Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
connective tissue
U
بافتاگینینازک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
connective
U
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود
connective
U
ربط پیوندی
connective
U
رابط
connective
U
متصل کننده
connective
U
کلمه ربط یا عطف
logical connective
U
رابط منطقی
logical connective
U
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
Boolean connective
U
حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند
tissue
U
بافته
tissue
U
بافت
tissue
U
نسج
tissue
U
رشته پارچهء بافته
conjunctive tissue
U
بافته ملتحمه
vascular tissue
U
بافت اوندی
vascular tissue
U
بافت هادی
subcutaneous tissue
U
بافتزیرپوستی
tissue holder
U
جادستمال
tissue paper
U
دستمال کاغذی نازک
scar tissue
U
محل التیام زخم
scar tissue
U
بافت همبند جای زخم
nerve tissue
U
بافت عصبی
granulation tissue
U
نسج التیامی
granulation tissue
U
گوشت نو
adipose tissue
U
بافت چربی
adipose tissue
U
چربی حیوانی پیه
cellular tissue
U
بافت زنبوری
Urban tissue sites
U
سایت های بافت فرسوده شهری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com