English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clearance fit U اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clearance sale U فروش به منظور تصفیه حراج
clearance sales U فروش به منظور تصفیه حراج
clearance U برداشتن مانع
clearance U گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance U ترخیص کالا ازگمرک
clearance U اختیار
clearance U اجازه زدودگی
clearance U تولرانس
clearance U فاصله باز
clearance U صلاحیت
clearance U تعیین صلاحیت کردن
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance U اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance U تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance U فضای بیکار
clearance U فاصله
clearance U ترخیص گمرکی
clearance U ترخیص
clearance U تصفیه
clearance U تهاتر
clearance U مفاصا
clearance U بازی
clearance U فضای بازی
clearance U هوا فضای خالی فاصله
clearance U مجوز دستیابی به یک فایل
air traffic control clearance U اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
approach clearance U اجازه فرود
approach clearance U اجازه تقرب
bankers automated clearance system U سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
certificate of clearance U مفاصا حساب
clearance angle U زاویه ازاد
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance diagram U قواره
clearance diving U شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance from obligation U برائت ذمه
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards U مجوز ورود کشتی
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
clearance rate U نواخت مین روبی
clearance rate U نواخت جمع کردن مین
clearance space U چاک
clearance volume U کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
crest clearance U بازی نوک پیچ
customs clearance U ترخیص از گمرک
excess clearance U تولرانس زیاده از حد
fitting clearance U بازی مناسب
flight clearance U اجازه پرواز
flight clearance U تعیین امنیت پرواز
height clearance U ارتفاع مجاز
hot valve clearance U فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
mine clearance U پاک کردن مین
mine clearance U مین روبی کردن
minimum clearance U حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minus clearance U تولرانس منفی
overhead clearance U حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
presumption of clearance U اصل برائت
presumption of clearance U فرض برائت درامور مدنی
road clearance U تخلیه جاده
road clearance U تخلیه کردن جاده
road clearance U انضباط و نظم حرکت در جاده
security clearance U تایید صلاحیت کردن
security clearance U تاییدصلاحیت
security clearance U برگ عدم سوء پیشینه
security clearance U داشتن صلاحیت خدمتی
site clearance U تخلیه کارگاه
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
tooth clearance U بازی دندانه
valve clearance U لقی سوپاپ
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com