Perdic | circulating asset | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 43 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	circulating asset U	دارایی در گردش
	circulating asset U	دارایی جاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	circulating U	آنچه به راحتی می چرخد
	circulating U	چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
	circulating U	رایج
	circulating U	سیار
	circulating U	ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
	circulating capital U	سرمایه در جریان
	circulating capital U	سرمایه در گردش
	circulating library U	کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
	circulating medium U	وسیله انتقال قدرت خرید
	circulating pump U	پمپ دوار
	circulating storage U	انباره گردشی
	circulating edium U	وسیله رواج
	non-circulating materials U	اجناسی که قرض داده نمی شوند [بیشتر در کتابخانه]
	oil circulating lubrication U	روغنکاری نوع گردشی
	asset U	دارایی
	asset U	ممرعایدی
	asset U	چیز با ارزش و مفید
	asset U	مال
	asset U	دارائی
	asset U	سرمایه
	asset U	جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
	net asset value U	ارزش دارائی خالص
	net asset U	دارائی خالص
	quick asset U	دارائی نقدی
	working asset U	سرمایه حاصله در اثر کار وفعالیت
	heritage asset U	میراث با ارزش
	working asset U	سرمایه کار
	heritage asset U	میراث تاریخی
	national asset U	دارائی ملی
	legal asset U	دارائی قانونی
	fixed asset U	دارائی ثابت
	bank asset U	دارائی بانک
	capital asset U	دارائی سرمایهای
	capital asset U	سرمایه ثابت
	capital asset U	علامت تجارتی
	asset ownership U	مالکیت دارائی
	current asset U	دارایی جاری
	earning asset U	دارائی سوداور
	earning asset U	دارائی ایجادکننده درامد
	family asset U	دارائی خانوادگی
	current asset cycle U	زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy