English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
copyright reserved U حق طبع یا چاپ محفوظ است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reserved U محتاط
reserved U خاموش کم حرف
reserved U اندوخته
reserved U ذخیره
reserved U خوددار
reserved U رزرو شده
i was reserved for it U تنها برای من مقدر شده بود
all right reserved U هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
it is copyright U حق چاپ و تقلید محفوظ است
copyright U حق الامتیاز
to copyright U حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
copyright U بیان حق کپی یک کار نوشته شده با چاپ یک حق کپی و نشر آن
copyright U محدود شده با قوانین کپی
copyright U چاپ و تقلید
copyright U حق تالیف و تصنیف
copyright U حق طبع ونشر
copyright U حق چاپ
copyright U حق تالیف
copyright U حق چاپ و انتشار انحصاری برای مولف اثر یا کسی که این حق را از او به انتقال گرفته است
copyright U حق چاپ و تقلید
copyright U حق طبع
copyright U شخصی که دارای حق کپی در کاری است
copyright U عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright U حق قانونی
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyright U اثر یک نویسنده زنده که کسی که پنجاه سال است نمرده است
copyright U که یک نویسنده یا برنامه نویس درکار خود دارد و بدون پرداخت حقوق نمیتوان از کپی گرفت
He is quite reserved and formal. آدم خیلی خشک و رسمی است
reserved words U کلمات ذخیره شده
reserved words U کلمههای محافظت شده
reserved words U کلمههای رزرو
He is reserved and aloof . U آدم دیر آشنایی است
reserved word U کلمه محفوظ
reserved list U صورت افسران دریایی ذخیره یا احتیاط
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
reserved character U کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
reserved area U مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
reserved character U فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
infringement of copyright U تجاوز به حقوق مولف یامخترع
reserved for unexpired risks U ذخیره برای خطرات مرتفع نشده
reserved for security purposes U تامینی
He is very cartious ( circrmspect, reserved ) . U خیلی ملاحظه کار است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com