Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
combined footing
U
شالوده مرکب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
footing
U
پایه ستون
footing
U
پیامی در پایین تمام صفحات در متن چاپ شده
footing
U
پای بست
footing
U
شالوده
footing
U
قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
footing
U
بار پی
footing
U
موقعیت وضع
footing
U
جای پا
strip footing
U
شالودههای نواری
flexible footing
U
شالوده انعطاف پذیر
on a war footing
U
مجهز واماده جنگ
spot footing
U
پی مجزا
war footing
U
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
On an equal footing.
U
بر پایه مساوی
strip footing
U
شالوده نواری
combined
U
مختلط
combined
U
مرکب
combined
U
ترکیب شده
combined operations
U
عملیات رستههای مرکب عملیات مرکب
combined publications
U
نشریات مشترک
combined staff
U
ستاد مرکب
combined staff
U
ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
combined stresses
U
تنش مرکب
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined transport
U
حمل و نقل ترکیبی
nordic combined
U
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
combined stresses
U
تنشهای مرکب
combined forces
U
نیروهای مرکب
combined circuit
U
مین مجهز به مدار عامل مرکب
combined publications
U
نشریات رستههای مرکب
combined circuit
U
مدار مرکب
combined command
U
فرماندهی مرکب
combined command
U
یکان مرکب
combined arms
U
یکان مرکب
combined arms
U
رستههای مرکب
alpine combined
U
مجموع مسابقههای الپاین
combined arms
U
مرکب
combined arms army
U
ارتش مرکب
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
combined influence mine
U
مین با مکانیسم عامل مرکب مین مجهز به مدار باحساسیت مرکب
combined arms army
U
ارتش مختلط ارتش متشکل از نیروهای مرکب
combined arms team
U
تیم مرکب
combined arms team
U
تیم رستههای مرکب
combined transport operator
U
عامل حمل و نقل ترکیبی
combined bill of laning
U
بارنامه مرکب
combined transport document
U
اسناد حمل ترکیبی
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
combined bill of laning
U
بارنامه حمل مرکب
combined communication board
U
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
My trip to Europe was business and pleasure combined .
U
سفرم به اروپ؟ هم فال بود وهم تماشا
fiata combined transport bill of lading
U
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com