفرهملکه
pollen cell U شبکهگرده
plant cell U سلولگیاهی
germ cell U یاخته جنسی
unit cell U سلول واحد
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
honey cell U حفرهعسل
cell wall U دیوارهسلولی
cell membrane U میتوکندری
padded cell U اتاقک نرم پوشدار
voltaic cell U پیل ولتایی
voltaic cell U پیل ولتا
two cell accumulator U اکومولاتور دو سلولی اکومولاتور دوبل
transformer cell U سلول ترانسفورماتور
circular cell U محفظه گرد
solar cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
coductivity cell U پیل سنجش رسانندگی
concentration cell U پیل غلظتی
storage cell U یاخته انباره
photovoltaic cell U سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
storage cell U پیل باتری
storage cell U باتری
storage cell U سلول انباره
stractural cell U سلول ساختاری
condemned cell U سلولزندان
cell-phone U تلفنهمراه
whiteblood cell U گویچه سفیدخون گلبول سفید
nerve cell U سلول عصبی
grove cell U پیل گراو
grenet cell U پیل گرنت
photoelectric cell U فتوسل
photoelectric cell U سلول فتوالکتریکی
glial cell U یاخته گلیایی
photoelectric cell U سلول فتوالکتریک
germ cell U سلول تخم
germ cell U سلول نطفه
photoemissive cell U لامپ نور- برقی
photovoltaic cell U پیل نور- برقی مجاورتی
galvanic cell U پیل گالوانی
galvanic cell U سلول گالوانی
galvanic cell U پیل شیمیایی
fuller cell U پیل فولر
fuel cell U پیل سوختی
pigment cell U یاخته رنگی
guard cell U یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard cell U گیاهی را تشکیل میدهند
haploid cell U یاخته جنسی
nerve cell U یاخته عصبی
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
nuclear cell U پیل اتمی
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
memory cell U سلول حافظه
bichromat cell U پیل بیکرومات
lymph cell U سلول لنف
photo cell U پیل نور- برقی
photo cell U سلول فتوالکتریک
blood cell U گویچههای خونی
blood cell U یاخته خون
solar cell U سلول خورشیدی
leclanche cell U پیل لکلانشه
photoconductive cell U پیل نور- رسانایی
photoconductive cell U سلول فوتورسانا
ependymal cell U یاخته اپاندیم
secondary cell U پیل باتری
active cell U سلول فعال
active cell U سل فعال
active cell U خانه کاری
data cell U یاخته داده
daniell cell U پیل دانیل
daniel cell U پیل دانیل
primary cell U پیل ساده
current cell U سل کنونی
anchor cell U خانهای در برنامه صفحه گسترده که ابتدای مجموعه خانه ها را معرفی میکند
anchor cell U سل تثبیت
anchor cell U سل قفل
current cell U سل جاری
primitive cell U سلول واحد ابتدایی
nerve cell U نرون
reference cell U پیل مبنا
battery cell U پیل باتری
accumulator cell U سلول اکومولاتور
absorption cell U فرف جذب
electrochemical cell U پیل الکتروشیمیایی
electrolytic cell U پیل الکترولیز
electrolytic cell U فرف برقکافت
plante cell U باتری پلانته
elementary cell U پیل اولیه
end cell U پیل اضافی
regulating cell U پیل اضافی
pilot cell U پیل راهنما
dry cell U پیل
data cell U سلول
data cell U سلول داده
porous cell U پیل متخلخل
dry cell U باطری خشک
dry cell U پیل خشک
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
up/down counter U شمارنده الکترونیکی که با هر پاس ورودی یک شمارنده کم یا زیاد میکند
under the counter U قاچاقی
over the counter U خارج از بورس فروخته شده
counter U باجه
counter U پیشخان
counter U عقربه شمارش
counter U مقابل دستگاه شمارنده
counter U ضربت زدن ضد
counter U مقابله کردن
counter U شمارشگر
counter U جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter U مقابله کردن تلافی کردن
counter- U پیشوندی به معنای مخالف یاضد
counter U بالعکس
counter U معکوس
counter U درروبرو
counter U درجهت مخالف
counter U باجه تلاقی کردن
counter U پیشخوان
counter U گیشه
counter U ضد
counter U متقابل
counter U حمله
counter U چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
counter U ضربت متقابله معامله به مثل
counter U کنتور
counter U شمارگر
counter U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
counter U برگرداندن جهت مخالف به طبیعی
counter U 1-وسیلهای که می شمرد 2-ثبات یا متغیری که محتوای آن با اعمالی که رخ میدهد افزایش یاکاهش مییابد
counter U بساط
outside counter U روریهمعکوس
over-the-counter <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
counter U پیشخوان باجه
counter U شمارنده
under the counter <idiom> U مخفیانه فروخته شدن
counter U ضربت متقابل
zinc carbon cell U پیل لکلانشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com