English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commercial banks U بانکهای بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
banks U سکو
banks U دوران یا متمایل شدن هواپیماحول محور طولی
banks U قسمت برجسته سر پیچ
banks U در بانک گذاشتن
banks U کرانه دیواری
banks U مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
banks U انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
banks U مجموعهای از وسایل مشابه
banks U کناره توده
banks U صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
banks U کپه کردن
banks U کنار
banks U لب
banks U ساحل
banks U بانک ضرابخانه
banks U رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
banks U کپه کردن بلند شدن
banks U بطورمتراکم
banks U بانکداری کردن
banks U بانک
information banks U بانکهای اطلاعاتی
investment banks U بانکهای سرمایه گذاری
member banks U بانکهای عضو
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
fog banks U تودهی مه
fog banks U مه انباشت
There was a run on the banks . U مردم سرمایه هایشان را از بانکها بیرون می کشند
merchant banks U بانک بازرگانی
I have entangled myself with the banks . U خودم را گرفتار بانک ها کردم
federal banks U بانکهای فدرال
data banks U بانک اطلاعات
clearing banks U بانک پس انداز
clearing banks U بانکی که چکها را نقد میکند بانکی که چکها را می پردازد
river banks U ساحل رودخانه
data banks U بانک داده ها
blood banks U بانک جمع اوری خون
data banks U base data
data banks U پایگاه داده
data banks U پایگاه داده ها
data banks U بانک اطلاعاتی
the nile overflows its banks U نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
commercial <adj.> U بازرگانی
commercial value U ارزش تجارتی
commercial <adj.> U تجارتی
commercial <adj.> U تجاری
commercial U مربوط به تجارت
commercial U بازرگانی
commercial U تجارتی
commercial U تجاری
commercial transactions U معاملات تجارتی
quasi commercial U شبه بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U تجارتی
corporate [commercial] <adj.> U تجاری
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
commercial relations U مناسبات تجاری
commercial vehicle U وسیلهحملکالاومسافردر جاده
commercial traveller U بازاریاب
commercial artist U فردیکهکارتبلیغاتیمیکند
commercial art U فعالیتهاوفرایندتبلیغیکمحصول
commercial premises U منطقهتجاری
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
commercial representative U قائم مقام تجارتی
commercial bank U بانگ بازرگانی
commercial items U کالاهای تجارتی
commercial items U اقلام تجارتی
commercial invoice U سیاهه تجارتی
commercial intercourse U معامله یا مراوده بازرگانی
commercial firm U شرکت تجارتی
commercial firm U تجارتخانه
commercial efficiency U بازده صنعتی
commercial court U دادگاههای صنفی
commercial company U شرکت تجاری
commercial code U قانون تجارت
commercial building U تیمچه
commercial building U تیم
commercial building U سرای
commercial bills U اوراق تجارتی
commercial attache U وابسته تجارتی
commercial attache U وابسته بازرگانی
commercial area U منطقه تجاری
commercial law U قانون تجارت
commercial law U حقوق تجارت
commercial policy U سیاست بازرگانی
commercial papers U اوراق تجارتی
commercial attache U وابسته تجاری
commercial paper U سند تجارتی
commercial procuration U قائم مقام تجارتی
commercial paper U اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
commercial marine U کشتیرانی تجارتی
commercial pure U خلوص تجارتی
commercial marine U ناوگان دریایی
commercial marine U کشتی تجاری
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
commercial loading U بارگیری تجارتی
commercial water movement U حرکت دادن با کشتی غیرنظامی
transferable commercial instrument U اوراق تجارتی قابل انتقال
commercial banking system U نظام بانکداری تجارتی
commercial type vehicle U خودروی تجارتی خودروهای شخصی
commercial structural steel U فولادسازهای تجارتی
commercial structural steel U فولاد ساختمان تجارتی
commercial air movement U پرواز دادن با هواپیمای غیرنظامی حمل و نقل باهواپیمای غیرنظامی
commercial road traffic U ترافیک جاده تجاری
commercial water movement U حمل و نقل با کشتیهای شخصی
commercial center [American] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
international commercial terms (incoterm U اینکوترمز
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com