Perdic | color gate | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	color gate U	دریچه پیام رنگی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	color tint , color tone U	ته رنگ
	take out gate U	دریچه ابگیر ابیاری
	or gate U	دریچه یا
	or gate U	دریچه OR
	gate U	مدخل
	gate U	سوزن اتصال به یک FET
	gate U	یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
	gate U	دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
	gate U	دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
	gate U	پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
	and gate U	دریچه و
	and gate U	مدار AND
	down gate U	راهگاه پایین دست
	Gate U	ورودی به باند
	saw gate U	چارچوب اره
	nor gate U	دریچه نقیض یا
	nor gate U	دریچه نایا
	not and gate U	دریچه نا- و
	not gate U	دریچه نا
	not gate U	دریچه نقیض
	not or gate U	دریچه نا- یا
	and gate U	دریچه و دریچه ضرب منطقی
	gate U	پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
	gate U	محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
	gate U	دریچه
	gate U	فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
	gate U	فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
	gate U	دریچه تنظیم اب در مخزن سد
	gate U	وسایل ورود ورودیه
	gate U	مدخل دریجه سد
	gate U	در بزرگ
	gate U	دروازه
	gate U	دروازه شروع اسکی
	gate U	پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
	gate U	دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
	gate U	مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
	gate U	مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
	gate U	تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
	gate U	زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
	gate U	قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
	gate U	راه تغذیه لشعلث
	gate U	گیت
	gate U	قسمت فنری قلاب کوهنوردی
	equality gate U	برابر سازی
	tainter gate U	دریچه لولادار
	equivalence gate U	دریچه هم ارزی
	equivalence gate U	دریچه معادل
	threshold gate U	دریچه استانهای
	exclusive nor gate U	دریچه نقیض یای انحصاری
	tainter gate U	دریچه قطائی
	flood gate U	بندسیلگیر
	exjunction gate U	دریچه یای انحصاری
	exclusive or gate U	دریچه یای انحصاری
	flap gate U	دریچه یک طرفه
	equal gate U	دریچه برابری
	elementary gate U	دریچه ابتدایی
	upper gate U	دروازهبالایی
	gate money U	پولبلیطورودیه
	spillway gate U	درخروجآبسطحسد
	ring gate U	دهانهحلقوی
	nand gate U	دریچه ناو
	lower gate U	دروازهپائینی
	gate-leg U	پایهدروازهایشکل
	xor gate U	دریچه یای ضمنی
	waste gate U	مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
	complement gate U	دریچه متمم ساز
	discharge gate U	دریچه تخلیه
	elementary gate U	دریچه مقدماتی
	wicket gate U	دهانهدریچه
	flood gate U	سد دریچهای
	indicator gate U	دریچه شاخص
	starting gate U	دروازه شروع
	lich gate U	راهرو
	lich gate U	سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
	sluice gate U	دریچه
	sluice gate U	اب بند
	majority gate U	دریجه اکثریت
	sluice gate U	ابگیره
	nand gate U	دریچه نقیض و
	roller gate U	دریچه غلطان
	nonequality gate U	دریچه نابرابری
	railroad gate U	درب ورودی راه اهن
	proselte of the gate U	کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
	pouring gate U	دریچه ریزش
	inclusive or gate U	دریچه یای شامل
	head gate U	دریچه بالادست سد
	gate crasher U	میهمان ناخوانده
	gate electrode U	الکترود دریچهای
	gate hanger U	التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
	gate leaf U	بدنه دریچه سد
	gate meeting U	انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
	gate post U	تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
	gate transition U	شیر فلکه تبدیل
	gate tube U	لامپ دریچهای
	gate valve U	شیر قطع جریان
	gate valve U	شیر کشویی
	gate vessel U	شناور درب حوض تعمیرات ناو
	golden gate U	پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
