Perdic | commodity loading | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 152 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	commodity loading U	بارگیری کالاهای مختلف

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	commodity U	کالا جنس
	commodity U	کالا
	commodity U	وسیله مناسب
	commodity U	متاع
	commodity U	مواد اولیه متاع
	commodity U	محصول
	commodity U	کالای مصرفی
	commodity U	جنس
	commodity U	امتعه
	commodity U	چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
	commodity catalogue U	کاتالوگ کالا
	commodity broker U	واسطه کالا
	commodity approach U	بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
	commodity agreements U	قرارداد کالاها
	commodity agreement U	موافقتنامه کالا
	commodity agreement U	تثبیت مشترک قیمت فروش
	commodity broker U	دلال کالا
	commodity code U	رمز کالا
	commodity command U	فرماندهی اماد
	commodity rate U	براتهای تجارتی
	commodity money U	پولی که در تهاتر بجای کالابه کار رود
	commodity money U	پول جنسی
	commodity market U	بازار کالای مصرفی
	commodity market U	بازار مواد اولیه
	commodity market U	بازار کالا
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	commodity exchange U	بورس کالا
	commodity exchange U	بورس مواداولیه
	commodity exchange U	مبادله کالا
	commodity command U	یکان امادکالاهای مصرفی
	commodity code U	علامت کالا
	commodity code U	شماره کالا
	easy commodity U	کالای نا مرغوب
	commodity flow U	جریان کالا
	loading U	فرفیت بارگیری
	loading U	فرفیت
	loading U	بار گذاری
	loading U	پر کردن سلاح
	loading U	امیختن موادخارجی به شراب
	loading U	خرج گذاری کردن سلاح
	loading U	بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
	loading U	بارگذاری
	loading U	بار
	loading U	بار محموله
	self loading U	پرشونده خودکار
	loading U	بارگیری
	loading U	عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
	loading U	بارکنش
	loading U	بارگیری مهمات درهواپیما
	self loading U	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
	loading rack U	سکوی بارگیری
	loading diagram U	دیاگرام بارگیری
	loading coil U	پیچک بار افزای
	loading site U	محل بارگیری
	loading chart U	جدول بارگیری
	loading space U	فضای قابل بارگیری
	loading speed U	سرعت بار گذاری
	loading station U	ایستگاه بارگیری
	loading table U	جدول بارگیری
	loading site U	سکوی بارگیری
	loading duration U	مدت بار گذاری
	loading routine U	روال بارکننده
	loading point U	نقطه سوارشدن
	loading point U	نقطه بارگیری
	loading facilities U	وسایل بارگیری
	loading plan U	طرح بارگیری خودرو
	loading scale U	مقیاس بارگیری
	loading ramp U	راهروی شیب دار بارگیری
	loading list U	لیست بارگیری خودرو
	loading for contingencies U	کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
	loading time U	زمان بارگیری
	loading tray U	سینی پر کن گلوله
	magnetic loading U	بارگیری مغناطیسی
	loading dock U	بارگیریبارانداز
	loading bunker U	بارگیریانبارزغال
	wing loading U	نسبت وزن کل به مساحت یال
	separate loading U	مجزا پرشونده
	separate loading U	مهمات مجزا
	tactical loading U	بارگیری رزمی یا جنگی
	transverse loading U	بارگذاری روی پایه
	truck loading U	سربار کامیون
	unit loading U	بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
	loading door U	فشاردر
	The ship is loading. U	کشتی درحال بارگیری است
	muzzle loading U	سر پر
	point of loading U	نقطه بارگیری
	pre loading U	بارگیری اولیه
	preload loading U	بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
	rail loading U	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
	rate of loading U	میزان بارگذاری
	loading area U	قسمتلودینگ
	wing loading U	وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
	Loading and unloading. U	بارگیری وتخلیه
	up line loading U	انتقال یک کپی از یک برنامه
	loading chart U	طرح بارگیری هواپیما
	base loading U	بارگیری انجام شده در پایگاه
	commercial loading U	بارگیری کالای تجارتی
	cross loading U	سر شکن کردن بارها
	cross loading U	تقسیم بارهای هواپیما
	cross loading U	مخلوط کردن بارها
	cycles of loading U	دورههای بار
	density of loading U	تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
	diffraction loading U	منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
	diffraction loading U	منتجه فشار
	direct loading U	مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
	commercial loading U	بارگیری تجارتی
	combat loading U	بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
	base loading U	بار اولیه
	bill of loading U	بارنامه کشتی
	bill of loading U	جواز کشتی
	breech loading U	ته پر
	breech loading U	پر کردن تفنگ از ته
	bulk loading U	بارگیری مخزن به طور یک جا
	bulk loading U	بارگیری در مخازن
	cease loading U	پر نکنید
	cease loading U	گلوله را پرنکنید
	disc loading U	نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
	drag loading U	فشار کششی
	horizontal loading U	پر کردن مهمات به طور افقی
	horizontal loading U	کولاس افقی
	loading bucket U	سطل بارگیری
	horizontal loading U	بارگیری افقی کشتیها
	loading bridge U	پل بارگیری
	factor loading U	وزن عاملی
	indirect loading U	بارگذاری غیرمستقیم
	lane loading U	سربار خط عبوری
	loading apron U	نوار بارگیری
	frequency loading U	بارگیری فرکانسی
	frequency loading U	بارکنش فرکانسی
	loading capacity U	بار گیری
	endurance loading U	بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
	emergency loading U	بارگذاری فوق العاده
	loading capacity U	فرفیت
	emergency loading U	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
	dynamic loading U	بارگذاری جنبشی
	drag loading U	نتیجه کشش بادیا موج انفجار
	drift loading U	دهانه
	ammunition loading line U	خط بارگیری مهمات
	ammunition loading line U	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
	muzzle-loading cannon U	بارگیریلولهتوپ
	container-loading bridge U	پلورودبستههابهکشتی
	bow loading door U	درخمشدهمخصوصبار
	block stowage loading U	بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	loading participation in profits U	هزینههای مشارکت در سود
	strength under tangential loading U	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
	loading on alternate spans U	حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
	manpower loading chart U	نمودار تخصیص نیروی انسانی
	deflection under long term loading U	خیز ریز بار طویل المدت
	multiple loading operating system U	سیستم عامل بارکننده چندتایی
	cross section of a muzzle-loading cannon U	قسمتموربدهانهتوپ