English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coach U معلمی کردن
coach U مربی
coach U اماده ساز
coach U کمک مربی کمک استاد
coach U رهبری عملیات ورزشی را کردن
coach U مربی ورزش
coach U واگن راه اهن
coach U کالسکه
coach-and-four U درشکهقدیمی
coach box U جای کالسکه ران
coach park U مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
coach fellow U یک لنگه اسب کالسکه
head coach U سرمربی
coach dog U یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
coach built U چوبی
coach house U درشکه خانه
coach screw U پیچ خودکار
coach varnish U لاک
coach varnish U جلا
coach varnish U رنگ
coach's box U محل ایستادن مربی در پایگاه 1 و 3 بیس بال
stage coach U دلیجان
slow coach U ادم قدیمی مسلک
slow coach U ادم بیحال یا کودن
coach house U کالسکه خانه
assistant coach U کمک مربی
player coach U مربی
coach connection U کلاجمتصل
motor coach U مینی بوس سفری
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
mail coach U دلیجان پستی
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
playing coach U مربی
motor coach jack U جک اتومبیل
open-plan coach U طرحبازوگن
coach and pupil method U روش مربی و شاگرد دراموزش
coach and pupil method U روش استفاده ازکمک مربی
station U مرکز
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
station U محل
on station U رسیدن به هدف
station U پاسگاه
on station U روی هدف
on station U پروازهواپیما بالای هدف
sub station U پست فرعی
station U ایستگاه
station U جا درحال سکون
station U وقفه
station U سکون پاتوق
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U رتبه
station U مقام مستقرکردن
station U پست
station U جایگاه
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U درپست معینی گذاردن
on station U اماده باش بالای هدف
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station U یا مقصد استفاده میشود
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U محل ماموریت
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
station U پایگاه
station U استقرار یافتن
station U مستقرکردن
slave station U ایستگاه فرعی
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
key station U ایستگاههای کلید
loading station U ایستگاه بارگیری
master station U شاه ایستگاه
induction station U مرکز پذیرش
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
master station U ایستگاه اصلی
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
repeater station U مرکز تقویت کننده
railway station U ایستگاه راه اهن
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
pumping station U تلمبه خانه
generating station U کارخانه برق
orienting station U ایستگاه توجیه
mobile station U فرستنده متحرک
naval station U پایگاه دریایی
reading station U ایستگاه خواندن
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
remote station U ایستگاه راه دور
remote station U ایستگاه دوردست
master station U پست اصلی مخابرات
remote station U ایستگاه دور دست
relay station U ایستگاه واسطه
relay station U ایستگاه رله
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
observation station U دیدگاه
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
receiving station U ایستگاهدریافت
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station U ایستگاه ردیابی
work station U محل کار
wireless station U ایستگاه بی سیم
wireless station U فرستنده
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
station circle U چرخههواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station model U مدلهواشناسی
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station U حوزهرایگیری
underground station U ایستگاهزیرزمینی
transmitting station U ایستگاهارسال
train station U ایستگاهقطار
station platform U سکویایستگاه
traverse station U ایستگاه پیمایش
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
station house U ایستگاه کلانتری
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station car U اتومبیل استیشن
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bill U جدول محلها
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
telephone station U جایگاه تلفن
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
subscriber's station U مرکز مشترک
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
boat station U جای خدمه قایق
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station U پایگاه رزمی
power station U کارخانه برق
power station U ایستگاه مولدنیرو
central station U نیروگاه مرکزی
change of station U تغییر محل ماموریت
coast station U ایستگاه ساحلی
close station U افراد بدو مرخص
close station U خدمه بدو مرخص
climatological station U ایستگاه هواشناسی
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
fire station U پست اتش نشانی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
fire station U اداره اتش نشانی
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
weather station U ایستگاه هواشناسی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
power station U نیروگاه
amateur station U فرستنده تفننی
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
air way station U ایستگاه کنترل
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aid station U پست امدادی
fire station U مرکز اتش نشانی
control station U ایستگاه کنترل
fiscal station U قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
flag station U جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com