Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chaplain activities fund
U
اعتبار امور مذهبی
chaplain activities fund
U
اعتبارمسجد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chaplain
U
افسر امور دینی
chaplain
U
قاضی عسگر
chaplain
U
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplain
U
دین یار
activities
U
اکتیوایی
activities
U
کار چابکی
activities
U
فعالیت
activities
U
کنش وری
activities
U
رکورد فعالیتهای انجام شده
activities
U
سازمان
activities
U
ماموریت عمل
activities
U
کار
activities
U
وفیفه
activities
U
قسمت یکان
activities
U
بخش
activities
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
U
چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities
U
زنده دلی
activities
U
تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activities
U
فعال یا مشغول بودن
activities
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
activities
U
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
nonmarket activities
U
فعالیتهای غیر بازاری
centre of activities
U
مرکز عملیات
taxable activities
U
فعالیتهای مشمول مالیات
to phase out their activities
U
فعالیت های خود را به تدریج قطع کردن
hostile activities
U
مخاصمات
To extend the scope of ones activities .
U
میدان عملیات خودرا گسترش دادن
make work activities
U
فعالیتهای کاربر
fund
U
پشتوانه
fund
U
موجودی دارائی
fund
U
صندوق
fund
U
وجوه
fund
U
سرمایه
fund
U
تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund
U
سرمایه گذاری کردن
fund
U
تهیه وجه کردن
fund
U
سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund
U
اعتبار
fund
U
اعتبار مالی
fund
U
تنخواه قرضه دولتی سهام
fund
U
موجودی سرمایه
fund
U
دارائی
fund
U
وجه
fund
U
ذخیره
reserve fund
U
سرمایه احتیاطی
relief fund
U
وجوه اعانه
provident fund
U
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
provident fund
U
وجوه احتیاطی
point fund
U
پاداش پایان فصل
pension fund
U
صندوق بازنشستگی
loan fund
U
صندوق وام
imprest fund
U
اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
reserve fund
U
وجوه ذخیره
reserve fund
U
وجوه اندوخته
slush fund
U
بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
slush fund
U
پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
fund-raising
U
گردآوری اعانه
unemployment fund
U
صندوق تامین بیکاری
sustentation fund
U
اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund
U
دخیره استهلاک دین
sinking fund
U
ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund
U
وجه استهلاکی
sinkin fund
U
وجوه استهلاکی
revolving fund
U
اعتبار در گردش
revolving fund
U
تنخواه گردان
benevolent fund
U
کمکبهانجمنخیریه
imprest fund
U
اعتبار مساعده
contingency fund
U
وجوه احتیاطی
consolidated fund
U
سرمایه ذخیره
capital fund
U
وجوه سرمایه
blended fund
U
سرمایههای بهم منظم شده
depositary for a fund
U
سپرده برای یک صندوق
amortization fund
U
وجه استهلاک
aid fund
U
صندوق تعاون
fund code
U
کد اعتبارات
trust fund
U
وجوه سپرده
trust fund
U
سپرده امانی
trust fund
U
وجوه پس انداز شده
trust fund
U
وجوه متراکم شده
trust fund
U
سرمایه امانی
trust fund
U
وجه امانی
trust fund
U
سپرده
mutual fund
U
شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
guarantee fund
U
سپرده تضمینی
fund holder
U
دارنده سهام قرضه دولتی
emergency fund
U
وجوه اضطراری
current fund
U
نقدینه
current fund
U
اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
army deposit fund
U
سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
international monetary fund
U
صندوق بین المللی پول
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
exchanged stabilization fund
U
صندوق تثبیت ارز
personal deposit fund
U
اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
european monetary fund
U
صندوق پولی اروپا
electronic fund transfer
U
ارسال الکترونیکی دارائی
deposit fund account
U
حساب تشکیل سرمایه
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
deposit fund account
U
اعتبار تشکیل سرمایه
social insurance fund
U
صندوق بیمههای اجتماعی
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com