English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computer programmer U برنامه نویس کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
programmer U طرح ریز
programmer U تهیه کننده برنامه
programmer U برنامه ریز
programmer U طراح برنامه
programmer U برنامه نویس متخصص در نوشتن نرم افزار سیستم
programmer U برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
programmer U وسیلهای که امکان نوشتن روی حافظه فقط خواندنی و قابل برنامه ریزی را فراهم میکند
programmer U شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmer U برنامه نویس
application programmer U برنامه نویس کاربردی
applications programmer U برنامه نویس کاربردی
temperature programmer U برنامه ریز دما
systems programmer U برنامه نویس سیستم
eprom programmer U EPROبرنامه ریز
maintenance programmer U برنامه نویس تعمیر ونگهداری
maintenance programmer U برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer U برنامه نویس پشتیبان
parts programmer U برنامه نویس اجزاء
programmer analyst U برنامه نویس / تحلیل گر
programmer board U برد برنامه ریز
prom programmer U PROPRO
prom programmer U برنامه نویس برنامه ریز
programmer's switch U سوئیچ برنامه
chief programmer U سازمان برنامه نویسی
system programmer U برنامه نویس سیستم
chief programmer team U سرپرست یک تیم برنامه نویسی
computer U کامپیوتر
computer U ماشین الکترونیکی
computer U اکامپیوتر
computer U ماشین حساب
computer U ماشین متفکر
computer U رایانه
computer U حسابگر الکترونی
computer U شمارنده
computer U ماشین حساب کامپیوتر
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
ibm computer U کامپیوتر ای بی ام
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
duplex computer U کامپیوتر مضاعف
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
digital computer U کامپیوتردیجیتال
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
flight computer U کامپیوتر پرواز
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
ibm computer U ماشین حساب ای بی ام
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
guest computer U کامپیوتر مهمان
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer time U وقت کامپیوتر
computer system U سیستم کامپیوتری
computer store U فروشگاه کامپیوتر
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
computer simulation U کامپیوتری
computer security U امنیت کامپیوتر
computer science U علوم کامپیوتر
computer utility U سودمندی کامپیوتر
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر
computer simulation U شبیه سازی
digital computer U کامپیوتر عددی
digital computer U کامپیوتر رقمی
desktop computer U کامپیوتر رومیزی
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
control computer U کامپیوتر کنترل
computer word U کلمه کامپیوتری
computer science U علم کامپیوتر
talking computer U کامپیوتر سخنگو
synchronous computer U کامپیوترهمزمان
synchronous computer U کامپیوتر همگام
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
slave computer U کامپیوتر برده
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
serial computer U کامپیوترنوبتی
target computer U کامپیوتر هدف
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
transportable computer U پس و پیش کردن
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer. U این رایانه جادو شده.
computer table U میزکامپیوتر
micro-computer U ریزکامپیوتر
micro-computer U ریزرایانه
micro-computer U خرد کامپیوتر
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
virtual computer U کامپیوتر مجازی
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
two address computer U کامپیوتر دو ادرسه
serial computer U کامپیوتر سری
serial computer U کامپیوتر نوبتی
self adapting computer U کامپیوتر خود وفق
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer U کامپیوتر اداری
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer U کامپیوتر مقصود
notebook computer U یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer U کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer U کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer U کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
satellite computer U کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer U کامپیوتر بادوام
programmed computer U کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer U کامپیوتر قابل حمل
pocket computer U کامپیوتر جیبی
parallel computer U کامپیوتر موازی
one chip computer U کامپیوتر یک تراشهای
one address computer U کامپیوتریک ادرسه
computer salesman U فروشنده کامپیوتر
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
computer code U کد کامپیوتر
computer code U رمز کامپیوتر
computer code U رمز کامپیوتری
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computer center U مرکز کامپیوتر
computer camp U اردوی کامپیوتر
computer based U بر مبنای کامپیوتر
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer generations U نسلهای کامپیوتر
computer architect U معمار کامپیوتر
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer game U بازی کامپیوتری
computer flicks U فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer family U خانواده کامپیوتر
computer engineering U مهندسی کامپیوتر
computer engineer U مهندس کامپیوتر
computer awarness U دانش کامپیوتر
computer artist U هنرمند کامپیوتر
computer art U هنر کامپیوتر
host computer U کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
appliance computer U سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
apple computer U کامپیوتر اپل
analogue computer U کامپیوتر انالوگ
analog computer U کامپیوتر سنجشی
analog computer U کامپیوترقیاسی
analog computer U کامپیوتر انالوگ
analog computer U کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer U کامپیوتر تحلیلی
home computer U کامپیوتر خانگی
personal computer U کامپیوتر شخصی
host computer U کامپیوتر میزبان
asynchronous computer U کامپیوتر ناهنگام
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
computer architecture U معماری کامپیوتر
computer animation U تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer animation U ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer assisted U بکمک کامپیوتر
computer aided U بکمک کامپیوتر
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer U کامپیوتر چمدانی
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
automatic computer U کامپیوتر خودکار
asynchronous computer U کامپیوتر غیرهمزمان
host computer U کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
computer operator U اپراتور کامپیوتر
computer network U شبکه کامپیوتری
computer printout U چاپ کامپیوتری
computer music U موسیقی کامپیوتری
computer museum U موزه کامپیوتری
computer oriented U کامپیوتر گرا
computer printout U مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer manufacturer U سازنده کامپیوتر
computer operation U عملکرد کامپیوتری
computer operation U عملیات کامپیوتر
computer logic U منطق کامپیوتر
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer language U زبان کامپیوتر
computer literacy U دانش کامپیوتر
computer letter U حرف کامپیوتری
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer on a chip U کامپیوتر روی یک تراشه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com