Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contingency retention stock
U
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contingency
U
محتمل الوقوع
contingency
U
احتمالی
contingency
U
وابستگی
contingency
U
احتمال
contingency
U
احتمال وقوع
contingency
U
تصافی
contingency
U
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingency
U
احتیاطی
contingency
U
اتفاقی
contingency
U
عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency plan
U
طرح احتمالی
contingency plan
U
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
contingency plan
U
طرح عملیات احتمالی
contingency insurance
U
بیمه احتیاطی
contingency cover
U
بیمه حمل احتیاطی
contingency coefficient
U
ضریب وابستگی
contingency fund
U
وجوه احتیاطی
contingency table
U
جدول وابستگی
intermediate contingency
U
قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
contingency support stocks
U
اقلام ذخیره برای پشتیبانی عملیات احتمالی
contingency option program
U
برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
retention
U
نگاهداری
retention
U
نگهداری
retention
U
حافظه
retention
U
ابقا ضبط
retention
U
نگهداشتن
retention
U
یادداری
retention
U
ضبط
retention
U
حفظ
retention
U
زمانی که تصویرتلویزیون پس ازنمایش دادن پنهان میشود,.به علت فسفرمقاوم
retention
U
حفافت توقیف بازداشت کردن
retention index
U
شاخص بازداری
image retention
U
ضبط تصویر
retention of title
U
ضبط مالکیت
retention of the urine
U
شاش بند
retention of title
U
حفظ مالکیت
retention of the urine
U
حبس البول
retention of configuration
U
حفظ پیکربندی
retention money
U
پول گرویی
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
retention index
U
اندیس بازداری
retention period
U
دوره ابقا
retention time
U
زمان بازداری
retention volume
U
حجم بازداری
retention area
U
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
tube retention clip
U
گیرهنگهدارندهلوله
storm water retention tank
U
منبعهای نگهدارنده اب باران
stock still
U
بی حرکت
stock still
U
بی جنبش
take stock
<idiom>
U
جمع بندی کردن
to have in stock
U
موجود داشتن
to take stock of
U
برانداز کردن
out of stock;ex stock
U
از موجودی یاذخیره
stock
U
به موجودی افزودن
stock
U
ذخیره
stock
U
تنه
stock
U
انباشته انباره
stock
U
کنده
stock
U
موجودی موجودی کالا
stock
U
: مایه
stock
U
اماد ذخیره
stock
U
ذخیره ذخیره کردن
stock
U
دسته ابزار و اسلحه
stock
U
انبار
stock-still
U
بی حرکت
stock-still
U
بی جنبش
stock
U
ته ساقه
stock
U
موجود
stock
U
پایه دسته ریشه
stock
U
نیا
stock
U
سهام سرمایه
stock
U
مواشی پیوندگیر
stock
U
:حاضر
stock
U
دم دست
stock
U
درانبار
stock
U
اماده
stock
U
انبارکردن
stock
U
ذخیره کردن
stock
U
سهم
stock
U
قنداق تفنگ
stock
U
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
U
میله لنگر
take stock of
<idiom>
U
شمردن فرصتها
stock
U
مال التجاره
stock
U
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
U
دودمان
stock
U
جامع نسب
stock
U
دسته حدیده
stock
U
بدنه رنده
stock
U
ماده اولیه
stock
U
موجودی ذخیره
stock
U
موجودی انبار
out of stock
<adj.>
U
غیر موجودی کالا
[در انبار]
in stock
<idiom>
U
روی بورس
stock
U
سهام
stock
U
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
U
ذخیره اولیه
stock
U
جوراب ساق بلند
stock
U
موجودی
stock
U
عادی ازلحاظ مدل
stock
U
دسته چوب ماهیگیری
stock
U
موجودی کالا ذخیره
stock
U
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock certificate
U
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
reserve stock
