English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
convoy through escort U ناوهای اسکورت نزدیک
convoy through escort U ناواسکورت دایم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
convoy U قافله
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy U کاروان دریایی ستون موتوری
convoy U بدرقه کردن
convoy U همراه رفتن
convoy U بدرقه
convoy U کاروان
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
convoy leaver U ناوهای ترک کننده ستون
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
evacuation convoy U کاروان اخراجات دریایی
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
coastal convoy U ستونهای حمل و نقل ساحلی ستونهای حمل بار از کشتی به ساحل
convoy leaver U ناوجدا شده از ستون دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
escort U نگهبانی کردن
escort U همراهی کردن
escort U همراهی یامحافظت کردن
escort U همراه بدرقه
escort U نگهبان
escort U ملتزمین اسکورت
escort U گاردمحافظ
escort U اسکورت کردن
escort U مستحفظ
escort U اسکورت
escort U بدرقه
escort U محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort of the standard U گارد پرچم
escort ship U ناو اسکورت
escort ship U ناو محافظ کاروان دریایی
administrative escort U ناو اداری
administrative escort U ناو اسکورت اداری
technical escort U اسکورت فنی
escort of the standard U گارد محافظ پرچم
escort of the color U گارد پرچم
escort of the color U گارد محافظ پرچم
escort guard U محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
escort guard U گارد محافظ
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
antisubmarine air escort U هواپیمای پاسور هوایی ضدزیردریایی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com