Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
conversion efficiency
U
بازده تبدیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
energy conversion efficiency
U
راندمان تبدیل انرژی
Other Matches
conversion
U
تغییر
conversion
U
تغییر مذهب
conversion
U
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion
U
لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversion
U
وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion
U
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر
conversion
U
قلب
conversion
U
تسعیر
conversion
U
تبدیل
conversion
U
تغییرکیش
conversion
U
نوکیشی
conversion
U
پرتاب ازاد
conversion
U
استفاده بلاجهت و من غیر حق از مال غیر اختلاس کردن تبدیل یک بدهی به بدهی دیگربا نرخ ارز کمتر
conversion of shares
U
تبدیل سهام
conversion price
U
بهای تبدیل
conversion rate
U
نرخ تبدیل
conversion reaction
U
واکنش تبدیلی
conversion scale
U
مقیاس خطی
conversion scale
U
مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
conversion table
U
جدول تبدیل
conversion tables
U
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
conversion transconductance
U
رسانایی متقابل وارون
conversion of data
U
تبدیل عناصر
conversion hysteria
U
هیستری تبدیلی
conversion neurosis
U
روان رنجوری تبدیلی
code conversion
U
تبدیل کد
conversion angle
U
زاویه حامل مسیر ناو
conversion angle
U
زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
conversion cost
U
هزینه تبدیل
conversion cost
U
هزینه تسعیر
conversion price
U
قیمت تبدیل
conversion factor
U
ضریب تبدیل
code conversion
U
تبدیل رمز
crash conversion
U
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
data conversion
U
تبدیل داده ها
process conversion
U
تبدیل فرایند
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
parallel conversion
U
تبدیل موازی
media conversion
U
تبدیل رسانه ها
internal conversion
U
تبدیل باطنی
internal conversion
U
تبدیل درونی
frequency conversion
U
تبدیل فرکانس
file conversion
U
تبدیل فایل
loan conversion
U
تجدید نظر در شرایط وام
direct conversion
U
تبدیل مستقیم
double conversion
U
تبدیل دوگانه
fiel conversion
U
تبدیل پرونده
fiel conversion
U
تبدیل فایل
image conversion equipment
U
دستگاه مبدل تصویر
internal conversion coefficient
U
ضریب تبدیل داخلی
decimal to octal conversion
U
تبدیل دهدهی به هشت هشتی
decimal to hexadecimal conversion
U
تبدیل دهدهی به شانزده شانزدهی
decimal to binary conversion
U
تبدیل دهدهی به دودوئی
standard conversion factor
U
ضریب تبدیل استاندارد
binary to decimal conversion
U
تبدیل دودوئی به دهدهی
file conversion utility
U
برنامه کمکی تبدیل فایل
binary to octal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion
U
تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
bulk petroleum conversion kit
U
جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
efficiency
U
بهره وری
efficiency
U
فعالیت مفید بازده
efficiency
U
کارایی
efficiency
U
قابلیت کاردانی
efficiency
U
درجه تاثیر
efficiency
U
اثر بخشی
efficiency
U
بهره
overall efficiency
U
راندمان کلی
efficiency
U
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
efficiency
U
کارامدی
efficiency
U
بازده
efficiency
U
راندمان
efficiency
U
عرضه
efficiency
U
لیاقت
overall efficiency
U
بازده کلی
efficiency
U
کفایت
efficiency
U
خوب کار کردن
efficiency
U
میزان لیاقت تولید
efficiency
U
ضریب انتفاع
efficiency
U
بازده سودمندی
conversion loss of frequency changer cry
U
اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
volumetric efficiency
U
بازده حجمی
mechanical efficiency
U
کارایی مکانیکی
mechanical efficiency
U
بازده مکانیکی
nozzle efficiency
U
کارایی نازل
transformer efficiency
U
راندمان ترانسفورماتور
mechanical efficiency
U
راندمان مکانیکی
maximum efficiency
U
حداکثر کارائی
maximum efficiency
U
راندمان بیشینه
maximum efficiency
U
راندمان حداکثر
transformer efficiency
U
بازده مبدل
motor efficiency
U
بازده موتور
radiation efficiency
U
راندمان تابش
production efficiency
U
کارائی در تولید
production efficiency
U
کارائی تولید
predictive efficiency
U
کارایی پیش بینی
thermal efficiency
U
راندمان حرارتی
rectifier efficiency
U
بازده یکسوکننده
tax efficiency
U
کارائی مالیاتی
teacher efficiency
U
کارامدی معلم
total efficiency
U
راندمان کل
nozzle efficiency
U
راندمان نازل
luminous efficiency
U
راندمان روشنایی
luminous efficiency
U
ضریب روشنایی
ballistic efficiency
U
کارایی بالیستیکی گلوله یاجنگ افزار بازده بالیستیکی
energy efficiency
U
بازده انرژی لومینسانس
emission efficiency
U
بازده کاتد
efficiency variance
U
اختلاف بازدهی
efficiency variance
U
تباین کارایی
efficiency unit
U
واحد کارایی
efficiency point
U
حد مطلوبیت کالای تولید شده با حداقل هزینه
economic efficiency
U
کارائی اقتصادی
absolute efficiency
U
کارائی مطلق
component efficiency
U
میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
commercial efficiency
U
بازده صنعتی
combustion efficiency
U
بازده احتراق
combustion efficiency
U
راندمان احتراق
combat efficiency
U
کارایی رزمی
average efficiency
U
بازده متوسط
efficiency of rectification
U
بازده یکسوکنندگی
generator efficiency
U
بازده مولد
internal efficiency
U
راندمان داخلی
injection efficiency
U
بازده تزریق
increase of efficiency
U
افزایش راندمان
ideal efficiency
U
راندمان ایده ال
ideal efficiency
U
بازده ایده ال
high efficiency
U
ضریب بهره بالا
high efficiency
U
راندمان بالا
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
marginal efficiency of capital
U
کارائی نهائی سرمایه
marginal efficiency of investment
U
کارائی نهائی سرمایه گذاری
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
margine efficiency of capital
U
نرخ مورد نظر هر کس ازسرمایه گذاری خود
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
lamp bulb efficiency
U
بازده لامپ
equity versus efficiency
U
برابری در مقابل کارائی
marginal efficiency of investment schedu
U
نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
crystal frequency changer efficiency
U
بازده بلور تغییر دهنده بسامد
decreasing marginal efficiency of capita
U
کارائی نهائی نزولی سرمایه
coefficient of relative efficiency organ
U
ضریب نسبی کارایی سازمان
low level injection efficiency
U
ضریب بهره تزریق در سطح پایین
ampere hour efficiency of storage batter
U
بازده باتری انبارهای
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion.
U
آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com