English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
commander's guidance U دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
guidance U راهنمایی
guidance U هدایت کردن وسیله یا هواپیمامنطقه پوشش سیستم هدایت هواپیما منطقه زیر پوشش سیستم هدایت
guidance U هدایت کردن سیستم هدایت هدایت
guidance U دستورالعمل راهنما
guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمایی
guidance U هدایت
guidance U راهنما رهبری
guidance U رهنمود
inertial guidance U سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار
homing guidance U هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
elevation guidance U دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
educational guidance U راهنمایی اموزشی
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
character guidance U راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
laser guidance U سیستم هدایت لیزری
laser guidance U هدایت لیزری بمب یا موشک
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
pathfinder guidance U هدایت هواپیماها به وسیله هواپیمای راهنمای مسیر یاراهیاب
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
stellar guidance U سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
vocational guidance U راهنمایی شغلی
turn off guidance U هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
child guidance clinic U درمانگاه راهنمایی کودک
active homing guidance U هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
commander of d. U فرمانده
commander U سردار
commander of d. U سرلشگر
commander U ارشد
commander U فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander U فرمانده
commander U سرکرده تخماق
battalion commander U فرمانده گردان
commander's seat U صندلیفرمانده
lieutenant commander U دریابان
army commander U فرمانده ارتش
regiment commander U فرمانده هنگ
relief commander U گروهبان پاسدار یا پاسبخش
sector commander U فرمانده ناحیه
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
supreme commander U فرماندهی عالی ارتش فرماندهی کل قوا فرماندهی کل
commander of the faithful U امیرالمومنین
territorial commander U فرمانده سرزمینی
wing commander U سرهنگ دوم هوایی
commander-in-chief U فرمانده کل
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
fleet commander U فرمانده ناوگان
exercise commander U فرمانده مانور
commander's call U ساعات در اختیار فرماندهی
commander's call U در اختیار فرماندهی
brigade commander U فرمانده تیپ
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
commander in chief U فرمانده کل قوا سر فرماندهی
commander in chief U فرمانده کل
commander in chief U فرمانده کل
commander's concept U تدبیر فرمانده
commander's concept U تدبیر عملیاتی فرمانده
commander's estimate U براورد فرماندهی
battery commander U فرمانده اتشبار
division commander U فرمانده لشگر
corps commander U فرمانده سپاه
company commander U فرمانده گروهان
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
blue commander U فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
supreme commander's staff U ستاد کل ارتش
tactical air commander U فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
combat commander's insignia U علامت فرماندهی بر یکان رزمی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
supreme commander's staff U ستاد عالی ارتش
area air defense commander U فرمانده منطقه پدافند هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com