English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
compression molding U قالبگیری فشاری
compression molding U ریخته گری فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
compression molding compound U قالب گیری تراکمی
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
Other Matches
molding U قالبگیری
bed molding U گچ بری و تزئینات نزدیک سقف
molding machine U دستگاه قالب گیری
belt molding U زه روکوب اتومبیل
boxless molding U تکنیک فرم دهی بدون جعبه
molding sand U ماسه قالب گیری
molding box U جعبه قالب گیری
hand molding U قالبریزی دستی
loam molding U قالب گیری ماسهای
loam molding U قالبریزی شنی
injection molding U ریخته گری تزریقی
molding operation U فرم کاری
molding operation U قالب کاری
transfer molding U ریخته گری انتقالی
transfer molding U قالب ریزی انتقالی
template molding U قالب گیری شابلونی
cast molding U قالبگیری ریخته گری
sell molding U قالب گیری پوستهای
molding shop U کارگاه قالب گیری
molding pressure U فشار پرس
molding pressure U فشار قالب
injection molding U قالبگیری تزریقی
dry sand molding U قالبریزی ماسهای خشک
hand molding shop U قالبریزی دستی
core molding machine U دستگاه ریخته گری هسته
green sand molding U قالب ریزی تر
croning molding process U فرایند قالب گیری کرونینگ
comppression molding compound U قالب گیری تراکمی
loam molding shop U قالب گیری ماسهای
shell molding machine U دستگاه قالب گیری پوستهای
shell molding process U فرایند قالب گیری پوستهای
plate molding shop U مدلسازی
jar ram molding machine U دستگاه قالبریزی حرفهای
molding sand preparation plant U واحد تهیه ماسه قالب گیری
hand operated molding machine U دستگاه قالبریزی دستی
shell molding type foundry U ریخته گری نوع قالب گیری پوستهای
compression U روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
zero compression U روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
compression U فشردگی
compression U درهم فشردگی
compression U فشار
compression U نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
compression U بهم فشردگی متراکم سازی
compression U اختصار
compression U تراکم
compression U هم فشارش
longitudinal compression U فشار طولی
compression guage U فشارسنج
compression flange U سپر فشاری
compression flange U عضو فشاری
cerebral compression U فشردگی مغزی
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
lossy compression U مشابه 6-23
lossless compression U روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
axial compression U فشار محوری
compression/induction U القایمکش
simple compression U فشار ساده
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
compression strength U مقاومت فشاری
compression coupling U فشردگیرابط
compression fitting U اتصالاتفشرده
compression link U حلقهاتصال
compression guage U مانومتر
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
compression ratio U ضریب ترکم
compression stroke U ضربه تراکم
compression stress U تنش فشاری
compression pressure U فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
compression strength U استحکام فشاری
compression strength U تاب فشاری
compression strength U توان فشاری
compression spring U فنر فشاری
compression specimen U نمونه ازمایش فشاری
compression riveter U دستگاه پرچ فشاری
compression ring U کمپرسی
compression ring U رینگ
compression rib U ریب کمپرسی
compression ratio U نسبت تراکم
compression wave U موج فشاری
compression mold U قالب ریختن تراکمی
data compression U متراکم سازی داده ها
data compression U متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
inclined compression U فشار مایل
compression ignition U تراکم احتراقی
compression ratio U ضریب تراکم
compression ingition U احتراق توسط فشار
compression index U شاخص فشارپذیری
compression molded article U بخش پرسی
air compression unit U محلتراکمهوا
compression ignition engine U موتور تراکم احتراقی
unconfined compression test U ازمایش فشار ساده
triaxial compression test U ازمایش فشار سه محوری
frequency band compression U تراکم باند فرکانس
file compression utility U برنامه کمکی فشرده کردن فایل
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
asymmetric video compression U تا روی کامپیوتر آهسته هم اجرا شود
asymmetric video compression U استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
compression test specimen U نمونه ازمون فشاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com