English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
company team U تیم گروهانی
company team U تیم مرکب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first team U تیم اصلی
team U گروه
team U گروهه
team U دسته
team U دست جفت
team U یک دستگاه
team U تیم
team U دسته درست کردن
team U بصورت دسته یاتیم درامدن
team U گروهان تقویت شده
team U تیم گروهانی
team up U هم دست شدن [در کار]
team up U توحید مساعی کردن
team up U تشریک مساعی
embarkation team U تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
expansion team U تیم تازه وارد به لیگ
team spirit U روحیهوفاداریمابینیکتیم
factory team U تیم کارخانه اتومبیل سازی
team shirt U لباستیم
team bench U نیمکتبازیکنان
team-mates U یار
helicopter team U تیم سوار بر هلی کوپتر
double team U تیم دونفره
crisis team U گروه ضد بحران
work team U دسته
special team U تیم ذخیره ها
programming team U تیم برنامه نویسی
work team U گروه کار
four man team U تیم چهار نفره
functional team U تیم اجرایی
triple team U سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
pararescue team U تیم تجسس و نجات
team game U بازی گروهی
team tennis U بازیهای مختلف تنیس
team teaching U تدریس گروهی
team roping U مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
team pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی
team line up U به صف ایستادن تیم
team foul U خطای مهم
team area U محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
specialty team U تیم ذخیره ها
team-mate U همگروه
team-mate U یار
team-mates U همگروه
functional team U تیم عمل کننده
combat team U گروهان مرکب رزمی گروه رزمی پیاده
prosecution team U تیم دادرسی
boat team U تیم قایق اب خاکی
combat team U تیم رزمی
boat team U تیم سوارشونده در یک قایق در عملیات اب خاکی
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
battalion landing team U تیم پیاده شونده گردانی
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
combined arms team U تیم مرکب
control and assessment team U تیم کنترل و ارزیابی نتایج تک ش م ر
combined arms team U تیم رستههای مرکب
brigade landing team U تیم پیاده شونده تیپی
light fire team U تیم دو هلی کوپتره
chief programmer team U سرپرست یک تیم برنامه نویسی
combat control team U تیم کنترل رزمی
member of the national team U عضو تیم ملی
light fire team U تیم اتش سبک
mobile training team U تیم اموزشی سیار
army assault team U تیم هجومی نیروی زمینی
team handball court U مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
team handball court U زمین بازی هند بال
heavy fire team U تیم اتشهای زمینی سنگین
Both of us will make a good team. U ما دو تا تیم خوبی میسازیم.
The future of the team is shrouded in uncertainty. U آینده این تیم بلاتکلیف است.
company U شریک
company U جمعیت
to keep company U باهم امیزش کردن
to keep company U باهم بودن
to keep company with U همراه بودن با
in company with U باتفاق
in company with U همراه
in company U باجمع
company U تجارتخانه
company U گروهان
company U کمپانی
company U همراه
to w up a company U امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
in company U درجمعیت
company U شرکت
in company U دسته جمعی
company U گروه
Two is company , three is none . <proverb> U دو نفر تعاون ,سه نفر تفرقه .
company U دسته هیئت بازیگران
Come along and keep me company. U بامن بیا تا تنها نباشم
company U گروهان همراه کسی رفتن
company U مصاحبت کردن با
associated company U شرکت وابسته
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
company U انجمن
stock company U شرکت سهامی
ship's company U پرسنل ناو
shipping company U شرکت حمل و نقل
shipping company U شرکت کشتی رانی
ship's company U خدمه ناو
shipping company U شرکت کشتیرانی
subsidiary company U شرکت فرعی
supply company U شرکت تامین کننده
service company U گروهان خدمات
to break company U جدایی کردن
to keep a person company U پیش کسی بودن وبا او وقت گذراندن
That evening we had company . U آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
to join company with somebody U به کسی ملحق شدن [همراه کسی شدن]
a stand-alone company U یک شرکت مستقل
directorate [of a company] U هیئت مدیره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
directorate [of a company] U هیئت نظاره [اقتصاد] [اصطلاح رسمی]
aircraft company U شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
He has no influence in this company . U دراین شرکت کاره ای نیست
offshore company U شرکت صندوق پستی در خارج از کشور [ برای سود در مالیات]
He is a new face in the company . U چهره تازه ای درشرکت است
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
to request the company of: U حضور کسی را خواستن
trading company U شرکت تجارتی
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
Company town U شهرک کارگران
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
to shake up [a company] <idiom> U سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
public company U شرکت سهامی عام
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
controlled company U شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
controlling company U holdingcompany
cooperative company U شرکت تعاونی
dissolution of a company U انحلال شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
doctor to the company U پزشک شرکت
electric company U شرکت برق
mutual company U شرکت تعاونی
finance company U شرکت تامین مالی
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
fire company U شرکت اتش نشانی
growth company U شرکت در حال گسترش
headquarters company U گروهان ارکان
headquarters company U گروهان قرارگاه
company union U اتحادیه شرکت
company secretary U منشی شرکت
acting company U شرکت عامل
affiliated company U شرکت وابسته
article of a company U اساسنامه شرکت
branch of a company U شعبه شرکت
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
commercial company U شرکت تجاری
company commander U فرمانده گروهان
company funds U اعتبارات گروهانی
company grade U در رده گروهان
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
company law U قوانین شرکت
company law U قوانین مربوط به شرکتها
company network U شبکه همکار
company network U شبکه شرکت
company seal U مهر شرکت
company secretary U مسئول مالی و حقوقی شرکت
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
holding company U شرکت مرکزی
separate company U گروهان مستقل
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
software company U شرکت نرم افزاری
liquidation of company U تصفیه امور شرکتها
parent company U شرکت مادر
parent company U شرکت اصلی
to part company with any one U رفاقت را با کسی بهم زدن
private company U شرکت خصوصی
proprietary company U شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
proprietary company U شرکت خصوصی
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
invalidation of company U بطلان شرکت
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company U کمپانی مسلط
incorporated company U شرکت ثبت شده
insurance company U شرکت بیمه
holding company U شرکت صاحب سهم
holding company U شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company U شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding company U شرکت مالک
part company with a person U رفاقت را با کسی بهم زدن
unlimited liability company U شرکت تضامنی
joint-stock company U شرکت سهامی
standard oil company U شرکت نفت استاندارد
standard oil company U استاندارد اویل کمپانی
Iran Carpet Company U شرکت سهامی فرش ایران
head office of company U مرکز اصلی شرکت
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
producers cooperative company U شرکت تعاونی تولید
quasi public company U شرکت نیمه دولتی
non-resident company [British E] U شرکت غیر ساکن
letter-box company U شرکتی [درپناهگاه مالیاتی] که تنها صندوق پستی دارد
computer serrices company U شرکت خدمات کامپیوتری
terminal service company U گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
Our company has some pecuniary difficulties . U شرکت ما گرفتاریهای مالی پیدا کرده است
The hell with the company (office). U گور بابای شرکت ( اداره )
Our company is oprerating in several countries . U شرکت ما درچندین کشور عمل می کند
joint stock company U شرکت سهامی
limited liability company U شرکت با مسئوولیت محدود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com