English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
constructive receipt billing U ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
billing U صدور صورتحساب
billing U صورتحساب بدهی را تنظیم وارسال کردن
top billing U بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
constructive U سودمند
constructive U مفید ساختمانی
constructive U سازنده
constructive U سازا
constructive U بناکننده
constructive fraud U منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
constructive fraud U کلاهبرداری اعتباری
constructive interference U تداخل فزاینده
constructive credit U اعطای پایان نامه افتخاری به کسی
constructive coercion U اجبار معنوی
constructive notice U ابلاغ قانونی
constructive memory U حافظه سازا
constructive notice U ابلاغ اختیاری در CL ابلاغی که به وکیل شخص بشود قانونی یااعتباری نامیده میشود و درمقابل ان " ابلاغ رسمی یاواقعی " قرار دارد و ان ابلاغی است که به خود شخص بشود
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
constructive trust U منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
constructive trust U ضمان قهری
constructive service U ابلاغ قانونی
constructive trust U مسئولیت قهری
constructive total loss U صدمه کلی خسارت بنیانی
constructive total loss U خسارت کلی
constructive total loss U تخمین خسارت کل وارده
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
to a receipt U رسید گرفتن
receipt U رسید پیام دریافت شد
receipt U قبض رسید
receipt U دریافت
receipt U دریافتی
receipt U بزهکاران را تحویل گرفتن
receipt U وصول کردن
receipt U اعلام وصول نمودن
receipt U رسیدکردن
receipt U اعلام وصول
receipt U رسید
receipt U دریافت رسید دادن
official receipt U رسید رسمی
mate's receipt U رسید کاپیتان کشتی
mate's receipt U رسیدکاپیتان کشتی
mate's receipt U رسیدافسر ارشد کشتی
mate's receipt U رسید معاون ناخدا
on receipt of the goods U بوصول کالا
warehouse receipt U رسید انبار
railway receipt U رسید راه اهن
to pay against receipt U در برابر رسید پرداختن درمقابل رسید دادن
on receipt of the goods U برسیدن کالا
receipt statement U رسید
receipt statement U اعلامیه ورود
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
i am in receipt of your letter U نامه شما واصل گردید
i am in receipt of your letter U نامه شما به من رسید
certificate of receipt U گواهی وصول
appropriation receipt U رسیدسپرده رسید اعتبار
acknowledgement of receipt U اعلام وصول
clean receipt U رسید بی قید و شرط
certificate of receipt U گواهی رسید
hand receipt U رسید دستی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
dock receipt U رسید لنگرگاه
dock receipt U رسیدی که مسئول لنگرگاه پس ازدریافت کالا صادر میکند
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
appropriation receipt U رسید سپرده قانونی
air mail receipt U رسید پست هوایی
blind copy receipt U در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
data freight receipt U رسید اماری حمل
data fright receipt U رسید اماری حمل
registered letter with receipt attached U نامه سفارشی دو قبضه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com