Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
coffee-table book
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coffee table
U
میزپیشدستی
coffee-table books
U
کتاب پر تصویر و بزرگ و پر جلایی که روی میزپیشدستی قرار میدهند
He banged the table with his fist . He thumped the table .
U
با مشت کوبیدن روی میز
I'd like some coffee.
من یه مقدار قهوه میخواهم.
coffee
U
درخت قهوه
coffee
قهوه
coffee grinder
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee morning
U
آنچهدرصبحدرخانهافرادرویدهد
coffee pots
U
کتری قهوه
black coffee
U
قهوه تلخ
I could do with a cup of coffee.
U
از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
coffee pots
U
قهوه ساز
coffee grinders
U
حرکت دورانی یک پای ژیمناست با دو دست روی زمین
coffee pots
U
قوری قهوه
I'd like a cup of coffee, please.
لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
coffee pots
U
قهوه جوش
coffee mills
U
قهوه خرد کن
coffee and milk
U
شیر قهوه
coffee and milk
U
قهوه و شیر
we had coffee of a kind
U
یکجورقهوهای داشتیم یاخوردیم
coffee spoon
U
قاشققهوه
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
coffee tables
U
میزپیشدستی
coffee mug
U
لیوانقهوه
coffee break
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee break
U
تنفس
coffee breaks
U
تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks
U
تنفس
coffee berry
U
دانه قهوه
coffee berry
U
بن قهوه
iced coffee
U
قهوه سرد
coffee shop
U
رستوران
coffee tree
U
درخت قهوه
black coffee
U
قهوه بدون شیر
irish coffee
U
قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
white coffee
U
قهوه با شیر
coffee bean
U
دانهدرختقهوه
coffee bar
U
محلفروشقهوهواسنک
decaffeined coffee
U
قهوه بدون کافئین
black coffee
U
قهوه سیاه
white coffee
U
شیرقهوه
black coffee
U
قهوه بی شیر
coffee roaster
U
قهوه بوده
coffee grounds
U
تفاله قهوه
coffee room
U
خوارک خانه
coffee roaster
U
اسباب بودادن قهوه
coffee room
U
اطاق ناهارخوری درمهمانخانه
coffee shop
U
قهوه خانه
coffee house
U
قهوه خانه
to pulp coffee beans
U
دانههای قهوه را مغز کن
vacuum coffee maker
U
تخلیهقهودرستکن
Would you care for a cup of coffee?
U
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
Neapolitan coffee maker
U
قهوهسازناپلی
espresso coffee maker
U
قهوهجوش
The coffee is piping hot.
U
این قهوه خیلی داغ است
automatic filter coffee maker
U
صافیقهوهجوشاتوماتیک
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
U
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
you are welcome to my book
U
بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
with out book
U
برون سند کتابی ازبر
your book
U
کتاب شما
to book something
U
چیزی را رزرو کردن
your book
U
کتابتان
to book something
U
چیزی را سفارش دادن
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
book value
U
ارزش ثبت شده در دفتر
book one
U
جلد نخستین
book value
U
ارزش دفتری
by the book
U
ازروی کتاب
book one
U
کتاب نخست
very many book
U
کتابهای خیلی زیاد
book
U
بداخلاق
by the book
U
کتابی
book value
U
بهای دفتری
i will t. you for the book
U
شیر یا خط می کنم ببینم کتاب را کی باید بردارد
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
book
U
شماره بازیگرخطاکار
that is my book
U
این
book
U
دفتر
that is my book
U
کتاب من است
the a of a book
U
خوانندگان کتابی
the book is out of p
U
کتاب تمام شده است
book
U
ثبت کردن
book
U
رزرو کردن توقیف کردن
book
U
درکتاب یادفترثبت کردن
that book
U
این کتاب
i had never seen such a book
U
من هرگز چنین کتابی ندیده ام
here is my book
U
اینست کتاب من
this book is yours
U
این کتاب مال شما ست
it was a p to another book
U
مقدمه کتاب دیگربود
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
book
U
فصل یاقسمتی از کتاب
book
U
مجلد دفتر
here is my book
U
کتاب من اینها
that book
U
ان کتاب
book
U
کتاب
table
U
مطرح کردن
table
U
جدول
table
U
تو گذاردن
table
U
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table
U
میزبازی
table
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table
U
به جدولی انتقال دادن
table
U
به صورت جدول دراوردن
table
U
کوهمیز
table
U
در فهرست نوشتن
table
U
روی میز گذاشتن
Could we have a table outside?