U
موجودی ذخیره
reserve stock
U
اماد ذخیره
stock control
U
کنترل وسفارش موجودی انبار
raw stock
U
موجودی مواد خام
stock adjustment
U
تعدیل موجودی
stock control
U
کنترل موجودی
stock adjustment
U
تطبیق موجودی
stock control
U
کنترل ذخیره انبار
stock control
U
کنترل موجودی انبار
stock company
U
شرکت سهامی
stock audit
U
حسابرسی موجودی
stock bottle
U
شیشه ذخیره
stock clerk
U
انباردار
stock broker
U
کارگزار بورس
stock broker
U
دلال بورس
stock check
U
کنترل موجودی
stock broker
U
دلال سهام
money stock
U
حجم پول در گردش
stock accounting
U
حساب کالاهای موجود
safety stock
U
موجودی ذخیره انبار
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
consignment stock
U
کلاهای امانی
preferred stock
U
سهم ممتاز
preferred stock
U
سهام ممتازه
safety stock
U
موجودی تضمینی
seed stock
U
ذخیره بذرکاشتنی
seed stock
U
نیروی ذخیره
money stock
U
عرضه پول
spares stock
U
موجودی لوازم یدکی
outside
[stock exchange]
<adj.>
U
خارج از بورس
[فروخته شده ]
stock accounting
U
حسابداری موجودی
stock account
U
حساب موجودی
service stock
U
امادرزمی
service stock
U
اماد و کالاهای جنگی
stock and die
U
دسته حدیده و حدیده
stock dividend
U
سهام صادره بابت سود سهام
stock exchange
U
بورس سهام
surplus stock
U
موجودی اضافی
stock yard
U
حیاط طویله
stock watering
U
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation
U
ارزیابی موجودی
stock trading
U
خرید و فروش سهام
stock talking
U
سیاهه برداری از موجودی
stock taking
U
رسیدگی به موجودی
stock solution
U
محلول ذخیره
stock shears
U
قیچی پادار
stock room
U
انبار کالا
surplus stock
U
موجودی مازاد
to i. one's capital in stock
U
سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
treasury stock
U
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
take stock in (usually negative)
<idiom>
U
باورداشتن
We dont have it in stock .
U
این جنس موجود نیست ( نداریم )
vine stock
U
نیایبرگمو
stock pot
U
قابلمهگود
laughing stock
U
مورد تمسخر
laughing stock
U
مضحکه
laughing stock
U
مایهی خنده
warehouse stock
U
موجودی انبار
valuation of stock
U
ارزیابی موجودی
stock room
U
انبار
stock requisition
U
تقاضا جهت کالا
stock requisition
U
درخواست کالا
stock jobber
U
سفته باز
stock in trade
U
لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade
U
مال التجاره
stock in trade
U
موجودی کالای مغازه
stock holder
U
سهامدار
stock holder
U
صاحب سهم
stock funds
U
اعتبار خریدنقدی
stock funds
U
اعتبار نقدی اماد
stock exchnge
U
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
stock exchnge
U
بورس
stock jobber
U
محتکر سهام دلال سهام
stock jobbery
U
سفته بازی
stock jobbing
U
سفته بازی
stock record
U
سابقه موجودی
stock piling
U
ذخیره کردن در انبار
stock piling
U
ذخیره نمودن
stock piling
U
انبار کردن
stock number
U
شماره فنی انبار شماره انبار
to lay in a stock
U
موجودی تهیه کردن
stock saddle
U
نوعی زین
stock number
U
شماره فنی جنس
stock level
U
سطح ذخیره انبار
stock level
U
سطح انبار
stock evaluation
U
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
drill stock
U
مته نگهدار
closed stock
U
اجناس ذخیره
claimant stock
U
انبار امانی
claimant stock
U
ذخایر امانی
capital stock
U
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital stock
U
اورده
capital stock
U
حجم سرمایه
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
capital stock
U
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
bulk stock
U
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com