English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7362 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict U تعارض گرایشی- گرایشی
commodity U وسیله مناسب
commodity U جنس
commodity U کالای مصرفی
commodity U کالا
commodity U کالا جنس
commodity U محصول
commodity U مواد اولیه متاع
commodity U چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
commodity U امتعه
commodity U متاع
commodity market U بازار مواد اولیه
commodity market U بازار کالا
commodity agreement U تثبیت مشترک قیمت فروش
commodity agreement U موافقتنامه کالا
commodity market U بازار کالای مصرفی
commodity broker U دلال کالا
commodity broker U واسطه کالا
commodity code U رمز کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U علامت کالا
commodity command U فرماندهی اماد
commodity command U یکان امادکالاهای مصرفی
commodity exchange U مبادله کالا
commodity exchange U بورس مواداولیه
commodity exchange U بورس کالا
commodity flow U جریان کالا
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
commodity money U پول جنسی
commodity money U پولی که در تهاتر بجای کالابه کار رود
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
commodity agreements U قرارداد کالاها
commodity rate U براتهای تجارتی
easy commodity U کالای نا مرغوب
to approach U به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach somebody [something] U نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something] U نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
to approach somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
approach U نزدیک شدن
to approach U به طرف کسی رفتن
to approach something U نزدیک آمدن به چیزی
to approach something U نزدیک شدن به چیزی
to approach one another U به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
approach U نزدیک امدن معبر
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U دورخیز
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach U رسیدن
approach U حرکت به سمت جلو
approach U معبر
approach U شیوه
approach U مشی
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U مسیر فرود
approach U دیدگاه
approach U رویکرد
approach U برداشت روش
approach U برخورد
landing approach U مسیر تقرب
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
line of approach U راه وصول
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
line of approach U راه تقرب به دشمن
intrinsic approach U رهیافت درونی
intrinsic approach U رهیافت سرشتی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
initial approach U مسیر تقرب اصلی
information approach U روش کسب اطلاعات
final approach U مسیر نهایی فرود
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
missed approach U فرود ناقص
to approach [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
hump approach U برآمدگیکناری
velocity of approach U سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
underpass approach U نشیب پیوند
underpass approach U سرازیری پیوند
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
systems approach U رویکرد نظام نگر
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
quantitative approach U دیدگاه کمی
quantitative approach U روش کمی
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
missed approach U فرود اضطراری
approach route U مسیر تقرب به باند
approach ramp U فرازای ورود
approach ramp U فرازورودی
approach parapets U جان پناه دیوار
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach line U خط تقرب به باند
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach lane U مسیر تقرب
approach gradient U شیب گرایش
approach ramp U شیب ورودی
clinical approach U روش بالینی
approach route U مسیرفرود به باند
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
approach time U زمان تقرب هواپیما
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
approach transition U تبدیل ورودی
approach wall U دیواره ورودی
avenues of approach U معابر وصولی
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach end U ابتدای باند فرود
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
counter approach U استحکامات متقابله
covered approach U مسیر پوشیده
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach U راه نفوذی پوشیده
expenditure approach U روش هزینه
expenditure approach U روش مخارج
approach ramp U سربالائی ورودی
angle of approach U زاویه تند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
approach clearance U اجازه تقرب
approach clearance U اجازه فرود
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
approach chart U نقشه مسیر فرود
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
angle of approach U زاویه حاده
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
approach avoidance conflict U تعارض گرایشی- اجتنابی
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
closest point of approach U نزدیکترین نقطه گذر
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
Recent search history Forum search
1A simple approach is to project forward each calculated voltage in the direction of its trend.
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com