	head gate U	دریچه فوقانی کانال
	pouring gate U	تغذیه قالب
	flood gate U	ابگیره
	caterpillar gate U	دریچه چرخ زنجیری
	gate keeper U	دروازه بان
	burst gate U	لامپ پیام گذار
	blind gate U	دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
	bifurcation gate U	دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
	He was approaching the gate. U	او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
	check gate U	دریچه تنظیم
	cow gate U	چراگاه گاو
	logic gate U	دروازه منطقی
	lich-gate U	راهرو سرپوشیده
	crash the gate <idiom> U	بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
	gate chamber wall U	جایگاه حرکت دریچه
	gate operating platform U	سکوی مانور دریچه ها
	jet flow gate U	فشاراین دریچه زیاداست
	fixed wheel gate U	دریچه قرقرهای با محورثابت
	fixed roller gate U	دریچه چرخ قرقرهای ثابت
	gate operating deck U	سکوی مانور دریچه ها
	jet flow gate U	دریچه با سرلوله
	The crowd was pressing against the gate . U	جمعیت به درورودی فشار می دادند
	gate-leg table U	میزپایهدروازهای
	gate operating ring U	حلقهورودیعملکننده
	master gate valve U	مدخلدریچهاصلی
	mitre gate recess U	دریچهتنفسشمار
	color U	رنگ
	color U	کیفیت
	color U	ترکیب
	off color U	خل
	color U	پرچم
	off color U	دارای رنگ مغایر
	off color U	دارای رنگ ناجور
	color U	فام
	color U	بشره
	color U	تغییر رنگ دادن
	color U	رنگ کردن
	color U	ملون کردن
	color U	پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
	color U	تفسیر ورزشی
	color U	رنگ زدن
	to the color U	شیپورپرچم
	first color U	رنگ اول
	first color U	استر
	color value U	درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
	to the color U	شیپور احترام
	off-color <idiom> U	بد مزه ،کثیف ،بیادب
	She has very little color. U	رنگ بصورتش نمانده
	to the color U	شیپور احترام پرچم
	bear tape shutter gate U	دریچه شیروانی شکل
	maximum gate trigger current U	جریان احتراق حداکثر
	memory controller gate array U	ارایه درگاه کنترل حافظه
	Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> U	خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
	A creaking gate hang long. <proverb> U	یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
	maximum gate trigger voltage U	ولتاژ احتراق حداکثر
	natural color U	رنگ طبیعی
	off-color joke U	جوک بد مزه
	natural color U	رنگ ذاتی جسم
	onion color U	رنگ پیازی
	transparent color U	رنگ روشن
	permanent color U	رنگ دائمی
	apricot color	رنگ زرد و قرمز روشن
	permanent color U	رنگ با ثبات زیاد
	pure color U	رنگ مایه
	prime color U	رنگ مقدماتی
	Color blindness U	کوررنگی
	r.m.a. color code U	علایم رنگی جامعه رادیوسازان
	pure color U	رنگ اصلی
	color line U	مانع نژادی
	Color films(T. V). U	فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
	apricot color U	رنگ زردآلویی
	pure color U	رنگ خالص
	mustard color U	رنگ خردلی
	horse of a different color <idiom> U
	color fastness U	درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
	color composition U	ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
	copper color U	رنگ مسی
	dust color U	رنگ خاکی
	fastness of color U	ثبات رنگ
	main color U	رنگ اصلی
	jujube color U	رنگ عنابی
	fastness of color U	عدم تغییر رنگ [در برابر نور، آب و فرسایش]
	harsh color U	رنگ تند و ناملایم و زننده
	ground color U	رنگ اصلی متن فرش
	surface color U	رنگ سطح
	color contrast U	تضاد رنگی در زمینه فرش
	cinnamon color U	رنگ دارچینی
	milky color U	شیری رنگ
	aurora color U	رنگ سرخ شفق
	transparent color U	رنگ شفاف
	solid color U	رنگ یکدست
	golden color U	رنگ طلائی
	barberry color U	رنگ زرشکی
	camel-color U	رنگ شتری
	off-color joke U	جوک بی ادب
	main color U	رنگ زمینه
	ground color U	رنگ زمینه
	prime color U	رنگ ابتدایی
	absorption color U	رنگ جذب
	color codig U	علامت گذاری کردن مهمات
	color disk U	گرده رنگها
	color graphics U	گرافیک رنگی