English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
collective protection U حفافت گروهی
collective protection U حفافت جمعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective U جامع
collective U جمعی پخش یکجای اخبار هواشناسی
collective U مشترک عمومی
collective U دسته جمعی
collective U اشتراکی
collective U جمعی
collective U اشتراکی اجتماعی
collective U انبوه
collective U بهم پیوسته
collective bargaining U معامله جمعی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
collective agreement U توافق جمعی
collective land U زمین مشاع
collective antenna U انتن جامع
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
collective behavior U رفتار جمعی
collective contact U کنتاکت جامع
collective fire U اتش دسته جمعی
collective duty U فرض کفایه
collective duty U واجب کفایی
collective electrode U الکترود جمع کننده
collective farm U مزرعه اشتراکی
collective farm U کلخوز
collective bargaining U جمعی
collective bargaining U چانه زنی
collective ownership U مالکیت مشاع
collective properties U خواص کولیگاتیو
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
collective security U تامین دسته جمعی
collective security U تامین اجتماعی
collective self reliance U خوداتکائی جمعی
collective unconscious U ناهشیار جمعی
collective ownership U مالکیت جمعی
collective mind U ذهن جمعی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
collective fire U تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
collective goods U کالاهای جمعی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods U مانند جاده
collective goods U پارک و غیره
collective liability U بدهی جمعی
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
balance collective forces U نیروهای کلی متعادل
collective call sign U معرف مشترک یکانها
collective call sign U معرف عمومی
self protection U برقراری تامین از خود
self protection U حفافت از خود
self protection U صیانت نفس حفافت از خود
self protection U دفاع از نفس
over protection U تقویت
protection U پشتیبانی
under protection U تحت الحمایه
protection U حمایت
protection U خط امان
protection U سد کردن راه حریف نسبت به مهاجمی که در شرف پاس دادن است
protection U نگهداری
protection U حراست حمایت
protection U حفظ
protection U نیکداشت
protection U تامین نامه
protection U مانع کپی گرفتن شدن
protection U عمل حفافت
protection U محافظت
protection U حفافت
protection U تیمارداری
protection U سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
protection U عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
protection U اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
protection U کپی اضافی از فیلم یا نوار اصلی
protection key کلید حفافت
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
protection level U سطح حفافت
protection ring U حلقه حفافت
protection hood U کلاهک یا روپوش محافظ
protection from sin U عصمت
password protection U حفافت به کمک کلمه رمز
overvoltage protection U حفافت فشار زیاد
overload protection U حفافت بار زیاد
over voltage protection U وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد
rust protection U حفافت در برابر زنگ زدگی
environmental protection U حفاظت محیط زیست
ear protection U محافظگوش
storage protection U حفافت حافظه
thermal protection U محافظت حرارتی
toe protection U پاشنه بندی
x ray protection U حفافت رونتگن
feet protection U محافظپا
storage protection U حفافت انباره
software protection U حفافت نرم افزاری
hand protection U محافظدستی
head protection U محافظسر
Under the protection of the law. U درپناه قانون
memory protection U حفافت حافظه
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
copy protection U جلوگیری از اعمال کپی
degree of protection U میزان حفافت
data protection U حفافت داده ها
copy protection U حفافت دربرابر کپی
copy protection U محافظت از کپی
consumer protection U حمایت از مصرف کننده
cell protection U حفافت سل
anodic protection U حفافت اندی
anticorrosive protection U حفافت در برابر خوردگی
armor protection U حفافت زرهی
armor protection U حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
bank protection U ساحلبانی
bank protection U حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
distance protection U وسیله حفافت فاصله
lightning protection U با خاموش کننده مغناطیسی
insulation protection U حفافت عایق بندی
eye protection U محافظچشم
impedance protection U حفافت امپدانس
bank protection U ساحل داری
cathode protection U حفافت کاتدی
environmetal protection U حمایت محیط زیستی
block protection U حفافت بلوک
file protection U حفافت پرونده
file protection U حفافت فایل
The Physics of Radiation Protection U بهداشت پرتوی
The Physics of Radiation Protection U فیزیک محافظت از پرتو
overflow protection switch U کلیدحافظآبهایاضافی
respiratory system protection U حافظدستگاهتنفسی
The Physics of Radiation Protection U فیزیک بهداشت
indirect bank protection U کناره بندی غیر مستقیم
high tension protection U حفافت فشار قوی
frost protection preparation U ضدیخ
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
power system protection U حفافت سیستم قدرت
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
line differential protection U حفافت دیفرانسیلی خط
rust protection paint U رنگ ضد زنگ
anti skid protection U حفافت از لغزش
Protection money. Racket money. U باج سبیل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com