English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conventional U متداول
conventional U متعارف
conventional U مورد قبول عامه
conventional U معمولی
conventional U جنگ افزارهای معمولی
conventional U جنگ غیر اتمی
conventional U پیروسنت ورسوم
conventional U قراردادی
conventional U عرفی
conventional U مرسوم مطابق ایین وقاعده
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional door U درمعمولی
conventional take off and landing U هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
conventional sign U علایم قراردادی نقشهای علایم معمولی نقشه
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional forces U نیروهای رزمی معمولی
conventional current U جریان قراردادی
conventional RAM U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional RAM U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional milling machine U دستگاه فرز معمولی
submarine U تحت البحری
submarine U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine U زیردریا حرکت کردن
submarine U با زیردریایی حمله کردن
submarine U خزیدن یاشیرجه رفتن از زیر دست حریف مهاجم
submarine U زیر دریایی
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine U تخته موج بیش از حد کوچک
submarine canyon U تنگهزیردریایی
submarine pipeline U خطلولهزیردریایی
submarine boat U زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
submarine ladle U پاتیل بمبی شکل
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
haven submarine U منطقه امن زیردریایی منطقه تامین زیردریاییها
killer submarine U زیردریایی شکاری
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
submarine boat U زیردریایی
submarine chaser U قایق مامور تعقیب زیر دریایی
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
nuclear powered submarine U submarine nuclear
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com