English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
cooperative society U شرکت تعاونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cooperative U شرکت تعاونی
cooperative U وابسته به تشریک مساعی
cooperative U تعاونی
cooperative company U شرکت تعاونی
cooperative network U شبکه همیاری
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
cooperative therapy U درمان تعاونی
cooperative work U همکاری مشترک
cooperative work U کار مشترک
producers cooperative company U شرکت تعاونی تولید
consumers cooperative company U شرکت تعاونی مصرف
society U اشتراک مساعی
society U شرکت کمیته
society U جامعه
society U انسگان
society U جمعیت
society U نظام اجتماعی گروه
society U شرکت حشر ونشر
society U معاشرت
society U جامعه اجتماع
society U مجمع
society U اجتماع
society U انجمن
preliterate society U جامعه نانویسا
primitive society U جامعه ابتدایی
secret society U انجمن سری
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
throwaway society U جامعه مسرف
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
A classless society. U جامعه بی طبقه
co-operative society U موسسهعام المنفعه
building society U شرکتوام دهندهمسکن
withdrawal from society U اعتکاف
transitory society U جامعه انتقالی
nonliterate society U جامعه نانویسا
mass society U جامعه انبوهیده
closed society U جامعه بسته
classless society U جامعه بی طبقه
benefits society U انجمن خیریه
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
atomistic society U جامعه ذرهای
affluent society U جامعه مصرفی
affluent society U جامعه رفاه
affluent society U جامعه ثروتمند
friendly society U انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
affluent society U جامعه مرفه
law society U کانون وکلا
join a society U عضو انجمنی شدن
inert society U جامعه بیهوده
egalitarian society U جامعه تساوی طلب
to live at the expense of society U روی دوش جامعه زندگی
word processing society U انجمن پردازش کلمه
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
iranian physical society U انجمن فیزیک ایران
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
society for computer medicine U انجمن پزشکی کامپیوتر
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
canadian information processing society U انجمن کانادایی پردازش اطلاعات
To rub shoulders with people of high society. Tobecome prominent. U سری توی سرها درآوردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com