English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contra injection U تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contra U ضد
contra U نقیض
contra indicate U اشاره برخلاف داشتن
contra indicate U راه علاج راجوردیگرنشان دادن
contra U مخالف
per contra U برعکس
per contra U در انطرف
per contra U در انسو
contra proferentem U قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
contra flow U خلاف جهت
contra flow U جهت مخالف
semen contra U تخم در منه
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
injection well U چاه تغذیه
injection U اماله
injection U تنقیه
injection U داروی تزریق کردنی
injection U تزریق
injection U پاشش
injection moulding U روش قالب گیری تزریقی
injection of money U تزریق پول
injection point U نقطه پاشش
injection point U نقطه تزریق
injection pump U پمپ انژکتور
injection timing U تنظیم مقدار تزریق
pilot injection U تزریق مقدماتی
water injection U پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
mud injection U تزریق گل
orbital injection U دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
injection molding U قالبگیری تزریقی
injection level U سطح تزریق
chemical injection U تزریق شیمیایی
emulsion injection U تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
fuel injection U سوخت رسانی
injection molding U ریخته گری تزریقی
fule injection U تزریق سوخت
gas injection U تزریق بنزین
gas injection U پاشش بنزین
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
injection grid U شبکه تزریق
injection engine U ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
injection efficiency U بازده تزریق
injection carburator U کاربراتور تزریقی یا پاشنده
injection capacity U فرفیت پاشش
injection capacity U فرفیت تزریق
mud injection hose U لولهتزریقرسوب
airless solid injection U تزریق بدون کمپرسور
blast injection engine U موتور تزریق دم
fuel injection system U سیستم تزریق سوخت
integrated injection logic U IIL
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol injection motor U موتور تزریق بنزینی
gas injection method U روش تزریق گاز
low level injection U تزریق کم
low level injection efficiency U ضریب بهره تزریق در سطح پایین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com