English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cotton print U چیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cotton U پنبه
to cotton together U باهم ساختن یارفاقت کردن
cotton U نخی
cotton U پنبهای
cotton U باپنبه پوشاندن
cotton U پارچه نخی
cotton U نخ
to cotton with each other U باهم ساختن یارفاقت کردن
cotton plant U بوته پنبه
cotton plantation U پنبه زار
cotton wool U لایی پنبه
cotton wool U پنبه لایی
cotton candy پشمک
cotton plantation U پنبه کاری
cotton effect U پدیده کاتن
cotton seed U پنبه دانه
cotton seed U تخم پنبه
cotton duke U بافت ساده پنبهای یا کتانی
cotton duke U برزنت
cotton duke U کرباس
cotton plant U درخت پنبه
absorbent cotton U پنبه هیدروفیل
cotton mill U کارخانه نخ ریسی
cotton gin U ماشین پنبه پاک کن
cotton factory U کارخانه نخ ریسی
cotton cake U کنجاره پنبه دانه
cotton sewing U نخ دوزندگی
cotton sewing U نخ خیاطی
cotton sleeving U بوش پنبهای
Egyptian cotton U پنبه مصری
sewing cotton U نخ دوزندگی
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
cotton-mills U کارخانه ریسندگی پنبه ای
cotton-waste U آشغال و ضایعات پنبه
nitro cotton U باروت پنبه
cotton spinner U صاحب کارخانه نخ ریسی
gun cotton U طناب ماشه
cotton-carder U جدا کننده الیاف
cotton yarn U نخ
cotton yarn U نخ پنبه
cotton waste U ضایعات پنبه
cotton velvet U مخمل نخی
cotton spinner U نخ ریس
cotton tail U خرگوش امریکایی
cotton spinning U نخ ریسی
cotton-carder U حلاج
boll [cotton gin] غوزه پنبه
cotton enameled wire U سیم لعابدار پنبهای
cotton covered wire U سیم با روکش پنبهای
To cut ones head with cotton . <proverb> U با پنبه سر بریدن .
cotton or silk velvet U مخمل نخی یا ابریشمی
double cotton covered U سیم با دو روکش پنبهای
negative cotton effect U پدیده منفی کاتن
positive cotton effect U پدیده مثبت کاتن
cotton-wool yarn U نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
cotton wool ball U باندتوپی
out of print <adj.> U چاپ کالا تمام شده
off print U چاپ دوم باره چیزی که ازمجله یا نگارشهای دیگری گرفته شده باشد
to print out U چاپ کردن در عکاسی
print U فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
print out U چاپ اطلاعات ذخیره شده در کامپیوتر با چاپگر
print U حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print U توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
print U برود
print U به italic
print U باسمه
print U گراوور
print U تعداد حروف که یک قطعه میتواند پیش از نیاز به جایگزینی چاپ کند
print U بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print U دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print U عمل محصول نرم افزاری که به کاربر امکان میدهد که نحوه فاهر شدن صفحه هنگام چاپ را نشان دهد
print U عنوان و..
print U طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
print U روش ترتیب دادن به متن هنگام چاپ
print U مشابه 7861
print U به جای چاپ یک حرف
print U معمولا با معیار نقط ه در اینچ
print U فضای حافظه که کارهای چاپ آماده ارسال به چاپگر را ذخیره میکند
print U کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
print U عکس چاپی
print U ماشین کردن
print U منتشرکردن
print U طبع
print U چاپ
print U مواد چاپی
print U چاپ کردن
print U فرمان PRINT
print U قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد
print U فاهر نوشتن در برخی چاپگرها یا برای متنهای خاص
print U کامپیوتری در شبکه که مخصوص مدیریت صفهای چاپ و چاپگرهاست
print U آخرین صفحه چاپ شده
print U پس از اتمام کار جاری
print U حروف جوهری روی کاغذ
print wheel U چرخ چاپ
print reference U شماره سری عکس هوایی
print shop U بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
print queue U صف چاپ
print quality U کیفیت چاپ
print position U موقعیت چاپ
print position U مکان چاپ
print reference U شماره عکس هوایی
Print Manager U امکان نرم افزاری که بخشی از ماکروسافت ویندوز است و برای مدیریت صفحه چاپ به کار می رود
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
ratio print U عکس بزرگ شده یا کوچک شده به مقیاس معین عکس معادل
print washer U رنگشور
fine print U متن چاپ شده با حروف ریز
thumb print U جای شست
thumb print U اثر شست
thrumb print U اثر شست
the book is print U کتاب برای فروش موجودایت
the book is print U کتاب زیر چاپ است
sprigged print U قلمکارگل وبته دار
small print U حروف چاپی ریز
small print U چاپ ریز
screen print U چاپتصویر
contact print U چاپ به طریقه تماس
photo print U چاپ عکسی
news print U کاغذروزنامه
lithographic print U چاپ سنگی
instant print U چاپ انی
hoof print U جای سم
hoof print U اثر سم
foot print U رد پا
foot print U جای پا
blue print U زمینه ابی
finger print U اثر انگشت
core print U تکیه گاه ماهیچه
annotated print U عکس علامت گذاری شده عکس رونویس شده
blue print U رسم فنی
blue print U فون ابی
blue print U تون پلات ابی
contact print U چاپ خشک
photo print U چاپ عکس
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
print bar U میله چاپ
print engine U موتور چاپ
print engine U مکانیسم چاپ
print element U عنصر چاپ
print drum U طبله چاپ
print hand U دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد
print head U نوک چاپ
print dress U لباس چیتی
print dress U جامه چیت
print density U تراکم چاپ
print controller U کنترل کننده چاپ
print head U هد چاپ
print chart U فرمی که برای شرح قالب گزارش خروجی از یک چاپگربکار می رود
print chain U زنجیر چاپ
print hammer U چکش چاپ
finger print department U اداره انگشت نگاری
print spooling progarm U برنامه ردیف کننده چاپ
print head drive U درایوسرپرینت
print drying rack U میلهرنگیخشکشونده
print control character U کاراکتر کنترل چاپ
merge print program U برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
print layout sheet U ورقه طرح چاپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com