U
آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
under the table
<idiom>
U
زیرمیزی
table
U
لیست
two way table
U
جدول دو سویی
table
U
سفره
table
U
خوان
table
U
لوح جدول
table
U
فهرست
table
U
از دستور خارج کردن
table
U
معوق گذاردن
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
get table
U
دست یافتنی
the f. of a table
U
باید
get table
U
بدست اوردنی
table look up
U
مراجعه به جدول
table saw
U
تابلونمایشگر
the f. of a table
U
بطوریکه
table
U
میز
table look up
U
جستجوی جدول
look up table
U
جدول مراجعهای
inner table
U
میزداخلی
table
U
ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table
U
لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table
U
طرح کردن
table
U
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
pilot book
U
direction sailing
appointment book
U
دفترچهقرارملاقاتها
message book
U
دفتر پیام
picture book
U
کتاب عکس دار
minute book
U
دفتر وقایع
mass book
U
کتاب نماز
message book
U
دفتر یادداشت پیام
telephone book
U
دفتر تلفن
order book
U
دفتر سفارشات
mass book
U
کتاب نماز سالیانه
mass book
U
زادالمعاد
spine of the book
U
تیرهپشتیکتاب
phone book
U
دفتر حاوی شمارههای تلفن
minute book
U
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
book ends
U
کتابنگهدار
bound book
U
کتابپربرگ
pass book
U
دفتر حساب جاری
pass book
U
برای صاحب سپرده نگاه میدارد دفترنسیه دکاندار
peon book
U
دفتر ارسال مراسلات رسیدنامه
job book
U
کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
note book
U
دفتر کتابچه
book token
U
کارتخریدکتاب
note book
U
دفتریاد داشت
journal book
U
دفتر گزارش روزانه
address book
U
دفترچه تلفن
pepole of the book
U
اهل کتاب
book of matches
U
جعبهکبریت
letter book
U
کتاب رونوشت
needle book
U
سوزن دان کتابی
letter book
U
رونوشت نامه
muster book
U
دفتروقایع یکان
muster book
U
دفتر ثبت وقایع روزانه
Orange Book
U
مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند
to gut a book
U
مواداصلی کتابیرا ازان دراوردن
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
thank tou for that book
U
متشکرم
thank tou for that book
U
خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
text book
U
رساله
text book
U
کتاب اصلی دریک موضوع
text book
U
کتاب درسی
telephnone book
U
دفتر تلفن
tou book
U
لباس تکواندو
purview of a book
U
ویعت کتاب
what is this book worth?
U
این کتاب چقدر ارزش دارد
white book
U
کتاب سفید
white book
U
ویدیو- CD استاندارد ساخت philips , JVC که نحوه ذخیره ویدیودیجیتال روی ROM-CD را بیان میکند
winter book
U
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
woman of the book
U
کتابیه
the book is my property
U
کتاب مال من است
the book is print
U
کتاب زیر چاپ است
to e. upon acovnt book
U
همه اقلام لازم رادردفترحساب وارد کردن
to consult a book
U
از کتاب فال گرفتن
to consult a book
U
سرکتاب باز کردن
to bring to book
U
حساب پس گرفتن
to bring to book
U
بازخواست کردن از
to bind a book
U
صحافی کردن یک کتاب
to license a book
U
اجازه چاپ کتابی را دادن
time book
U
دفتر ثبت ساعات کار
to put any one through a book
U
کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
to read a book
U
کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
to subscribe for a book
U
پیش ازانتشارکتاب تعهدخریدیک یاچندجلدانراکردن
to wade through a book
U
بکندی وزحمت کتابی راخواندن
to gut a book
U
جوهرمطالب کتابیراکشیدن
the book is print
U
کتاب برای فروش موجودایت
word book
U
کتاب لغت
year book
U
سالنامه
waste book
U
دفتر باطله
log book
U
دفتر رخدادهای روزانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com