English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
computer camp U اردوی کامپیوتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camp U اردوگاه
camp U چادر
camp U اردوگاه نظامی
camp U پادگان اردو زدن چادر زدن
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
Can we camp here? U آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
camp U چادر زدن
camp U اردو زدن
camp U خیمه سرا
camp U اردو
camp U لشکرگاه
camp U منزل کردن
camp chair U صندلی تاشونده
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Where is the location of this camp ? U محل این اردوگاه کجاست ؟
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base camp U پایگاه مبنا
camp-shedding U [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
refugee camp U اردوگاه پناهندگان
Is there a camp site near here? U آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
camp chair U صندلی سفری صندلی صحرایی
camp color U پرچم اردویی
labor camp U اردوگاه کار
prison camp U اردوگاه زندانیان
to skirt a camp U از کنار یا پیرامون اردویی ردشدن
to strike camp U اردورابهم زدن
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
training camp U اردوی امادگی
flying camp U اردوی سبک وسیار
work camp U اردوی کار
work camp U محل کار زندانیان
prison camp U زندان صحرایی
prison camp U بازداشتگاه بیرون شهر
holiday camp U تفریحگاهتعطیلی
summer camp U پایگاهتابستانی
camp color U پرچم کوچک اردوگاهی
internment camp U بازداشتگاه غیر نظامیان اردوگاه پناهندگان
camp bed U تخت خواب سفری
aide-de-camp U اجودان مخصوص
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp beds U تخت خواب سفری
boot camp U اردوگاه تعلیمات نظامی نیروی دریایی
concentration camp U بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camp U اردوگاه کار اجباری
concentration camp U بازداشتگاه اسرا
concentration camp U منطقه تجمع اسرا
concentration camp U بازداشتگاه
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
aide de camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
camp color party U دسته پرچم یورتچی
vacation camp [American E] U تفریحگاه تعطیلی
camp color party U گروه پرچم
vacation camp [American E] U پایگاه تابستانی
two-burner camp stove U اجاقدوشعله
single-burner camp stove U اجاقپیکنیکیتکشعله
computer U حسابگر الکترونی
computer U رایانه
computer U ماشین حساب کامپیوتر
computer U شمارنده
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer U اکامپیوتر
computer U ماشین متفکر
computer U کامپیوتر
computer U ماشین حساب
computer U ماشین الکترونیکی
ibm computer U ماشین حساب ای بی ام
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
ibm computer U کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer U کامپیوترترکیبی
hybrid computer U کامپیوتر دو رگه
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer U کامپیوتر مهمان
four address computer U کامپیوتر چهار نشانی
computer store U فروشگاه کامپیوتر
flight computer U کامپیوتر پرواز
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
nonesequential computer U کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer U نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer U کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer U کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer U مانند تعداد عملوند همزمان
mainframe computer U سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
mainframe computer U استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
laptop computer U کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer U کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
independent computer U manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
first generation computer U کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
digital computer U کامپیوتر رقمی
desktop computer U کامپیوتر رومیزی
dedicated computer U کامپیوتر اختصاصی
control computer U کامپیوتر کنترل
computer word U کلمه کامپیوتری
computer time U وقت کامپیوتر
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
computer vendor U فروشنده کامپیوتر
computer utility U خدمات کامپیوتری
computer utility U سودمندی کامپیوتر
digital computer U کامپیوتر عددی
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
duplex computer U کامپیوتر مضاعف
digital computer U کامپیوتردیجیتال
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
digital computer U کامپیوتر دیجیتالی
computer system U سیستم کامپیوتری
digital computer U کامپیوتر
computer user U استفاده کننده کامپیوتر
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
three address computer U کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
target computer U کامپیوتر هدف
synchronous computer U کامپیوترهمزمان
synchronous computer U کامپیوتر همگام
stand alone computer U کامپیوتر مستقل
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
transportable computer U پس و پیش کردن
a stand-alone computer U یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer. U این رایانه جادو شده.
computer table U میزکامپیوتر
ruggedized computer U کامپیوتر بادوام
micro-computer U ریزکامپیوتر
micro-computer U ریزرایانه
micro-computer U خرد کامپیوتر
virtual computer U کامپیوتر مجازی
two address computer U کامپیوتربا دو نشانی
two address computer U کامپیوتر دو ادرسه
slave computer U کامپیوتر برده
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
one chip computer U کامپیوتر یک تراشهای
one address computer U کامپیوتریک ادرسه
one address computer U کامپیوتر یک نشانی
one address computer U ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer U دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
on board computer U کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer U کامپیوتر اداری
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer U کامپیوتر مقصود
notebook computer U یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer U که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
parallel computer U کامپیوتر موازی
serial computer U کامپیوترنوبتی
serial computer U کامپیوتر سری
serial computer U کامپیوتر نوبتی
self adapting computer U کامپیوتر خود وفق
second generation computer U کامپیوتر نسل دوم
satellite computer U کامپیوتر ماهوارهای
talking computer U کامپیوتر سخنگو
programmed computer U کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer U کامپیوتر قابل حمل
pocket computer U کامپیوتر جیبی
notebook computer U کامپیوتر کوچک قابل حمل
computer logic U منطق کامپیوتر
computer center U مرکز کامپیوتر
computer instruction U دستورالعمل کامپیوتر
computer industry U صنعت کامپیوتر
computer aided U بکمک کامپیوتر
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics U نگاره سازی کامپیوتری
computer graphicist U گرافیست کامپیوتری
computer generations U نسلهای کامپیوتر
computer generations U روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
briefcase computer U کامپیوتر چمدانی
board computer U یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
computer literacy U دانش کامپیوتر
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
asynchronous computer U کامپیوتر ناهنگام
computer letter U حرف کامپیوتری
asynchronous computer U نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
computer language U زبان کامپیوتر
asynchronous computer U کامپیوتر غیرهمزمان
computer language U زبان کامپیوتری
computer jargon U لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
automatic computer U کامپیوتر خودکار
computer game U بازی کامپیوتری
computer flicks U فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer animation U ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer classifications U طبقه بندی کامپیوتر
computer animation U تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer architect U معمار کامپیوتر
computer architecture U معماری کامپیوتر
computer circuits U مدارهای کامپیوتری
computer art U هنر کامپیوتر
computer artist U هنرمند کامپیوتر
computer awarness U دانش کامپیوتر
computer code U رمز کامپیوتری
computer code U رمز کامپیوتر
computer code U کد کامپیوتر
computer family U خانواده کامپیوتر
computer engineering U مهندسی کامپیوتر
computer engineer U مهندس کامپیوتر
computer assisted U بکمک کامپیوتر
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
computer drawing U ترسیم کامپیوتری
computer design U طراحی کامپیوتری
computer crime U جرم کامپیوتری
computer conferencing U کنفرانس کامپیوتری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com